پذیرش یک واقعیت

مارسل میکلسون کارشناس اقتصاد اروپا بانک مرکزی سوئیس هفته گذشته با حذف سقف برابری فرانک، بازارهای ارز و سهام را به هم ریخت، اما در واقع کاری بیشتر از به رسمیت شناختن واقعیت نکرد.این بانک می‌توانست به خرج کردن فرانک برای خرید یورو ادامه دهد و بر ساحل ارزهای دیگر یادگاری بنویسد، اما موجی که به ساحل می‌رسید بنای آرام گرفتن نداشت. بانک ملی سوئیس می‌توانست نرخ‌های بهره کوتاه مدت خود را منفی‌تر کند، اما این هم کاری غیرواقع گرایانه بود چراکه نرخ‌های بهره حالا باید با توجه به شرایط مثبت باشد. توماس جردن، رئیس بانک مرکزی سوئیس پنج‌شنبه گذشته به خبرنگاران گفت: «تصمیم بانک مرکزی سوئیس برای بازارها شوکه کننده بوده، اما هیچ راه دیگری برای اجرایی کردن تصمیم ما وجود نداشت. ما به این نتیجه رسیدیم که سیاست قبلی ما قابل ادامه نبود.»

این بانک حالا قابلیت اتکایی را که به آن مشهور بوده به خطر انداخته، چراکه برخی بازیگران بازارهای مالی اکنون لباس به تن ندارند و برخی می‌توانند ساعت‌های لوکس جدید سفارش دهند. با این همه، تعیین سقف در فرانک تنها سه‌سال عمر داشت و هر تصمیم دیگری می‌توانست به از دست رفتن پول این بانک و مردم سوئیس بینجامد. این برای صادرکنندگان سوئیسی یک «سونامی» است و برای واردکنندگان یک «التفات» و برای کارگران فرانسوی آن سوی مرز یک کمک کوچک.

اما در نهایت، بازیگران اقتصاد واقعی ناچارند با این واقعیت کنار بیایند که سیاست قبلی بانک ملی سوئیس قابل ادامه نبود. بانک مرکزی سوئیس با اعتراف به اینکه سوئیس کوچک‌تر از آن است که نرخ برابری خود را به دیگران دیکته کند و با بیان اینکه دلالان پول باید در جای دیگری میهمانی بگیرند، تصمیم گرفته تا نیرنگ خود را کنار بگذارد و به واقعیت بازگردد. انگار این بانک دیگر نمی‌خواهد هزینه میهمانی دیگران را بدهد.

از سوی دیگر بانک مرکزی اروپا ممکن است در نشست ۲۲ ژانویه خود وارد دوره تسهیل کمی شود و فشار روی یورو را افزایش دهد و فرانک را تقویت کند. بانک مرکزی آمریکا هم ممکن است نرخ‌های بهره خود را در آینده افزایش دهد و دلار را تقویت کند. و نزاع در اوکراین و هراس از افزایش حملات تروریستی هم می‌تواند نیرو محرکه جدیدی برای افزایش خرید فرانک به عنوان پناهگاه ارزی باشد. انتخابات ۲۵ ژانویه یونان را هم باید به این موارد افزود. بانک ملی سوئیس هنوز می‌تواند قابل اعتماد باشد، اگر به فکر منافع خود باشد و وارد جنگی نشود که می‌داند در آن بازنده است.