بله؛ ما سیاه‌نمایی می‌کنیم!

مهدی تاج که به تازگی از بستر بیماری برخاسته و تصویر ملاقاتش با وزیر ورزش آن هم در حالی که از واکر استفاده می‌کرد خبرساز شده، در اظهارات اخیرش به خدمات فدراسیون اشاره کرده و گفته الزام باشگاه‌ها برای دریافت مجوز حرفه‌ای کار مهمی بوده و سایر قضایا. او اما در بخش مهم‌تر سخنانش ادعا کرده فدراسیون مسوول ورزشگاه‌ها نیست و بعضی‌ها در مورد شرایط موجود، سیاه‌نمایی می‌کنند. آیا واقعا این‌طور است؟ شاید باشد. پس بیایید فهرست بعضی از سیاه‌نمایی‌های اخیرمان را مرور کنیم.

ما سیاه‌نمایی می‌کنیم که عقیده داریم اتفاقا اگر فدراسیون فوتبال درست کار می‌کرد‌، الان وضع زمین‌‌های‌مان خیلی بهتر از این بود. سیستم مدیریتی این فوتبال چطور عمل کرده که باشگاهی مثل سپاهان این همه پول بازیکن می‌دهد، اما یک‌دهم آن را خرج تعمیر و ارتقای به موقع وضعیت چمن نقش جهان نمی‌کند؟ آیا اگر بر آنها سخت می‌گرفتید، امکان نداشت در کنار صدها میلیارد تومانی که اغلب هم به صورت اغراق‌آمیز در گلوی بازیکنان ریز و درشت می‌ریزند، دستی هم روی سر و گوش چمن‌شان بکشند تا ناچار نباشند به فولادشهر پناه ببرند؟ خب اگر این کارها وظیفه فدراسیون نیست، پس وظیفه کیست؟ سازمان آب یا جنگل‌بانی؟

ماه سیاه‌نمایی می‌کنیم که عقیده داریم کمک‌داور ویدئویی استفاده شده در ورزشگاه‌های کشور «اصل» نیست و به تصاویر ناقص تلویزیونی اتکا دارد. ما آدم‌های خیلی بدی هستیم که فکر می‌کنیم با حضور VAR نباید دو پنالتی اشتباه به سود یک تیم اعلام شود یا وقتی داور برای دیدن یک صحنه مشکوک لب خط می‌رود، نباید در مانیتور تصویر دیگری برای او به نمایش در بیاید. می‌بینید چقدر شیشه خرده داریم؟!

ما سیاه‌نمایی می‌کنیم که عقیده داریم جان یک هوادار هم مثل بازیکن و مربی و اصلا برنده توپ طلا اهمیت دارد و وقتی اتفاقی برای او رخ می‌دهد، ضمن قطع بازی، همه ورزشگاه باید برای خدمات‌دهی به او بسیج شود. ما آدم‌های بدی هستیم که فکر می‌کنیم اگر هم چنین اتفاقی رخ نداد، حداقل ناظر بازی باید عذرخواهی کند یا این‌طور از عالم و آدم طلبکار نباشد.

ما سیاه‌نمایی می‌کنیم که برای عکس همین مطلب، تصویر ورزشگاه الجنوب قطر را گذاشته‌ایم و با آه و افسوس در دل‌مان می‌پرسیم چرا تیمی که شاید ۱۰هزار هوادار واقعی هم نداشته باشد باید در چنین ورزشگاهی توپ بزند، اما مهم‌ترین تیم‌های ما آواره و سرگردان باشند؟ ما سیاه‌نمایی می‌کنیم که عقیده داریم شاید یک کادر جوان و مدیرانی شایسته و خوش‌فکر، بتوانند به فوتبال ایران کمک کنند و آن را از این اضمحلال زشت و فروپاشی نجات بدهند. ما سیاه‌نماها را شما به سفیدی خودتان ببخشید!


اراک؛ میزبان شهرآورد چهارم مهر       

دربی خرافات؟

 صدوچهارمین دربی تهران، روز چهارم مهرماه برگزار خواهد شد و در این دیدار استقلال میزبان پرسپولیس است. همان‌طور که می‌دانید، فعلا خبری از استادیوم آزادی نیست و این مسابقه باید در ورزشگاهی دیگر برگزار شود. پیش از این گمانه‌زنی‌هایی در مورد میزبانی ورزشگاه تختی در شرق تهران از این بازی صورت گرفته بود، اما اولا هنوز از تختی هم خبری نیست و ثانیا بعید به نظر می‌رسد از نظر امنیتی، این استادیوم برای برگزاری چنین مسابقه‌ای تایید شود.

حتی سال 91، در لیگ دوم حرفه‌ای زمانی که آزادی به دلیل بازسازی خارج از دسترس بود و مسابقات سرخابی‌ها در تختی برگزار می‌شد هم به این ورزشگاه اجازه میزبانی از شهرآورد را ندادند و دربی به تبریز رفت. در نتیجه حالا هم به نظر می‌رسد شهری بیرون از تهران باید برای برگزاری بازی انتخاب شود و از آنجا که میزبان مسابقه استقلال است، نظر آنها در این زمینه تعیین‌کننده خواهد بود. حالا هم گفته می‌شود استقلال ورزشگاه اراک را برای انجام این مسابقه انتخاب کرده و موضوع به تایید سازمان لیگ هم رسیده است؛ هرچند تجربه نشان می‌دهد تا روز آخر احتمال هر تغییری وجود دارد. در این میان اما برگزیده شدن ورزشگاه خانگی آلومینیوم اراک برای برگزاری این بازی، با واکنش‌های زیادی مواجه شده است. این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که می‌دانیم چمن آن ورزشگاه شرایط چندان مطلوبی ندارد و شاید مثلا چانه‌زنی برای انجام دربی در مشهد می‌توانست اتفاق بهتری باشد. با این حال گفته می‌شود یکی از انگیزه‌های استقلالی‌ها برای برگزیدن استادیوم مورد نظر، نتایج نامطلوبی بوده که پرسپولیس طی سال‌های اخیر در آنجا به دست آورده است. سرخ‌پوشان هنوز در اراک موفق به کسب پیروزی در هیچ مسابقه‌ای نشده‌اند و حتی زمانی که در هفته اول فصل جدید، خودشان آنجا را به عنوان میزبان بازی با ذوب‌آهن برگزیدند هم آن مسابقه یک-یک مساوی شد. در نتیجه به نظر می‌رسد یکی از دلایل انتخاب اراک به عنوان میزبان دربی از سوی استقلال، همین موضوع بوده باشد؛ مخصوصا که در طول ماه‌های اخیر رفتارهای مشابه از سوی برخی عوامل این تیم دیده شده است!