تکنولوژی خط مقدم را متحول کرده است
آینده جنگها
اول آنکه، میدان جنگ درحال شفاف شدن است. دوربینهای دوچشمی و نقشهها دیگر به خاطرهها پیوستهاند، دوران حسگرهای ماهوارهای و ناوگان هواپیماهای بدون سرنشین آغاز شده است. به کمک پیشرفت تکنولوژی دستگاههای اطلاعات جهانی به ارزانی، همه مناطق را تحت پوشش خود دارند و دادههای دقیق را برای پردازش با الگوریتمهایی بهدست میآورند که میتوانند سوزنها را از انبار کاه جدا کنند. این اطلاعات میتواند توسط ماهوارهها به سربازان پیاده در جبهه منتقل شود یا برای هدفگیری توپخانه و موشکها با دقت و برد بیسابقه استفاده شود. کیفیت و شفافیت اطلاعات به این معنی است که جنگهای آینده به شناسایی بستگی کاملی دارد. از نظر اکونومیست، اولویت اول ارتشها این خواهد بود که پیش از دشمن مواضع را شناسایی کنند و قبل از اینکه شناسایی شوند، عملیات را به اجرا برسانند.
به علاوه، برای کور ساختن حسگرهای خودی، هواپیماهای بدون سرنشین یا ماهوارهها را از طریق حملات سایبری، جنگ الکترونیک یا مواد منفجره کلاسیک، در سراسر میدان جنگ مختل کنند. درس دوم یادآور این نکته است که جنگها هنوز میتوانند عامل تلفات عظیم صدها هزار نفری و تلی از خرابه میلیونها ماشین و مهمات باشند. تلفات در اوکراین شدید بوده است؛ چراکه تشخیص پیشرفته اهداف و اصابت دقیق به آنها تعداد کشتهشدگان را تصاعدی افزایش داده است. جنگ در شکل جدید خود زنگ خطری برای آمادگی بهمنظور فرسایش بالای تجهیزات، نیاز به ایجاد ظرفیت صنعتی برای تولید سختافزار جنگی در مقیاس بزرگ و اطمینان از برخورداری ارتشها از ذخایر نیروی انسانی را به صدا درآورده است.
سومین درس که در قرن بیستم نیز تجربه شده بود، این است که مرز یک جنگ بزرگ گسترده و نامشخص است. درگیریهای غرب در افغانستان و عراق اگرچه توسط گروه کوچکی از ارتشهای حرفهای انجام میشد و تصور میشد سهم ناچیزی را به غیرنظامیان در داخل تحمیل میکند، اما اغلب با بدبختی مردم محلی همراه بود. در اوکراین علاوه بر نیروهای نظامی، درگیریها قربانیان بسیاری از غیرنظامیان گرفت؛ بهطوریکه بیش از ۹ هزار نفر کشته شدهاند. گسترده شدن درگیریها به مرزهای جدید پرده از مشکلات تازهای برداشته و اکنون مشارکت فزاینده غیرنظامیان مسائل حقوقی و اخلاقی تازهای را مطرح کرده است. شرکتهای خصوصی واقع در خارج از منطقه درگیری ممکن است در معرض حمله مجازی یا مسلحانه قرار گیرند. از منظر اکونومیست، تهدید متقابل استفاده از سلاح هستهای احتمالا در محدود کردن و پایین آوردن تنشها در اوکراین موثر بوده است.
ناتو مستقیما با کشور مجهز به سلاح هستهای درگیر نشده است. با اینحال، اکونومیست پیشبینی میکند که در صورت وقوع جنگ احتمالی بر سر تایوان، آمریکا و چین وسوسه میشوند تا در فضا نیز به یکدیگر حمله کنند و این خود میتواند به تشدید تنش هستهای منجر شود. جوامع لیبرال ممکن است با مشاهده شرایط کنونی وسوسه شوند تا از تکرار دوباره کابوس وحشت اوکراین جلوگیری کنند و از هزینه هنگفت مدرنسازی نیروهای مسلح پیشگیری کنند. با اینحال، کشورها معمولا به خوبی نمیتوانند درباره وقوع چنین درگیری بین اقتصادهای بزرگ صنعتی پیشگویی کنند و درصورت وقوع به یکباره آغاز خواهد شد. روسیه ممکن است تا دههها تهدیدی برای غرب باشد و از سوی دیگر افزایش قدرت نظامی چین عامل تنشزا در آسیا خواهد بود. احیا و بازگشت خودکامگی جهانی میتواند وقوع درگیریها را محتملتر کند.