«مدیریت و اقتصاد» در دانشگاه شریف، چرا؟ - ۱۲ اردیبهشت ۹۲
رشتههای علمی مدیریت و اقتصاد، رشتههای پیچیده و مهمی برای بهبود وضع اقتصادی و پیشرفت کشور هستند. با توجه به اهمیت این رشتهها باید جوانان نخبه و با استعداد کشور جذب این رشتهها شوند . . .
درحالیکه درجامعه ما با استعدادترین جوانان جذب رشتههای فنی و مهندسی میشوند و رتبههای بالای آزمون سراسری دوره کارشناسی، رشتههای فنی و مهندسی دانشگاههای معتبر را انتخاب میکنند. به عنوان مثال از ۱۰۰ نفر اول آزمون کارشناسی هر ساله بیش از ۹۶ نفر به دانشگاه صنعتی شریف میآیند.
رشتههای علمی مدیریت و اقتصاد، رشتههای پیچیده و مهمی برای بهبود وضع اقتصادی و پیشرفت کشور هستند. با توجه به اهمیت این رشتهها باید جوانان نخبه و با استعداد کشور جذب این رشتهها شوند ...
درحالیکه درجامعه ما با استعدادترین جوانان جذب رشتههای فنی و مهندسی میشوند و رتبههای بالای آزمون سراسری دوره کارشناسی، رشتههای فنی و مهندسی دانشگاههای معتبر را انتخاب میکنند. به عنوان مثال از 100 نفر اول آزمون کارشناسی هر ساله بیش از 96 نفر به دانشگاه صنعتی شریف میآیند.
تحلیلی از بنیانگذار دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف
«مدیریت و اقتصاد» در دانشگاه شریف، چرا؟
رشتههای علمی مدیریت و اقتصاد، رشتههای پیچیده و مهمی برای بهبود وضع اقتصادی و پیشرفت کشور هستند. با توجه به اهمیت این رشتهها باید جوانان نخبه و با استعداد کشور جذب این رشتهها شوند. درجامعه ما بااستعدادترین جوانان جذب رشتههای فنی و مهندسی میشوند.
رتبههای بالای آزمون سراسری دوره کارشناسی، رشتههای فنی و مهندسی دانشگاههای معتبر را انتخاب میکنند. به عنوان مثال از 100 نفر اول آزمون کارشناسی هر ساله بیش از 96 نفر به دانشگاه صنعتی شریف میآیند. متاسفانه و به جز موارد استثنایی کسانی که دورههای کارشناسی علوم انسانی از جمله اقتصاد و مدیریت را انتخاب میکنند، آنهایی هستند که از نظر رتبه آزمون امکان ورود به رشتههای فنی و مهندسی در دانشگاههای معتبر را ندارند. به سادگی نمیتوان ذهنیت جامعه و خانوادهها را در مورد ارجحیت رشتههای فنی- مهندسی و علوم به رشتههای علوم انسانی تغییر داد. دانشآموزان قوی تر برای دوره کارشناسی رشتههای مهندسی و علوم را انتخاب میکنند. باید با ایجاد شناخت بیشتر از اهمیت و پیچیدگی رشتههای علوم انسانی در بین جوانان با استعداد طی دورههای کارشناسی، آنها را به این رشتهها جذب و راه را به رشتههای مهم علوم انسانی در دورههای کارشناسی ارشد برای آنها باز کرد. با توجه به تجمع استعدادهای برتر کشور در رشتههای فنی و مهندسی لازم است رشتههای مدیریت و اقتصاد در جوار این استعدادها برقرار شود تا موجب ایجاد این شناخت و جذب آنها به این رشتهها
در دورههای کارشناسی ارشد شود.
اکنون که ۱۴ سال از تاسیس دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف میگذرد، کاملا روشن است که این دانشکده در جذب استعدادهای برجسته با ملاک رتبههای آن در آزمونهای کارشناسی و کارشناسی ارشد موفق بوده است. بیش از ۳۰ درصد پذیرفتهشدگان به دورههای کارشناسی ارشد در آن دانشکده افرادی هستند که رتبه آنها در آزمونهای کارشناسی دو رقمی بوده است و طی دوره کارشناسی خود از دانشجویان ممتاز در بین افرادی با رتبههای مشابه بودهاند.
جذب دانشجویان زبده ایجاب میکند که دانشکده، آموزشی با کیفیت بالا ارائه دهد تا ذهن کنجکاو و قوی پذیرفته شدگان را ارضا نماید. به این ترتیب استاندارد آموزشی دانشکده و مواد و مطالب درسی باید با استانداردهای بالا ارائه شود. دانشجویان ورودی مستعد همراه با آموزش خوب موجب شده است که فارغالتحصیلان دانشکده، زبده و مورد تقاضای بازار کار باشند. در بررسی آماری که در سال 89 از فارغالتحصیلان دانشکده به عمل آمد فقط یک درصد آنها مشغول به کار نبودند و بسیاری قبل از اتمام تحصیلات خود جذب سازمانها میشوند. کیفیت خوب آموزش و موفق و موثر بودن فارغالتحصیلان در بازار کار موجب جذب بیشتر و روزافزون جوانان مستعد به دانشکده شده است. بدون وجود کیفیت خوب آموزشی و اثر بخشی آن در محیط بیرون، جوانان نخبه که افراد عاقل و باهوشی هستند متقاضی ورود به دانشکده نمیشدند.
با توجه به اهمیت رشتههای مدیریت و اقتصاد برای توسعه و پیشرفت کشور، توسعه کیفی ظرفیت آموزش در این رشتهها بسیار ضروری و حیاتی است. کادرهای آموزشی باکیفیت باید از میان افراد با استعداد و نخبه تربیت شوند. جذب نیروهای مستعد و آموزش خوب آنها، موجب پذیرششان در دانشگاههای درجه اول دنیا و کشور برای ادامه تحصیل تا مقطع دکترا میشود. در چند سال گذشته دانشگاههای درجه اول دنیا نظیر MIT، هاروارد، شیکاگو، نورث وسترن، برکلی و لندن از فارغالتحصیلان دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف در رشتههای مدیریت و اقتصاد دانشجو پذیرفتهاند. در گذشته سابقه نداشته است که آن دانشگاههای درجه اول از فارغالتحصیلان رشتههای مدیریت و اقتصاد ایران دانشجویی پذیرفته باشند. جالب است که گفته شود شاگرد اول آزمون دوره دکترای اقتصاد، فارغالتحصیل دوره کارشناسی ارشد دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف بوده است که کارشناسی خود را در رشته مهندسی گذرانده بوده است و به قصد ورود به دوره دکترای دانشکده مدیریت و اقتصاد امتحان داده و از پذیرش همراه با بورس تحصیلی خارج از کشور صرفنظر کرده است، البته اکنون به ناگاه با صفر اعلام شدن ظرفیت پذیرش دانشجو در دوره
دکترای اقتصاد شریف مواجه شده است! تحصیل جوانان نخبه ایران در دانشگاههای درجه اول دنیا موجب تربیت دانشمندان توانمندی خواهد شد که تسلط بالایی به حوزههای تحصیلی خود پیدا میکنند. هرگونه تحول در علوم انسانی در کشور نیز مستلزم اشتغال استعدادهای برتر در این علوم و تسلط به دانش روز بشری در علوم مزبور است. بدون درک عمیق از دستاوردهای بشر در این علوم بعید است بتوان تحولی در علوم انسانی به وجود آورد. این فهم عمیق ذهنهای قوی را میطلبد. یکی از هدفهای مهم دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف جذب نخبگان برای ادامه تحصیل در این رشتهها بوده است. امیدواریم این افراد دانشمندانی بشوند که در آینده ضمن آنکه تحول کیفی در آموزش عالی در رشتههای مدیریت و اقتصاد ایجاد میکنند، بتوانند در ایجاد تحول در علوم مزبور بر اساس ارزشهای اسلامی جامعه نقش مهمی نیز ایفا کنند.
یکی از فعالیتهای مهم دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف ارائه دروس اختیاری در زمینه مدیریت و اقتصاد به دانشجویان دوره کارشناسی رشتههای مهندسی و علوم پایه بوده است. چون فارغالتحصیلان با استعداد در رشتههای مزبور تحصیل میکنند و عموما بعد از فارغالتحصیلی مسوولیتهای اداره صنایع را بر عهده میگیرند، آشنایی آنها با مبانی علوم مزبور به آنها کمک میکند که کار خود را بهتر آغاز نمایند و با اطلاع اولیه از آن با احتمال بیشتری مطالعات خود را در حوزه مزبور ادامه دهند و وقتی به مسوولیتهای بالاتر مدیریتی میرسند از دانشهای مربوطه بیشتری نیز بهرهمند باشند. دروس اختیاری در حوزه مدیریت مورد استقبال زیاد دانشجویان دورههای کارشناسی دانشگاه واقع شده و موجب شده است که تعداد بیشتری از آنها با شناختی که از رشتههای اقتصاد و مدیریت بدست میآورند به این دو رشته مهم علاقهمند شده و برای ادامه تحصیل اقتصاد و مدیریت را انتخاب کنند. در واقع ایجاد دانشکده مدیریت و اقتصاد در شریف و آشنایی بیشتر دانشجویان آن با این رشتهها و کیفیت قابل ارائه در آنها، متقاضیان ادامه تحصیل در این رشتهها را به طور قابل توجهی افزایش داده
است و میتوان گفت جایگاه این دو رشته در بین دانشجویان با سابقه تحصیلی قوی تر بالاتر رفته است. نقش مهم دیگری نیز دانشکده مدیریت و اقتصاد در یک دانشگاه صنعتی میتواند ایفا کند. امروزه دانشگاههای صنعتی تراز اول دنیا به دنبال تجاریسازی نتایج تحقیقات خود هستند. سیاستهای کلی علم و فناوری کشور هم در همین جهت است که تحقیقات در علوم پایه و فنی و مهندسی به فناوری تبدیل شده و تجاریسازی شوند. برای تجاریسازی نتایج تحقیقات لازم است که مهندسین و محققین صنعتی ضمن آشنایی با مبانی مدیریت و اقتصاد در پیوند با افرادی که از یک طرف درک خوبی از تحقیقات صنعتی دارند و از طرف دیگر با دانش مدیریت برای برنامهریزی، سازماندهی، تامین منابع، بازاریابی و فروش و خلاصه تجاریسازی یک محصول آشنا هستند نتایج کارهای تحقیقاتی خود را که قابلیت لازم دارند تجاریسازی کنند. وجود دانشکده مدیریت در یک دانشگاه صنعتی کمک شایانی به تسهیل و تسریع تجاریسازی نتایج تحقیقات میکند. خوشبختانه به دنبال ایجاد دانشکده مدیریت و اقتصاد در دانشگاه صنعتی شریف و موفقیتهای قابل توجه آن، سایر دانشگاههای صنعتی نظیر امیرکبیر، علم و صنعت، و خواجه نصیر در اقداماتی
مشابه رشته مدیریت را ایجاد کردهاند و البته، باز هم خوشبختانه، ظرفیت پذیرش دانشجو در آنها صفر اعلام نشده است.
فایده دیگر ایجاد دانشکده مدیریت و اقتصاد در شریف آن است که بیشتر مدیران سازمانهای صنعتی کشور از فارغالتحصیلان دانشگاههای صنعتی هستند و اینان با دانشگاههای محل تحصیل خود زبان مشترک بیشتری داشته و بهتر و سریعتر رابطه برقرار میکنند. در نتیجه دانشکده مدیریت در یک دانشگاه صنعتی درک بهتری از نگرش و تفکر مهندسین داشته و فضای بهتری برای آموزش آنها است. آموزشهایی که دانشکده مدیریت صنعتی شریف برای مهندسین و شاغلین در صنعت در دورههای کوتاهمدت و ویژه ارائه میدهد بسیار مورد استقبال شرکتکنندگان قرار گرفته و تقاضا برای ارائه دورههای مزبور توسط دانشکده به شدت رو به روز افزایش بوده است.
نکته دیگری که در رابطه با دانشکده مدیریت و اقتصاد مطرح شده است رابطه آنچه در این دانشکده ارائه میشود با باورها و اعتقادات دینی است. علوم انسانی که در اینجا بیشتر نظر بر اقتصاد و مدیریت است، همانطوری که از اسم آنها پیدا است، دو رشته علمی هستند که توسط دانشمندان زیادی از کشورهای مختلف به خصوص در طی 3 قرن گذشته و بالاخص در طی قرن بیستم تاکنون توسعه یافتهاند. نسبت و رابطه باورها و اعتقادات دینی با این حوزههای معرفتی را از دو زاویه میتوان مطرح کرد.
زاویه اول آن است که این علوم، مانند هر علم دیگری میتواند در جهت هدفهای مختلفی به کار گرفته شود. اعتقادات دینی میتواند هدف و جهت استفاده و به کارگیری این علوم را تعیین کند. مثلا همچنان که یک سازمان با هدف ترویج و تبلیغ اسلام مانند سازمان تبلیغات اسلامی با مسائلی نظیر چشمانداز، استراتژی، برنامههای عملیاتی، بودجهریزی و تخصیص منابع، سازماندهی، جذب و نگهداری و توسعه نیروهای انسانی مناسب مواجه است و دانش مدیریت میتواند در جهت اهداف اسلامی آن سازمان مفید و موثر باشد. همان دانش مدیریت ممکن است در سازمانهایی با هدفهای زشت و ناپسند مانند شبکههای جرم و جنایت یا سازمانهایی که تبلیغات ضددینی میکنند هم به کار رود. بنابراین اعتقادات دینی زمینه و جهت بهکارگیری علوم اقتصادی و مدیریتی را تعیین میکند. اما از زاویه دیگر، اصول اعتقادی ممکن است در افراد یک جامعه رسوخ کرده باشد و فرهنگ جوامع و نوع رفتار و علائق افراد آن را تحت تاثیر قرار داده باشد. آنگاه باید فرضیات و پیشفرضهای نظریههای مطرح شده در علوم مزبور را مورد بازنگری قرار داد و به توسعه نظریههای جدیدی در علوم مذکور دست یافت. البته باز هم برای آنکه
یافتهها در زمره یافتههای علمی قرار گیرد، باید نظریاتی که با پیشفرضهای تغییر یافته توسعه مییابند مورد آزمون و اعتبارسنجی قرار گیرند تا با کسب اعتبار بتوانند در اداره امور اقتصادی و مدیریتی به کارگرفته شوند. زاویه دیگری که باورها و اعتقادات بر علوم اقتصادی و مدیریتی میتواند تاثیرگذار باشد آن است که اعتقادات دینی مرزها، چارچوبها و بایدها و نبایدهایی را تعیین میکنند. مانند تحریم ربا در اسلام. یک چالش مهم، توسعه علوم مزبور در چارچوبهای تعیین شده اعتقادات است. یعنی اگر در جامعهای بایدها و نبایدهایی بر اساس اعتقادات دینی اعمال شود و افراد آن جامعه در محدوده آن بایدها و نبایدها مجبور باشند یا بخواهند عمل کنند، در آن صورت نظریهها و تئوریهایی باید توسعه یابد که بتواند پدیده مدیریتی و اقتصادی را در چارچوبها و محدودیتهای اعلام شده تبیین کرده و توضیح دهد و همانند هر علم دیگری بتواند آینده را نیز تا حد قابل قبولی پیشبینی کند. در این حالت نیز باید تئوریها و نظریهها مورد آزمون و اعتبارسنجی قرار گیرد تا بتوان آن نظریهها را علمی نامید و با اعتباری که در نتیجه آزمون کسب میکنند در عمل مورد استفاده و
راهنمایی تصمیمگیران و سیاستگذاران قرار گیرد. توسعه نظریهها و تئوریها از دو زاویه اخیر کار زیادی را میطلبد. باید نظریهها و تئوریهای موجود را عمیق و خوب فهمید، پیشفرضها و چارچوبهای احتمالی حاکم بر آنها را درک کند، تعارضات آن با اصول اعتقادی را دریافت و آنگاه به طرح تئوری و نظریههای قابل آزمون جدید پرداخت. دانشکده مدیریت و اقتصاد در این زمینهها فعالیتهایی را در سالهای اخیر شروع کرده است. رسالههایی توسط دانشجویان و با راهنمایی برخی اساتید انجام شده است. ولی این کار بسیار عظیم بوده و منابع و زمان زیادی را میطلبد که امیدواریم با توسعه دانشکده و افزایش منابع، دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف با همکاری سایر مراکز تحقیقاتی علاقهمند در حوزههای علمیه و دانشگاهها بتوانند گامهای مؤثر بیشتری در این زمینهها بردارند. در حال حاضر، اساتید دانشکده مدیریت و اقتصاد مانند اساتید سایر دانشکدههای دانشگاه صنعتی شریف بر اساس معیارهای علمی، اخلاقی و اعتقادی انتخاب میشوند. دانشکده پرونده متقاضیان را از نظر علمی بررسی میکند. در صورتی که سوابق تحصیلی خوبی در دانشگاههای معتبر داخلی یا خارجی داشته باشند و حداقل دو
مقاله در نشریات بینالمللی چاپ کرده باشند و رشته تحصیلی آنها با نیازهای دانشکده انطباق داشته باشد، از آنها برای ارائه یک سمینار علمی دعوت میشود. در صورت تایید سمینار آنها توسط اساتید گروه علمی، متقاضیان از نظر علمی تایید میشوند. به علاوه دانشکده متقاضیان را از نظر اخلاق و رفتار حرفهای و رعایت اصول و ارزشهای حرفهای در یک محیط علمی یک ارزیابی اجمالی مینماید بدون آنکه به نحوه تفکر یا گرایشهای سیاسی آنها کاری داشته باشد. بعد از تایید علمی، پرونده متقاضیان از نظر خصوصیات عمومی توسط هستههای گزینش در دانشگاه و وزارت علوم بررسی و با تایید هستههای گزینش عضو هیات علمی استخدام میشود. بنابراین دانشکده صلاحیتهای علمی و حرفهای را بررسی میکند و هستههای گزینش صلاحیتهای عمومی را. تمام اساتیدی که در دانشکده استخدام شدهاند این مراحل را طی کردهاند. برخلاف آنکه یک اطلاعیه با نویسندگان مجهولالهویه اعلام کرده است، استادان دانشکده مدیریت و اقتصاد شریف مروج هیچگونه گرایش سیاسی نیستند. آنچه در دانشکده تدریس میشود، منطبق با برنامههای مصوب وزارت علوم و با استفاده از کتابها و مقالات روز دنیا در موضوع مورد نظر
است.
به عنوان مثال اگر در دوره مصوب وزارت علوم دروس اقتصاد خرد و اقتصاد کلان یا اقتصادسنجی گنجانده شده است، در دانشکده همین دروس و با استفاده از کتابهای علمی که در بهترین دانشگاههای دنیا تدریس میشود آموزش داده میشوند. چون هدف آموزش علم اقتصاد بر اساس برنامههای مصوب است. البته تدریس این کتابها که استاندارد روز دنیا در آموزش اقتصاد است برای عده ای سنگین است که امیدوارم این موضوع موجب نفی آموزش علم روز دنیا در حوزه اقتصاد و مدیریت نشده باشد.
نگارنده از مساله پیش آمده برای دانشکده مدیریت و اقتصاد بسیار متاسف و متحیر است. دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف که انتخاب اول بهترین دانشجویان متقاضی تحصیل در این رشتههااست، دانشکدهای که فارغالتحصیلان آن مورد تقاضای شدید سازمانهای مختلف کشورند، دانشکدهای که فارغالتحصیلان علاقهمند به ادامه تحصیلش در بهترین دانشگاههای دنیا در رشتههای مدیریت و اقتصاد با بورس تحصیلی پذیرفته میشوند و شانه به شانه بهترین فارغالتحصیلان دنیا در این رشتهها به رقابت میپردازند و سربلندی و افتخار برای ایران و جوانان آن کسب میکنند، دانشکدهای که برنامههای مصوب وزارت علوم را با بهترین کیفیت و با استفاده از بهترین منابع و مآخذ روز دنیا اجرا میکند، دانشکدهای که هیات آموزشی آن با عشق به آبادانی و پیشرفت کشور و با صمیمیت و محبت جوانان مستعد جامعه را آموزش میدهند، دانشکده ای که با قدمت کم خود اثرگذاری مشهود و قابل توجهی در عرصههای اقتصادی و مدیریتی سازمانهای بزرگ کشور داشته است، چرا باید با این مشکل مواجه شود؟ چرا باید دانشکدههایی با اعضای هیات علمی به مراتب کمتر، با متقاضیان و دانشجویانی با معیارهای
آزمونهای وزارت علوم ضعیفتر، و با اثرگذاری کمتر روی تفکر مدیریتی و اقتصادی جامعه پا بر جا باشند که البته باید باشند و رشد و توسعه یابند، و آنگاه ظرفیت پذیرش دانشجو در مقبولترین دانشکده مدیریت و اقتصاد به لحاظ انتخاب نخبگان در آموزش عالی باید صفر شود؟ واقعا چرا؟ حتما سوءتفاهم یا اشتباهی در این تصمیمگیری رخ داده است و با بررسی مسوولان، مساله حل خواهد شد.
ارسال نظر