ورود به عصر آهن

«عصر آهن» برای برخی مناطق، به‌خاطر نبود اسناد مکتوب درباره آنها و ناگزیر به‌کار رفته است؛ ولی از آنجا که درباره تمدن ایلام با کاستی مذکور مواجه نیستیم، چنین عناوینی را برای دوره‌بندی آن به‌کار نبرده‌اند. با این حال به نظر می‌رسد که عصر آهن باعث شده است تا به تاریخچه ذوب آهن و جنبه‌های فناورانه آن در این ناحیه کمتر توجه شود.

تعریف عصر آهن در ایران بیشتر بر مبنای داده‌های سفالی محوطه‌های نیمه غربی، شمالی و تاحدودی شمال مرکز ایران است و بسیاری از پژوهش‌های صورت‌گرفته درباره عصر آهن ایران که در آنها توجه ویژه‌ای به بحث رواج آهن و توسعه فناوری مرتبط با این فلز شده است، مناطق مذکور را پوشش داده‌اند و معمولا در آنها تمدن ایام باستان غایب است. مهم‌ترین دلیل جدا دانستن ایلام از مناطق مذکور را می‌توان جریان داشتن دوره تاریخی در این سرزمین در بازه زمانی مذکور دانست؛ هرچند این موضوع به آن معنا نیست که ایلام از ادبیات عصر آهن ایران کاملا برکنار باشد؛ زیرا پژوهش‌هایی در دست داریم که در آن از باستان‌شناسی ایلام نو در چارچوب عصرآهن سخن رفته و حتی پیشنهادهایی برای اصلاح گاه‌نگاری عصر آهن ایران باتوجه به دوره‌بندی ایلام نو صورت گرفته است. با این حال، چنین موضوعی به‌طور غیرمستقیم باعث شده است به داده‌های مربوط به کاربرد آهن در ایلام باستان آن‌طور که بایسته است، توجه نشود؛ نمونه مناسب برای این مدعا را می‌توان مدخل آهن دانشنامه ایرانیکا دانست که در بیان تاریخچه استفاده از آهن در پیش از دوره هخامنشی، ۱۰بار از حسنلو یاد می‌کند، درحالی‌که به‌طور مطلق نامی از یافته‌های آهنی شوش نمی‌آورد.

 ملاحظات جغرافیایی و سرزمینی

پیش از معرفی شواهد مربوط به آهن در ایلام باستان باید تعریف این سرزمین را روشن کرد. برخی پژوهشگران براساس متون میانرودانی هزاره‌سوم پیش از میلاد سرزمین‌های ایلامی را گستره وسیعی می‌دانستند که تقریبا با خوزستان و بخش قابل توجهی از فلات ایران انطباق داشت و حتی در بسیاری از موارد شوش و دشت خوزستان از نظر سیاسی زیر سلطه حکومت‌های میانرودانی بود. برای مثال، یکی از این سرزمین‌های ایلامی، در محدوده حد فاصل فارس امروزی تا دریای کاسپین گسترده بود.

هرچند پژوهشگرانی دیگر برای ایلام این دوره، محدوده کوچک‌تری شامل خوزستان، فارس و بخش‌هایی از زاگرس مرکزی را قائلند. براساس داده‌های باستان‌شناختی می‎‌توان گفت که سرزمین ایلام باستان در اواخر هزاره سوم پیش ازمیلاد و بخش عمده‌ای از هزاره دوم پیش ازمیلاد، یعنی ایلام قدیم و میانی شامل خوزستان به مرکزیت شوش، فارس به مرکزیت انشان، (تل ملیان امروز) نواحی کوهستانی مابین این دو منطقه همچون دالان ممسنی- کهگیلویه و همچنین سواحل خلیج فارس با محوطه مهم تل پیتول بوده است.

احتمالا در هزاره اول پیش ازمیلاد (دوره ایام نو) قلمرو ایلام از این هم محدودتر شد و کم و بیش با دشت شوشان انطباق داشت.

گویا در این زمان انشان نیز دیگر تحت تسلط آنان نبود. از آنجا که مدارک اصلی پژوهش ما به دوره ایلام میانه و به‌ویژه ایلام نو مربوط می‌شود و این دوره زمانی است که مرکز اصلی ایلام به‌طور عمده به خوزستان و غرب فارس امروزی محدود شده است، تمرکز عمده ما بر کاربرد آهن و پیشینه فلزگری در این مناطق خواهد بود.

 نگاهی به پیشینه فلزگری در ایلام

ساخت اشیای فلزی در ایلام باستان دارای پیشینه‌ای کهن بود و بر این موضوع هم داده‌های باستان‌شناسی و هم متون تاریخی گواهی می‌دهند؛ به‌طوری‌که در محوطه‌های شوش از اواخر هزاره پنجم پیش از میلاد شاهد تصفیه و ذوب فلز مس، اولین فلز پایه‌ای مورداستفاده بشر هستیم. همچنین شهر شوش ایستگاهی تجاری برای صادرات فلزات به بین‌النهرین نیز محسوب می‌شد.

 منابع متنی نیز اطلاعات مشابهی دربردارند؛ مثلا گل‌نبشته‌های اواخر هزاره سوم پیش ازمیلاد از این شهر که عمدتا به زبان اکدی و همچنین سومری نگاشته شده‌اند، به سازمان‌دهی فعالیت‌ها و مشاغلی اشاره دارد که در بین آنها فلزگران و سرپیکانسازان دیده می‌شوند.  براساس متون مربوط به سلسله‌های قدیم III تا اور III از میانرودان و حتی متون مربوط به ۱۷۰۰پ.م. از سوریه می‌توان گفت که خوزستان و سرزمین‌های ایلامی در این زمان از مراکز مهم صادرات و ترانزیت مس و قلع به حساب می‌رفتند.

همچنین از نظر کیفیت اشیای فلزی نیز صنعتگران ایلامی مهارت‌های بالایی داشتند و این موضوع مخصوص دوره‌های اولیه نبود و حتی شامل دوره‌های متاخر  نیز می‌شد. براساس مدارک معرفی‌شده در هزاره دوم پیش ازمیلاد شاهد ظهور آهن به شکلی خیلی محدود هستیم. جالب این است که این پیدایی در منابع میخی زودتر ازشواهد باستان‌شناختی به وقوع می‌پیوندد؛ در دو متن اکدی از شوش متعلق به اواخر دوره بابل قدیم و اواخر نیمه اول هزاره دوم پیش ازمیلاد نام آهن به میان می‌آید و در یکی از آنها صحبت از حلقه‌ای آهنی شده که منطبق با نظر رایج درباره کاربرد اولیه آهن در کالاهای زینتی است.

 در زمینه داده‌های باستان‌شناختی حتی به فرض آهنی دانستن یکی از تبرهای هفت‌تپه، باز هم فلز مس و آلیاژ مفرغ هم در منابع متنی و هم در شواهد باستان‌شناختی برتری کمّی مطلق دارد؛ نکته‌ای که باید در نظر داشت، این است که صرفا به‌خاطر این اشاره‌های پراکنده به آهن در هزاره دوم پیش از میلاد چه در ایلام و چه در غرب و شمال غرب ایران نمی‌توان از آغاز عصر آهن سخن به میان آورد. داده‌های قابل ذکر دیگر که به اواخر هزاره دوم پیش ازمیلاد بر‌می‌گردند دو شی‌ء آهنی کوچک از چغازنبیل و تل‌ملیان است.  به‌عنوان یک جمع‌بندی درباره هزاره دوم پیش ازمیلاد می‌توان گفت که اولا نخستین نشانه‌های آهن در مدارک میخی به‌دست‌آمده از شوش از بسیاری از نخستین اشیای آهنی گزارش‌شده در دوره موسوم به عصر آهن I در نیمه غربی ایران کهن‌تر است و احتمالا با توجه به سهم ناچیز آهن در مدارک موجود، باید اشیای آهنی یادشده را وارداتی بدانیم. (احتمالا از آناتولی یا میانرودان). دوم اینکه با وجود شناخته‌شده بودن آهن نزد ایلامیان، این فلز در هزاره دوم پیش از میلاد چندان مورد اقبال ایلامیان واقع نبود؛ زیرا سوای فقدان معادن آهن درقلمرو ایلامیان از نظر کاربردی نیز ذوب‌آهن هزینه‌بر بود و دشواری‌های خاص خود را در زمینه‌هایی چون: سازمان‌دهی، تامین سوخت، منابع و... داشت.

و محصول نهایی با فناوری آن زمان در بهترین حالت از نظر کارآیی در حد مفرغ قلعدار بوده و حتی به استحکام این آلیاژ نیز نمی‌رسیده است.

بنابراین در ساخت اقلام کاربردی صرفه اقتصادی نداشت و حتی غیبت این فلز در اشیای فلزی آیینی ذکرشده در کتیبه‌های سلطنتی شاهان ایلامی دوره میانه نشان می‌دهد که استفاده از آهن در زمینه‌های تشریفاتی نیز چندان در میان ایلامیان حتی در اواخر هزاره دوم پیش ازمیلاد جا نیفتاده بود.

آهن در مدارک مکتوب و باستان‌شناختی گذار به ایلام نو و ایلام نو I غایب است و ظهور دوباره آن در مدارک سده هشتم پیش ازمیلاد به بعد رخ می‌دهد. این درحالی است که در مدارک مربوط به همین بازه زمانی (آغاز هزاره اول تا سده هشتم پیش ازمیلاد) در محوط‌هایی چون حسنلو شاهد تولید محلی گسترده انواع مختلف اشیای آهنی هستیم.

منبع: برگرفته از پژوهش«نگاهی به آهن و آهنگری در ایلام باستان براساس شواهد باستان‌شناختی و اسناد مکتوب میخی»، نوشته دکتر سروش خراشادی، علیرضا انتشاری نجف‌آبادی – دانشگاه تربیت مدرس، تهران


طی دو فصل کاوش‌ باستان‌شناسی در آذر ماه سال جاری در تپه تیلینه کرمانشاه بیش از شش هزار اثر مُهر و لوحه گلی و مجموعه بزرگی از سفال، ابزارهای سنگی، بقایای جانوری، انواع اشیای شمارشی و بیش از ۱۰۰پیکرک حیوانی به‌دست آمده است که نشان می‌دهد این منطقه مرکز اداری و اقتصادی تمدن ایلام کهن بوده است. کشف بقایای معماری با قفل گلی در و اثر مهرهای پراکنده روی کف آن، مهم‌ترین بقایای باستان‌شناسی این فصل از کاوش‌ها بوده است. هرچند بیشترین یافته‌های این فصل پس از بررسی و حسابرسی در دوره باستان دور ریخته شده‌اند و ما امروز آنها را در میان پسماندهای باستانی می‌یابیم. مصطفی ده‌پهلوان، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی می‌گوید: یافته‌های کم‌نظیر در تپه تیلینه داده‌های مهمی درخصوص جایگاه محوطه در مبادلات منطقه و نقش ویژه آن در سامان‌دهی به امور اقتصادی و اداری منطقه زاگرس مرکزی در اختیار باستان‌شناسان قرار داده است.  تپه تیلینه در ۴۰کیلومتری غرب شهر کرمانشاه، منطقه سنجابی، نزدیک روستای داردرفش سیدکریم واقع شده است.

1 copy

4 copy