دستیار ویژه باراک اوباما تحلیل کرد
تعبیر برجامی رویای نفتی ترامپ
تلاش برای رسیدن به «استقلال انرژی» در آمریکا از دهه ۷۰ میلادی، به دنبال تحریم نفتی غرب از سوی اعراب آغاز شد. ماجرا به آنجا بازمیگشت که به دنبال دخالت آمریکا و برخی کشورهای غربی در جنگ یوم کیپور(جنگ میان اعراب و اسرائیل) کشورهای عربی عضو اوپک تصمیم گرفتند فروش نفت به آمریکا و برخی متحدانش را ممنوع کنند. در پایان این تحریمها قیمت نفت ۲۰۰ درصد رشد کرده بود و رشد شدید قیمت بنزین را به دنبال داشت؛ بهطوریکه هنوز مردم آمریکا روزهای وحشتناکی را به یاد دارند که با اسلحه از جایگاههای عرضه سوخت محافظت میشد. این بحران بزرگ بسیاری از مناسبات سیاسی و اقتصادی جهان را تغییر داد و آمریکا از آن زمان «استقلال انرژی» را بهعنوان یکی از اهداف بزرگ خود برگزید. یعنی رسیدن به نقطهای که به باور دولت مردان آمریکایی« این کشور برای تامین نیاز خود به انرژی به کشورهای دیگر نیازمند نیست و از هرگونه ریسک ژئوپلیتیک در کشورهایی که به دنبال استفاده از نفت بهعنوان یک سلاح اقتصادی هستند، مصون است.»
از دهه ۷۰ میلادی، هر دولتی که در آمریکا بر سر کار آمده وعده استقلال انرژی را در لیست خود داشته است. حال در شرایطی که به نظر میرسید به لطف رشد تولید نفت شیل، آمریکا در حال تبدیل به بزرگترین تولیدکننده نفت جهان است و همچنین در یک قدمی قطع واردات نفت قرار دارد، «خروج از برجام» از ضعف بزرگ اقتصاد این کشور و تداوم وابستگی آن به نفت رونمایی کرد. این تحلیلی است که جیسون بوردوف، دستیار ویژه باراک اوباما، موسس مرکز سیاست جهانی انرژی در دانشکده امور بینالملل دانشگاه کلمبیا و مدیر ارشد سابق شورای امنیت ملی آمریکا، از شرایط کنونی این کشور دارد. به گفته او «انقلاب شیل هرچند مزایای اقتصادی و ژئوپلیتیک بسیار مهمی به همراه داشته، اما ترامپ با لغو توافق با ایران به ما یادآوری کرد که شیل ایالات متحده را از وابستگی به بازار جهانی نفت آزاد نکرده است؛ چراکه ترامپ مانند دولتهای قبلی به شدت از افزایش قیمت بنزین و ریسکهایی که به دنبال دارد میترسد؛ بهطوریکه برای کاهش تبعات خروج از برجام از عربستان خواست که تولیدات خود را افزایش دهد.»
رشد قیمت نفت و نگرانی ترامپ
به دنبال اقدام ترامپ مبنی برخروج از برجام و تصمیم او برای بازگرداندن تحریمها علیه ایران که احتمالا به کاهش سطح صادرات نفت کشور منجر میشود، قیمت نفت برای اولین بار از نوامبر ۲۰۱۴ به ۸۰ دلار بر بشکه رسید؛ چراکه این اقدام در شرایطی که عرضه برخی تولیدکنندگان نفت جهان از جمله ونزوئلا در حال کاهش است و ریسک کاهش تولید کشورهایی چون لیبی و نیجریه همچنان باقی است، موجب شد نگرانی از کاهش عرضه به شدت افزایش یابد. افزایش قیمت نفت به معنای افزایش قیمت بنزین برای مصرفکنندگان است، موضوعی که برای ترامپ و دولتش چندان پذیرفته شده نیست و نگرانیهایی را به دنبال دارد. همین چند هفته پیش بود که ترامپ در توییتر خود به اوپک حمله کرد و این سازمان را مسوول افزایش شدید قیمت بنزین در این کشور معرفی کرد.
به باور جیسون بوردوف، توییت ترامپ یادآور شد که سیاستمداران آمریکا نسبت به ریسکهای اقتصادی و ژئوپلیتیک ناشی از قیمت بالای انرژی همچنان بسیار حساس هستند. چراکه همانند دولتهای گذشته این کشور، نگرانی از قیمتهای بالاتر نفت ترامپ را وادار کرد دست به دامان دیگر تولیدکنندگان بزرگ شود تا با افزایش تولید خود هرگونه کمبود ناشی از خروج ایران از بازار نفت را جبران و از رشد قیمتها جلوگیری کنند. عربستان سعودی نیز با انتشار بیانیهای اعلام کرد که نسبت به «تقویت رشد اقتصادی جهان» متعهد است. این بیانیه این سیگنال را ارسال میکرد که عربستان ممکن است برای جلوگیری از رشد شدید قیمت نفت تولیدات خود را افزایش دهد. بوردوف یادآور میشود بیانیه عربستان کاملا خلاف اظهاراتی است که وزیر نفت این کشور اخیرا بیان کرده بود. خالد الفالح اعلام کرده بود که به دنبال افزایش بیشتر قیمتها است تا سرمایهگذاری در صنعت نفت افزایش یافته و از کمبود در بازار در آینده جلوگیری شود. همچنین این استاد دانشگاه کلمبیا در یادداشت خود نوشته است: «الفالح به هیچ عنوان اشاره نکرد که عربستان برای جلوگیری از کسری بودجه و همچنین برای عرضه اولیه سهام آرامکو به قیمتهای بالای نفت نیاز دارد.»
نیاز در عین بینیازی
تقاضای دولت ترامپ از دیگر کشورها برای افزایش تولید نفت به دنبال خروج این کشور از برجام، موضوع جدیدی نیست و در دولتهای قبلی آمریکا نیز رخ داده بود. اما تفاوت آنجا است که این درخواست در شرایطی انجام شد که تولید نفت آمریکا در سالهای اخیر با رشد خیرهکنندهای افزایش یافته و این کشور در آستانه استقلال از واردات نفت قرار گرفته است. آنطور که اداره اطلاعات انرژی آمریکا در آخرین گزارش خود اعلام کرده متوسط تولید نفت آمریکا امسال ۳/ ۱ میلیون بشکه نسبت به ۲۰۱۷ افزایش خواهد یافت و به ۷/ ۱۰ میلیون بشکه در روز خواهد رسید. همچنین پیشبینی شده این رشد تولید در سال ۲۰۱۹ ادامه یابد و به ۹/ ۱۱ میلیون بشکه در روز برسد.
این موضوع کاهش شدید واردات را به دنبال دارد. بر اساس گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا، خالص واردات نفتخام و فرآوردههای نفتی این کشور امسال به ۶/ ۲ میلیون بشکه در روز خواهد رسید و سال آینده این مقدار تا ۵/ ۱ میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت. این مقدار کمترین سطح از سال ۱۹۵۸ یعنی ظرف حدود ۶۰ سال گذشته است. این در حالی است که در سال ۲۰۰۵ خالص واردات این کشور به بیش از ۵/ ۱۲ میلیون بشکه در روز رسیده بود و در سال ۲۰۱۲ نیز که آمریکا برای اولین بار تحریمهای هستهای را علیه ایران وضع کرد روزانه حدود ۸ میلیون بشکه در روز نفت و فرآوردههای نفتی وارد میکرد. پیشبینی اداره اطلاعات انرژی آمریکا از سطح خالص واردات آمریکا به معنای رسیدن این کشور به رویای «استقلال انرژی» تعبیر شده بود؛ همان رویایی که همه دولتهای این کشور همواره به دنبال رسیدن به آن بودند.اما بوردوف بر این باور است که نیاز به عربستان برای متعادل کردن بازار نفت به دنبال بازگشت تحریمها علیه ایران نشان داد، افزایش تولید به تنهایی آمریکا را از عوامل موثر در بازار نفت مصون نمیکند.چراکه نفت در بازارهای جهانی آزادانه معامله میشود و قیمت جهانی واحدی دارد. بنابراین هرگونه اختلال عرضه، در هرجای جهان به افزایش قیمت بنزین در ایالات متحده منجر خواهد شد؛ حتی اگر واردات نفت خود را به صفر رسانده باشد.
چرا شیل به کمک نمیآید؟
نفت شیل ویژگی منحصر به فردی دارد که آن را از نفتهای متعارف و سنتی بازار متمایز میکند و این ویژگی باعث شده که تولیدکنندگان نفت شیل بهعنوان «تولیدکنندگان نوسانی» در عصر کنونی شناسایی شوند. آنها نسبت به نوسانات قیمت نفت بسیار منعطف هستند. با این حال به گفته بوردوف، شیل همچنان به ۶ تا ۱۲ ماه برای واکنش به تغییرات قیمت نفت نیاز دارند. از سوی دیگر تصمیم به واکنش به قیمت نفت ازسوی صدها شرکت فعال در میادین نفتی آمریکا اتخاذ میشود و دولت توانایی تصمیمگیری و دخالت در آن را ندارد.بنابراین با وجود این ویژگی و در شرایطی که تولید نفت آمریکا به بیش از عربستان رسیده، پادشاهی سعودی همچنان قدرت منحصر به فرد بازار نفت محسوب میشود. زیرا عربستان تنها کشوری است که میتواند تصمیم بگیرد تولید خود را به شکل قابل توجهی کاهش دهد یا میتواند مقدار قابل توجهی ظرفیت مازاد تولید در حاشیه داشته باشد. ظرفیت مازاد تولید به عربستان این قابلیت را میدهد که ظرف چند هفته یا ماه تولید خود را افزایش داده و هرگونه اختلال عرضه در جهان را بر طرف کند. این قابلیت عربستان سعودی در یک سال اخیر به دنبال توافق اوپک و برخی کشورهای خارج از این سازمان برای کاهش تولید، بیشتر از سابق شده است. این کشور بر اساس این توافق حدود ۵۵۰ هزار بشکه از تولیدات خود کاسته است.
افزایش تولید به تنهایی کافی نیست
در ادامه بوردوف به راهکارهایی برای کاهش وابستگی نفتی آمریکا اشاره میکند. به گفته او، آسیبپذیری اقتصاد آمریکا نسبت به افزایش قیمت نفت در شرایطی که تولید در سطح بالایی قرار داشته باشد، نشان داد که همچنان تلاش برای کاهش مصرف بهترین راهکار برای مصون کردن اقتصاد آمریکا در برابر ریسکهای ژئوپلیتیک است. این در حالی است که اخیرا ترامپ تصمیمی اتخاذ کرد که کاملا در جهت عکس این مساله است. او قانون استانداردهای خودروسازی را که در دوران باراک اوباما وضع شده بود، باطل کرد. بر اساس این استانداردها، تا سال ۲۰۲۵ متوسط مصرف خودروهای تولیدی این کشور باید به ۵۰ مایل در گالن(۷/ ۳ لیتر در هر ۸۰ کیلومتر) میرسید. بنابراین به گفته بوردوف این تصمیم ترامپ بهطور مستقیم امنیت انرژی این کشور را به خطر انداخته است. همچنین نیاز آمریکا به دیگر تولیدکنندگان در مواجهه با احتمال مخاطره در عرضه نفت ایران، بار دیگر اهمیت ذخایر استراتژیک این کشور را نشان داد. موجودی انبارهای استراتژیک این کشور به همراه ذخایر دیگر کشورهای مصرفکننده نفت میتواند خطر هرگونه اختلال در عرضه را رفع کند و مانع از ایجاد شوک قیمتی شود. این در حالی است که در سالهای اخیر کنگره آمریکا به پشتوانه رشد تولیدات شیل، دستور برای فروش بخشی از این ذخایر را برای تامین هزینه اولویتهای دیگری به فروش گذاشته است.
ارسال نظر