انزجار از جنگ با روایت برشت - ۲۸ بهمن ۸۶

رهام وزیری

جشنواره امسال تئاتر فجر با یک اتفاق همراه بود و آن حضور گروه نمایش برلینرانسمبل و کارگردان قدرتمند آن کلاوس پیمان در تهران بود. کلاوس پیمان یکی از مطرح‌ترین کارگردان‌های نمایش حال حاضر اروپا است که به او لقب پیتربروک آلمان نیز داده‌اند. این گروه در جریان جشنواره امسال نمایش «ننه دلاور و فرزندانش» نوشته برتولت برشت شاعر و نمایشنامه‌نویس شهیر آلمانی را در تهران به روی صحنه تالار وحدت برد. نام تئاتر برلینرانسمبل و برتولت برشت کافی بود تا تمام اجراهای ننه دلاور در تهران مملو از جمعیت شود. هنرمندان تئاتر ایران و مسوولان نیز استقبال خوبی از نمایش داشتند. این مساله یک بار دیگر این موضوع را یادآور شد که اگر کار خوبی از خارج وارد شود حتما دیده خواهد شد. گروه تئاتر برلینرانسمبل در سال ۱۹۴۹ توسط شخص برشت بنیان گذاشته شد و هلنه‌ویگل همسر برتولت برشت نخستین مدیر این گروه نمایش بوده است. کلاوس پیمان ۷۰ساله در حالی نمایش ننه دلاور و فرزندانش را کارگردانی کرده که جزو آخرین نسل تئاترهای آلمان به حساب می‌آید که از نزدیک برشت را درک کرده و نمایش‌هایی را که زیر نظر مستقیم برشت کارگردانی شده‌اند را دیده است.

از این رو حضور او در مقام کارگردان می‌توانست به خودی خود یک جاذبه قوی برای کشاندن تماشاگران حرفه‌ای به تالار وحدت باشد. نمایش ننه دلاور و فرزندانش را می‌تواند در کنار زندگی گالیله و دایره‌ گچی قفقازی، یکی از سه نمایشنامه برتر برتولت برشت به حساب آورد. نمایشی که برتولت برشت در آن سبک اپیک خود را به تمامی به نمایش می‌گذارد و قدرت خود را در روایت یک داستان حماسی به رخ بیننده می‌کشد. ننه دلاور داستان زندگی یک زن است، در طول ۱۲سال از عمرش. زنی که گاری پر از خرت و پرت خود را به دنبال می‌کشد تا مخارج زندگی خود و فرزندانش را تامین کند. فروش کالا به سربازان اصلی‌ترین دغدغه ننه دلاور است. برشت همواره نگاهی منفی به جنگ دارد و آن را حاصل زیاده‌خواهی و فرصت‌طلبی انسان‌ها می‌داند. در این نمایش برشت فرصت‌طلبی را از چشم ننه دلاور به بییننده منتقل می‌کند، اما در هیچ کجای نمایش اجازه نمی‌دهد که تماشاگر همه نفرت خود را متوجه ننه دلاور کند. ننه دلاور همان گونه که در فکر استفاده از شرایط جنگ است، فرزندان خود را نیز در جریان آن از دست می‌دهد.

نمایش به گونه‌ای نوشته شده که در پایان این جنگ است که مورد نفرت و انزجار تماشاگر قرار می‌گیرد نه رفتارهای ننه دلاور.

برشت در این نمایشنامه نیز از تصنیف و شعر برای پیشبرد اهدافش سود جسته. شاید بارزترین قسمت اجرای گروه کلاوس پیمان نیز اجرای همین اشعار به همراه پیانو باشد! اجرای تهران گروه برلینر انسمبل همانگونه که انتظار می‌رفت، اجرایی فوق‌العاده بود. بازی‌های بسیار قوی و درونی ارائه شدند. به خوبی می‌شد فهمید که هر یک از بازیگران برای تک‌تک حرکاتشان برنامه‌ریزی و هدایت شده‌‌اند. در این میان بازی هنرپیشگان نقش ننه‌دلاور و نقش کاترینا دختر کر‌و لال ننه‌دلاور بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفت. نحوه ادای جملات نیز بسیار اصولی بود. به گونه‌ای که بازیگران کلمات را کاملا از درون قفسه سینه ادا می‌کردند. نکته‌ای که می‌توانست یک کلاس درس برای هنرمندان جوان تئاتر ایران باشد. آمادگی بدنی و حرکات بدن بازیگران نشان از سال‌ها تمرین و ممارست داشت. همچنین حرکات نقش‌های متقابل نیز کاملا هم پوشاننده یکدیگر بود که نشان می‌داد کلاوس پیمان زمان زیادی را صرف طراحی این حرکات کرده است. او در مقام یک کارگردان مقتدر اجازه هر گونه دخل و تصرف در نقش‌ها را از بازیگران سلب کرده بود. بخشی که کاترینا از نردبان بالا رفته و برای خبرکردن مردم شهر طبل را به صدا در می‌آورد و پس از آن کشته می‌شود شاید اوج نمایشنامه برشت باشد. بازیگر نقش کاترینا این بخش را چنان به اجرا درآورد که بسیاری از تماشاگران را تحت تاثیر قرار داد. می‌توان گفت ماراتن طولانی ۲۰۵ دقیقه‌ای ننه‌دلاور در تهران بیش از هر نمایش دیگری در جشنواره امسال مورد توجه قرار گرفت. این را می‌شد از تشویق نیم‌ساعته گروه به خوبی متوجه شد.