یک سینماگر مطرح کرد
رسانه عاشورا شعر است، نه سینما
کارگردان فیلم «ربودهشده» با بیان اینکه تولیدات سالهای اخیر در این حوزه برای مخاطب جذاب نبودهاند، تاکید کرد: فیلمهایی که اخیرا با عنوان تولیدات مناسبتی محرم ساخته شده، نتوانسته چشم تماشاگر را پر کند؛ در نتیجه مخاطب به جای تماشای فیلم یا سریالی که حرف تکراری نسبت به ارزشهای مذهبی میزند یا در لایههای تاریخی پرداخت درستی ندارد، رفتن به هیات یا مراسمهای مذهبی را برمیگزیند.
میرباقری درباره نحوه بازنمایی عاشورا در سینما توضیح داد: واقعه عاشورا در طول این ۱۴۰۰ سال مرتبا تکرار و توسط مردم نگهداری شده است؛ حالا فیلمسازان در مرحله بازنمایی چه چیزی به آن اضافه میکنند؟ هیچ ارزش افزودهای وجود ندارد و وقتی درباره یک واقعه حرف تکراری میزنیم، انگار میخواهیم از این واقعه یک مفهوم جدید تولید کنیم. واقعه عاشورا در طول این ۱۴۰۰ سال مرتبا تکرار و توسط مردم نگهداری شده است؛ حالا فیلمسازان در مرحله بازنمایی، چه چیزی به آن اضافه میکنند؟ هیچ ارزش افزودهای وجود ندارد. او با اشاره به فیلم «روز واقعه» بیان کرد: «روز واقعه» یک حرف تازه از این واقعیت زد؛ به همین دلیل این ارزش ثانویه به فیلم بها داد و آن را ماندگار کرد. درباره مسائل مذهبی باید تحقیقات بیشتری صورت بگیرد و ساختارها را برای نمایش مذهبی تغییر بدهیم تا مخاطب علاقهمند شود.
این تهیهکننده سینما به برخی فیلمهای اکراننشده درباره واقعه عاشورا اشاره کرد و افزود: وقتی فیلمی تولید میشود اما جلوی اکران آن گرفته میشود و سنگاندازی صورت میگیرد، مردم و فیلمسازان دیگر نیز سینمای عاشورایی را کنار میگذارند. فیلم «رستاخیز» هنوز اجازه اکران ندارد و این یعنی به دلیل حساسیت این واقعه از یک فیلم غفلت میشود و خودبهخود فیلمسازان به سراغ این مضامین نمیروند و سرمایه و زمان خود را به خطر نمیاندازند.
کارگردان فیلم «دوزخ، برزخ، بهشت» واقعه عاشورا را مبتنی بر تصویر دانست و گفت: در طول سالها، اشعار زیادی درباره آن نوشته شده و آن اشعار پر از تصاویر شاعرانه است، اما تصویری که شعر میسازد بهمراتب بهتر از تصویریشدن در قالب سینماست. باید اجازه دهیم واقعه عاشورا در حوزه تصویرسازی شعرگونه باقی بماند. بهنوعی امکان به تصویرکشیدن عاشورا نیست؛ چراکه این پدیده سالهاست در شعر نشسته و تصویر، گویای عمق مساله نیست.
وی ادامه داد: ۱۴۰۰ سال است که عاشورا خود را در شعر نشان داده و باز هم در شعر میماند؛ زیرا سینمای ما با شرایط و تجهیزاتی که داریم نمیتواند تصویر عاشورا را به قدر خودش نشان دهد و از ماهیت عاشورا در شعر عقب میماند. شعر، آوا و مویه دارد و این مویه به دل مینشیند. تصویر اما مویه ندارد؛ نمیشود پای تصویر گریه کرد. تصویر آهنگ و مرثیه را ندارد؛ پس ما نمیتوانیم تصویر مرثیهگونه داشته باشیم. میرباقری تصویرسازی سینمایی از عاشورا را مشکل دانست و گفت: بهنوعی امکان به تصویرکشیدن عاشورا نیست؛ چراکه این پدیده سالهاست در شعر نشسته و تصویر، گویای عمق مساله نیست.