روند خاطرهسازی نسل جدید با گنجنامه
هیچ چیزش را نمیشود مقایسه کرد، نه فضای گردشگریش را، نه مسیر امروزش را، نه فضای بازسازی شده تا آبشار و محوطهسازیهای منتهی به کتیبه و نه ماشینهای خطی میدان به گنجنامه را، امروزِ همدان خیلی چیزهایش شبیه آن سالها نیست.
با اینکه سالهای زیادی نگذشته، اما انگار کالبد شهر، قرنها از آن روزگار فاصله گرفته است. فکرش را بکنید در خیابانهای همدان چه ماشینهایی که تردد نمیکرد، از گالانت و فیات لادا گرفته، تا بنز و بیامو، از ژیان و رنو تا فولکس قورباغهای تا بیوک و شورلت و هیلمن و پیکان، پیکان وطنی، با موتور انگلیسی که مدلهای مختلفی هم داشت، سپرجوشن، دولوکس، کار، کارلوکس، جوانان و چراغبنزی.
اما مسیر گنجنامه در انحصار امپراتور «بنز» بود، بنز مدل ۱۸۰ و ۱۹۰ سلطان راه پر پیچ و خم گنجنامه؛ البته بعدها پیکانهای چراغبنزی عرصه را بر بنزهای خستهیِ آهستهران تنگ کردند، اما بنز همیشه بنز بود و در مسیر گنجنامه مشتری خودش را داشت.
ابتدای خیابان عباسآباد یا همان شریعتی امروز، روبهروی کوچهی استر، خطیهای گنجنامه منتظر مسافر میایستادند، روزهای میانی هفته، تردد در مسیر گنجنامه رونق چندانی نداشت، گاهی باغدارها مسافر خطیها بودند و گاهی مسافرهایی که تعدادشان زیاد هم نبود. کافهدارهای گنجنامه هم در طول هفته مشتری خاصی نداشتند، اما پایان هفته همه چیز فرق میکرد.
دود دنبهها، لباسهای رنگ و وارنگ کوهنوردها، خانوادههای قابلمه و زیرانداز به دست گنجنامه را دیدنی میکرد. کوهنوردها از میدان میشان و تختهنادر و قله بر میگشتند، کوله بهدوش، و مسیر را تا گاهی عباسآباد و ... پیاده طی میکردند، مردم هم کمکم با اتوبوسهای شرکت واحد که فقط جمعهها در مسیر فعال بودند، میآمدند تا جایی برای نشستن و گپزدند پیدا کنند.
اینها بخش قابل توجهی از خاطرات نسلی است که گنجنامه را در حالت سنتی خود دید و در آن خاطره ساخت. اما مردم، همگام با توسعه و تغییر در زندگی فرهنگی، اجتماعی اقتصادی خود تغییراتی کردند که نیازها و خواستههای آنها تغییر کرد.
دیگر ماشینها تغییر کرده بودند، کالبد شهر، شکل دیگری گرفته بود، ساختمانها بلندمرتبه شده بودند، سلیقه مردم تغییر کرده بود؛ مسافران تمایلات دیگری داشتند، در ادبیات دولت و حاکمیت «گردشگر» تعریف تازهای پیدا کرده بود، و گنجنامه هم داشت شکل تازهتری پیدا میکرد، شکلی که پاسخی به تمایلات و علائق گردشگر جدید بود.
مدیران هم با تعاریف جدید از توسعهی گردشگری به دنبال این بودند که گردشگر را در شهر و استان بیشتر ماندگار کنند، مهم این بود که همدان به عنوان شهر و استانی که هم مکانهای تاریخی جذابی از جمله هگمتانه و کتیبه گنجنامه و ... را داشت، هم شخصیتیهای طراز اولی چون باباطاهر و بوعلیسینا و عارف قزوینی و ... در آن آرمیده بودند و از نعمت زیباییهای طبیعی مانند غارعلیصدر هم برخوردار بود بتواند با گردشگری بخشی از راه توسعه را طی کند.
با این رویکرد، گنجنامه نمیتوانست در مسیر توسعه همانطور بماند. گنجنامه نیاز به تغییر داشت، کافههای کوچک جگرکی که نتوانسته بودند خود را به روز کنند، پاسخگوی نیازهای گردشگران نبودند، فضای اقلیمی همدان هم این اجازه را نمیداد که بشود در فضاهای روباز چهار فصل را کار کرد و کاسبی داشت، بنابراین دکهها کمکم از رونق افتادند، اما گردشگر علائق تازهای داشت که باید در چهارچوب رعایت اقلیم و محیطزیست این تمایلات را برآورده کرد.
در این میان، و در مسیر طی شدن راه مدرن شدن گردشگری، دهکده تفریحی، توریستی، ورزشی گنجنامه توانست شکل دیگری از خدمات و تمایلات گردشگران را در محیط گنجنامه ایجاد کند. دیگر امکان سُر خوردن روی برف با تیوپ ماشین و کیسههای پلاستیکی و .... وجود نداشت، فرهنگ تغییر کرده بود و دیگر نمیشد بین دو درخت کهنسال، طناب بست و تاببازی کرد، بنابراین نیازهای مردم و گردشگران در یک محیط تازه باید دیده میشد.
استفاده از چشمانداز طبیعی گنجنامه، داشتن یک شب به یادماندنی در آن محیط، آرزویی بود که شاید برای خیلیها محقق نمیشد، اما امروز گردشگر، با وجود ویلاهای کوهستانی و اقامتگاههایی که در منطقه ساخته شده، میتواند خاطرهی تازهای را برای خود و خانواده رقم بزند.
مردم همدان هم در کنار گردشگران توانستند از امکانات تازهای که در فضای گنجنامه ایجاد شده بود بهرمند شوند. از همین رو، خاطرات جدید برای نسلهای تازه شکل گرفت.
همانطور که یک روز برج پاستور، نسل تازهای از بلندمرتبهسازی را در همدان به مردم نمایان کرد، گنجنامه هم با لباس جدیدی که بر تن کرده بود، خاطرات نوی را برای مردم رقم زد. حالا دیگر آنچه نسل متولدین اوایل دهه هفتاد، دهه هشتاد و نود از گنجنامه در ذهن دارد، راه صعبالعبور زمستانی، بنز 180، چایخانههای سنتی و جگرکی و ... نیست، نسل امروز گنجنامه را با بانجیجامپینگ، سورتمه ریلی، غار آکواریوم، تلهکابین و ... شناخته است، نسل جدید هر ساعتی از شبانهروز که بخواهد در ماشینهای شخصی و خانوادگی مینشیند، موسیقی مورد علاقهاش را میگذارد، مسیر گنجنامه را طی میکند و شکل تازهای از خاطرات را برای خود رقم میزند.
خاطرات جدید، خاطراتی همسو با جهان مدرن و گردشگری با تعریف جدید از توسعه و گردشگری است، در این رویکرد، مردم نیازهای تازهای دارند که به نسبت توسعه در سایر بخشهای زندگی شهری برای آنها ایجاد شده است. این نیازهای تازهی انسانهاست که باعث تغییر در کیفیت زندگی آنها شده و ارتقاء امید به زندگی را در مردم ایجاد کرده است.
گنجنامه اگر در همان صورت پیشین، به گردشگران امروز میرسید، نیازهای امروز آنها را برآورده نمیکرد. استان همدان در توسعهی امروزین خود نیازمند این است که بتواند گردشگر را بیشتر در شهر و استان نگهدارد. حضور گردشگر در استان، یعنی اشتغال، و به طوری که آمارها میگویند به ازای هر یک گردشگر، بین 2 تا 11 شغل ایجاد میشود.
تغییرات امروز در گنجنامه، تغییراتی نیست که بدون ضرورت باشد، حتی اگر شرکت خصوصی این تغییرات را ایجاد نمیکرد، به گونهی دیگری این تغییرات رقم میخورد و دولت به عنوان متولی کاری میکرد که نه به نفع گردشگر بود، نه مردم منطقه و نه طرحی میشد که بازده مناسبی داشته باشد. از همین رو، توسعه در گردشگری همدان، به تناسب سایر بخشها کلید خورد و امروز یکی از استانهایی است که برخی از مردم استان، در سبد اقتصادی و معیشتی خود، گردشگر را به عنوان یک رکن اساسی قرار دادهاند.
سایت گنجنامه : www.ganjname.com
اینستاگرام : @ganjnamehvillage
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.