سرنوشت مبهم صنعت روی
فلز روی بعد از آهن، آلومینیوم و مس چهارمین فلز مورد استفاده در دنیاست. در ایران، ۱۹۵ معدن فلزی وجود دارند که ۴۳ عدد از این معادن، مربوط به استخراج سرب و روی هستند. مهمترین کمربندهای سرب و روی ایران در زنجان، یزد، گلپایگان، طبس، نایبند، انارک و آذربایجان قرار دارند. ایران بعد از چین، قزاقستان و هند، جایگاه چهارم تولید روی در آسیا را در اختیار دارد. ۳درصد از ذخایر جهانی سرب و روی (حدود ۱۲میلیون تن) در ایران قرار گرفته و این کشور با تولید ۲/ ۱۲درصد از روی جهان، رتبه پانزدهم تولید را به نام خود ثبت کرده است. ظرفیت اسمی تولید شمش روی ۴۵۰هزار تن است که در حالت عملی این رقم به ۲۰۰هزار تن میرسد. از بین معادن موجود در کشور، انگوران مهمترین معدن کشور است. کل ذخایر روی موجود در جهان در سال ۲۰۲۰، معادل ۲۵۰میلیون تن برآورد شده است. در این بین، استرالیا ۳۰درصد، چین ۱۹درصد و مکزیک ۱۰درصد از این ذخایر را در اختیار دارند. صنعتگران و فعالان حوزه روی نیز همچون سایر صنایع با مشکلات و چالشهای عدیدهای دست و پنجه نرم میکنند که این معضلات به عنوان سرعتگیر در بخش تولید عمل میکند و به گفته بسیاری از تولیدکنندگان شمش روی با ادامه این روند عملا بسیاری از واحدهای تولیدی به در بسته خواهند خورد.
تامین خاک، مشکل اول و آخر تولیدکننده
در این راستا ربابه بهادر مدیرعامل شرکت زرین روی در گفتوگو با خبرنگار «دنیایاقتصاد» اظهار کرد: در صنعت شمش روی مهمترین دغدغه تولیدکنندگان و فعالان این حوزه تامین مواد اولیه است، در حال حاضر در معادن کشور عدمتناسب ظرفیتهای نصب شده با مقدار خاک روی تولیدی مطرح بوده به طوری که ظرفیتهای نصب شده یا کارخانهها زیاد است. از سوی دیگر عدمتناسب واقعیت ظرفیت کارخانهها با ظرفیتهای مندرج در پروانه یکی دیگر از مواردی بوده که در تامین مواد اولیه واحدهای تولیدی شمش روی مشکلآفرین بوده است. به عنوان مثال در پروانه کارخانهای ظرفیت تولید ۳۵هزار تن درج شده در حالی که در واقعیت و براساس ماشینآلات ۱۰هزار تن تولید میشود و این عدمتطابق اعداد و ارقام فقط به دلیل گرفتن سهمیه خاک روی بیشتر است. وی افزود: موضوع دیگری که در این صنعت به یک دغدغه تبدیل شده شرایط موجود در بورس کالاست، در حال حاضر خاک روی در بورس کالا عرضه میشود و یکی از محدودیتهایی که به تازگی برای خرید از این تالار صنعتی در نظر گرفته شده صرفا خرید و تامین خاک روی توسط کارخانههاست و افراد تحت عنوان یک سرمایهدار قادر به خرید از بورس کالا نیستند و اشخاصی که پروانه بهرهبرداری دارند میتوانند در رقابت بورس کالا شرکت کنند. اعمال این نوع محدودیتها موجب میشود کارخانههایی که وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند قادر به شرکت در رقابت نقدی در تالار صنعتی نباشند، بنابراین کارخانههای بزرگ قویتر میشوند و کارخانهها و کارگاههای کوچک از سیستم حذف میشوند.
دست دلالان را کوتاه کردند
بهادر در ادامه عنوان کرد: این در حالی است که اگر محدودیت مذکور برداشته شود، تعدادی از افراد به عنوان سرمایهگذار در کنار کارخانهدارها قرار میگیرند که از آنها تحت عنوان سلفخری، دلال، واسطه یا تامینکننده مالی یاد میشود که در واقع این نام بد جا افتاده است اما در عمل این افراد به واحدهای تولیدی یاری میرسانند و آنها را از خطر تعطیلی نجات میدهند. با این سیاستی که سازمان بورس کالا که متاثر از وزارتخانه و با هدف کوتاهی دست دلالها در پیش گرفته است موضوع سلفخری در کارخانههای روی از بین رفت. به نوعی میتوان گفت در کشور ما نگاهها به دلال و واسطه منفی بوده و این در حالی است که این افراد نیروی کمکی برخی از واحدهای تولیدی بودند. این تولیدکننده شمش روی در ادامه گفت: با برچیده شدن سلفخرها تولیدکنندههایی که قدرت خرید نقدی از بورس کالا و همچنین شرایط استفاده از تسهیلات بانکی را ندارند عملا نابود شدند. موضوع سلفخری در حوزه کشاورزی نیز مطرح بود و کشاورزان که نیاز مالی داشتند شکوفههای میوه را پیش از رسیدن میوه میفروختند اما در این میان سلفخر که ریسک و سرمایهگذاری میکند در واقع با تامین سرمایه به کشاورز برای تداو م کار آنها کمک میکرد و با وجود سود کمی که عاید کشاورز میشد اما این شغل پابرجا میماند. در این بخش نیز سلفخر را نیز حذف کردهاند و کشاورزی به سمت نابودی کشیده شده است.
وی خاطرنشان کرد: در صنعت روی موضوع ماشینآلات و تجهیزات مانند سایر بخشها پررنگ نیست و به نوعی میتوان گفت ۵درصد دغدغههای فعالان این صنعت را شامل میشود، چراکه تکنولوژی روی طی ۴۰ سال گذشته تغییر چندانی نداشته است. به عبارت بهتر ۹۰درصد مشکلات تولیدکنندگان شمش روی تامین مواد اولیه بوده که اگر بورس کالا محدودیتها را بردارد تا سرمایهداران همچون گذشته وارد میدان معامله شوند شرایط کارخانهها و کارگاهها قطعا بهتر خواهد شد.
سرگردانی تولیدکننده بین سازمانها و ارگانها
در ادامه کریم قربانیان، مدیرعامل شرکت سازند روی در این راستا به خبرنگار «دنیایاقتصاد» گفت: تمام بخشهای صنعت شمش روی با مشکل روبهرو است، شرکت تهیه و تولید مواد معدنی ایران خاک معدنی را با شرایط خاصی از نظر قیمتی و آنالیز در اختیار تولیدکنندگان قرار میدهد به طوری که کمتر کسی توان خرید آن را دارد. خاک در بورس کالا با قیمت پایه به مزایده گذاشته میشود و معمولا کارخانههای بزرگ توان خرید مواد اولیه خود را دارند و واحدهای کوچک و متوسط از دسترسی به مواد اولیه بازمیمانند. شرایط خرید اسید نیز همچون خاک بوده و قیمت بالایی دارد و خرید آن برای کارخانههای کوچک دشوار است.
وی افزود: موضوع مهم دیگر مساله سرمایه در گردش است، به طوری که ضمانتنامه به تولیدکننده داده نمیشود و مجبور به ارائه سپرده به گمرک میشود، به نحوی که برای وارد کردنهزار تن خاک معدنی باید چیزی حدود یکمیلیارد تومان سپرده بگذاریم، این در حالی است کههزار تن خاک؛ خوراک محدودی برای یک کارخانه به حساب میآید. در مجموع تمام سرمایه در گردش یک واحد تولیدی صرف سپرده در گمرک میشود. از طرفی اداره دارایی به دلیل تعهد ارزی، ارزش افزودههای تولیدکنندهها را در اختیار آنها قرار نمیدهد و این در صورتی است که بسیاری از تولیدکنندهها پایبند به تعهد ارزی هستند و اما ارزش افزودهای پس داده نشده و این موضوع مشکلی بین گمرک ایران، بانک مرکزی و وزارت صنعت و معدن است. این چالش طی چند سال اخیر حل نشده و میزان تعهد ارزی را هر دوره تغییر میدهند و در نهایت به عدد قابل اتکایی نرسیدهاند.
قیمت انرژی چند برابر شد
قربانیان تاکید کرد: در خصوص قیمت انرژی و بهویژه برق میتوان گفت که از نیمه دوم سال گذشته حدود ۶۰۰ برابر افزایش قیمت برق اعمال شده است. پیشتر هزینه برق و گاز کارخانه به صورت جداگانه هر کدام چیزی حدود ۴۰میلیون برآورد میشد اما اکنون به ۴۰۰میلیون تومان افزایش داشته است. از طرفی در سالجاری افزایش ۵۷درصدی حقوق و دستمزد کارگران چالشهایی را برای تولیدکننده در پی داشت. در مجموع همه هزینههای تولید روند افزایشی داشته اما به دلیل نزولی شدن قیمت جهانی فلزات اساسی، قیمت شمش روی کاهش یافت و عملا درآمد و هزینههای یک واحد تولیدی کوچک و متوسط مقیاس در تعادل نیستند. به طوری که طی برآورد اخیری که داشتیم قیمت یک کیلو خاک معدنی از قیمت یک کیلو شمش روی بیشتر بود. با این وجود تولیدکننده و صنعتگر محکوم به تعطیلی واحد تولیدی خود هستند.
این تولیدکننده شمش روی یادآور شد: بسیاری از کارگاهها و کارخانههای کوچک و متوسط مقیاس در یک سال فقط چند ماه قادر به تولید هستند و عملا با وجود مشکلات نام برده شده چرخه تولید به کندی در حال حرکت است و تولیدکننده قدرت کافی برای ادامه تولید ندارد و از طرفی تمایلی به تعطیلی نیز ندارد و همچنان کجدار و مریز به مسیر خود ادامه میدهد.