داستان آمادگی مهاجمان تیم ملی
چاقوی ماست بُری!
همه آماده هستند
مهدی طارمی با نمایش درخشانی که برابر میلان ارائه داد، اینتریها را به ادامه فصل امیدوار کرد. سردار آزمون این روزها تک ستاره لیگ امارات است و یک بار دیگر نشان داد چقدر آمدنش به خلیجفارس زود بود. اتحاد کلبا با درخشش بیبدیل مهدی قائدی در لیگ امارات اوج گرفته و این روزها شهریار مغانلو هم در کنار او گلزنی میکند. محمد محبی هم پس از پشت سر گذاشتن مصدومیت سنگین ابتدای فصل علاوه بر اینکه بهترین گلزن تیم ملی در مقدماتی جام جهانی بوده، به ترکیب روستوف بازگشته. سعید سحرخیزان مهاجم جوان اورنبورگ هم امسال در تمام رقابتهای روسیه ۷ گل به ثمر رسانده تا مشخص شود خشاب خط آتش تیم ملی حسابی پر است. اما همه این سلاحها که در یک ترکیب قرار میگیرند، به جای اینکه موجب آسودگی شوند استرسزا هستند که آیا میتوانند زیرنظر قلعهنویی بدرخشند یا خیر! مجموعهای که به وضوح در خلق موقعیت و مباحث تاکتیکی دچار ضعفهای مفرط است و از آن مهمتر اینکه هر چقدر هم آنها با خلاقیت فردی دروازه رقبا را باز کنند، باز هم خط دفاعی پر از ایراد تیم همه رشتهها را پنبه میکند. در همین شرایط هم صعود ایران به جامجهانی ۲۰۲۶ تقریبا مسجل شده و خطری از جانب رقبای کم اثر این دستاورد را تهدید نمیکند. مهم اینجاست که بتوان از این همه پتانسیل در میادین بزرگتر استفاده کرد که خب خیلی بعید به نظر میرسد و انگار این چاقو حتی قادر به بریدن ماست هم نیست!
آخرین ماموریت یک نسل
نسل فعلی تیم ملی که اکثر آن را نفرات پا به سن گذاشته تشکیل میدهند، برای اثبات خودشان تنها جام جهانی بعدی و شاید جام ملتهای ۲۰۲۷ را در پیش داشته باشند و بعد از آن همگی باید بازنشسته شوند. پس برنامه چیست؟ آیا اکنون که در یک قدمی صعود قرار داریم و با جام جهانی ۴۸ تیمی بهترین فرصت برای رسیدن به دور حذفی رقابتها وجود دارد، دورنمایی برای موفقیت بیشتر وجود دارد؟ انگار کادرفنی تیم ملی تنها به این فکر میکنند هر فیفادی که میرسد، یک جوری رتق و فتق شود و نه از جانب آنها و نه فدراسیون فعلی، برنامهریزی برای حضور قدرتمند در جامجهانی به چشم نمیخورد. از الان قابل حدس است تیم ملی به جام جهانی میرسد و صبر میکنیم ببینیم در سال ۲۰۲۶ چه اتفاقی رخ میدهد؛ پس به این همه پتانسیل کاری نداریم چرا که به دردمان نمیخورند!