حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی
بر این اساس و از آنجا که کلیه آحاد جامعه ذینفعان واقعی حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی هستند، نه تنها خود بانک مرکزی بلکه سایر مراجع و نهادها نیز در حفظ و تقویت آن مسوولیت دارند. از جمله دلایل اهمیت حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
تاثیرگذاری برانتظارات بازار: بانک مرکزی با شهرت مثبت و اعتبار قوی، قادر خواهد بود بر انتظارات بازار تاثیر بگذارد و دستیابی به نتایج و اهداف اقتصادی را تسهیل کند. بهعنوان مثال اگر بانک مرکزی شهرت و سابقه مثبتی درباره حفظ ثبات قیمتها داشته باشد، کسبوکارها و مصرفکنندگان بنا بر اعتباری که بانک مرکزی در طول زمان کسب کرده است، انتظارات تورمی پایین و پایداری را خواهند داشت و این میتواند به تثبیت انتظارات تورمی و حمایت از رشد اقتصادی کمک کند.
افزایش اثربخشی سیاست: سابقه و اعتبار بانک مرکزی نزد افکار عمومی نقشی بسیار اساسی در دستیابی و تحقق اهداف سیاستی بانک ایفا میکند. بهعنوان مثال، اگر سابقه بانک مرکزی نشان دهد که قادر به حفظ تورم پایین است، همین عملکرد موجبات تقویت اعتبار و حسن شهرت بانک مرکزی را فراهم میکند و باعث تسهیل تحقق اهداف تعیینشده در سیاست پولی میشود.
اعتبار بینالمللی: بانک مرکزی در صورت برخورداری از حسن شهرت و اعتبار بالا، بیشتر مورد احترام و اعتماد سرمایهگذاران و سیاستگذاران بینالمللی قرار میگیرد. این میتواند به جذب بیشتر سرمایهگذاری خارجی و ارتقای ثبات مالی جهانی کمک کند.
جلب اعتماد عمومی: بانک مرکزی برای اجرای سیاستها و برنامههایش نیازمند اعتماد عمومی و حمایتهای مردمی است. حسن شهرت و اعتبار بالا میتواند کمک موثری در جلب حمایت از سیاستها و افزایش توانایی در دستیابی به اهداف سیاستی بانک باشد.
در مجموع، حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی برای شکل دادن به انتظارات بازار، افزایش اثربخشی سیاست، افزایش اعتبار بینالمللی و ایجاد اعتماد عمومی ضروری است. بانک مرکزی با حسن شهرت و اعتبار بالا در دستیابی به اهداف سیاستی و ارتقای رشد و ثبات اقتصادی به مراتب موفقتر خواهد بود.
بنابراین یکی از اقدامات مهمی که میتواند منجر به تثبیت انتظارات تورمی و رشد پایدار اقتصادی شود، تقویت اعتبار و شهرت بانک مرکزی است. این امر مستلزم ترکیبی از سیاستهای موثر، شفافیت و ارتباطات خواهد بود که بایدها و نبایدهایی را نه تنها توسط بانک مرکزی بلکه در سطح حاکمیت اقتضا میکند. در این رابطه ملاحظات زیر باید توسط بانک مرکزی مورد توجه قرار گیرند:
حفظ یک هدف سیاستی روشن و ثابت و پرهیز از تغییر ناگهانی آن: بانک مرکزی باید یک هدف سیاستی مشخص و ثابت مانند ثبات قیمت یا هدفگذاری تورم داشته باشد و این هدف را به وضوح به اطلاع عموم برساند و از تغییرات ناگهانی و مکرر آن بهشدت پرهیز کند.
شفافیت: بانک مرکزی باید درمورد تصمیمات سیاستی، اهداف و تحلیلهای زیربنایی، کاملا شفاف باشد و از ارائه هرگونه اطلاعات غیر شفاف و ابهامآمیز جلوگیری کند. این شیوه میتواند منجر به افزایش اعتماد عمومی و اعتبار نزد مردم شود.
نمایش استقلال و پرهیز از سیاسیکاری: بانک مرکزی باید صرفا بر اساس ملاحظات اقتصادی تصمیمگیری کند و با مقاومت در مقابل فشارهای سیاسی و پرهیز از سیاسیکاری، استقلال خود را از هرگونه نفوذ سیاسی نشان دهد.
سابقه موفقیت: بانک مرکزی باید با عملکردش در طول زمان سابقهای موفقیتآمیز در دستیابی به اهداف سیاستی برای خود ایجاد کند. این میتواند منجر به جلب اعتماد عمومی در بلندمدت و تثبیت حسن شهرت برای بانک شود.
پرهیز از تضاد منافع: بانک مرکزی باید نقش سیاستگذاری را از سایر وظایفی که بر عهده دارد، بهصورت کاملا واضح و شفاف تفکیک و از هرگونه تضاد منافع جلوگیری کند.
بهطور خلاصه، بانک مرکزی باید به این نکته توجه داشته باشد که ایجاد حسن شهرت و تقویت اعتبارش در جامعه مستلزم ترکیبی از سیاستهای موثر، شفافیت، ارتباطات و استقلال است. در آن صورت، بانک مرکزی میتواند اعتبار خود را که برای دستیابی به اهداف سیاستی و حمایت از رشد و ثبات اقتصادی ضروری است، افزایش دهد.
علاوه بر ملاحظات مذکور که همواره باید مورد توجه بانک مرکزی باشند، سیاستها، اقدامات و ارتباطات دولت و نهادهای حاکمیتی نیز میتواند نقش مهمی در تقویت اعتبار بانک مرکزی ایفا کند. از جمله:
اعطای استقلال: یکی از مهمترین اقداماتی که حاکمیت میتواند انجام دهد، اعطای استقلال به بانک مرکزی در تعیین هدف، انتخاب ابزار، تعیین سیاستهای عملیاتی و امور مالی است. استقلال به بانک مرکزی این امکان را میدهد که بتواند مستقلا بدون توجه به ملاحظات سیاسی تصمیمگیری کند. این امر برای ایجاد و حفظ اعتبار بانک مرکزی بسیار مهم است.
تعیینتکلیف روشن: حاکمیت باید یک تکلیف روشن و مختصر برای بانک مرکزی تعیین کند. مانند ثبات قیمتها یا هدفگذاری تورم و این تکلیف بانک مرکزی را به وضوح به اطلاع عموم برساند.
سیاستهای منسجم: ارکان حاکمیت باید نسبت به سیاستهای مالی منسجم و همسو با اهداف بانک مرکزی مقید باشند. این میتواند با نشان دادن تعهد مشترک و جمعی برای دستیابی به ثبات اقتصادی، به حسن شهرت و افزایش اعتبار بانک مرکزی کمک کند.
پرهیز از مداخله: ارکان حاکمیت باید از دخالت در تصمیمات یا عملیات بانک مرکزی که میتواند با ایجاد بلاتکلیفی و کاهش اعتماد، اعتبار بانک مرکزی را تضعیف کند، خودداری کنند.
اعتمادسازی: ارکان حاکمیت باید با نشان دادن تعهد به سیاستهای صحیح اقتصادی و هماهنگ با اهداف بانک مرکزی و شفافیت و پاسخگویی مناسب که منجر به جلب اعتماد مردم و بازارهای مالی میشود، از حسن شهرت و اعتبار بانک مرکزی حمایت کنند.
ارتباطات حمایتی: ارتباطات ارکان حاکمیت با بانک مرکزی باید نشاندهنده تعهد مشترک نسبت به وظایف و اهداف بانک مرکزی باشد و از هرگونه اظهاراتی که منجر به تضعیف استقلال یا تزلزل در اهداف بانک مرکزی شود، خودداری کنند.
خلاصه اینکه، دولت و حاکمیت با اعطای استقلال، تعیینتکلیف روشن، اتخاذ سیاستهای منسجم، اجتناب از مداخله، اعتمادسازی و مشارکت در ارتباطات حمایتی، نقش مهمی در تقویت اعتبار بانک مرکزی ایفا میکند. ارکان حاکمیت با انجام این اقدامات میتوانند به ایجاد و حفظ اعتبار بانک مرکزی که برای دستیابی به ثبات و رشد اقتصادی ضروری است، کمک کنند.
مرجع قانونگذاری نیز در هر کشوری مسوولیت و نقشی اساسی و مهم در افزایش اعتبار و ایجاد حسن شهرت برای بانک مرکزی بر عهده دارد. قوه مقننه با ایجاد یک چارچوب قانونی روشن، از یک طرف در حمایت از استقلال بانک مرکزی و از طرف دیگر نسبت به تعیین الزاماتی درباره تضمین پاسخگویی آن، میتواند این نقش اساسی را در حفاظت از اعتبار بانک مرکزی بهصورت پایدار به انجام برساند.
در این زمینه اهم ملاحظات و اقدامات به شرح زیر خواهد بود:
چارچوب قانونی: مرجع قانونگذاری باید یک چارچوب قانونی روشن و قوی ایجاد کند که وظایف، اهداف و اختیارات بانک مرکزی در آن تبیین شده باشد. این چارچوب باید بهگونهای طراحی شود که اطمینان حاصل شود بانک مرکزی میتواند بهطور موثر به اهداف خود دست یابد و در عین حال استقلال و پاسخگویی خود را حفظ کند.
استقلال: قوه مقننه باید با تصویب قوانین لازم بهصورت کاملا شفاف، استقلال بانک مرکزی را در اموری مانند تعیین هدف، انتخاب ابزار، شیوههای عملیاتی و عدم وابستگی مالی تضمین کند. این میزان از استقلال از آن جهت حیاتی است که بانک مرکزی بتواند در مقابل فشارهای سیاسی مقاومت کند و صرفا بر اساس ملاحظات اقتصادی تصمیم بگیرد.
پاسخگویی: قوه مقننه باید سازوکارهایی را برای پاسخگویی بانک مرکزی در قبال اقدامات و تصمیمات خود ایجاد کند. این میتواند شامل الزام بانک مرکزی به ارائه گزارش منظم فعالیتها و تصمیمات سیاستی خود و همچنین ایجاد مکانیزمهای نظارتی برای اطمینان ازاینکه بانک مرکزی در چارچوب وظایف قانونی خود عمل میکند، باشد.
شفافیت: مقام قانونگذار برای ارتقای شفافیت و آگاهی عمومی باید با تصویب قوانین لازم بانک مرکزی را ملزم به اطلاعرسانیهای منظم دورهای بهصورت کاملا شفاف و قابل دسترس درباره آمارهای اقتصادی، سیاستها، تصمیمات و تحلیلهای اساسی خود کند. این شیوه اقدام و شفافیت حاصل از آن میتواند به افزایش اعتماد عمومی و حمایت بیشتر از اقدامات بانک مرکزی کمک کند.
ساختار حاکمیتی: مقام قانونگذار باید اطمینان حاصل کند که بانک مرکزی از ساختارهای مناسب و موثری برای اعمال حاکمیت برخوردار است؛ از جمله تقسیم مناسب وظایف و مسوولیتها بهنحو مناسب بین اعضای هیات عامل و مقامات ارشد که میتواند این اطمینان را حاصل کند که بانک مرکزی به شیوهای مسوولانه و پاسخگو عمل میکند.
حمایت سیاسی: مقام قانونگذار باید با پرهیز از اقدامات یا اظهاراتی که میتواند اختیارات یا تصمیمات بانک مرکزی را تضعیف کند، از استقلال و اعتبار بانک مرکزی حمایت سیاسی کند.
در مجموع، قوه مقننه با ایجاد یک چارچوب قانونی روشن، حمایت از استقلال بانک مرکزی، تضمین پاسخگویی، ارتقای شفافیت و حمایت سیاسی، نقش مهمی در حفاظت از اعتبار بانک مرکزی دارد. با ایفای این وظایف، قوه مقننه میتواند به افزایش اعتبار بانک مرکزی کمک کند تا با استفاده از ابزارهای مناسب، به اهداف مورد نظر در سیاست پولی و ثبات قیمتها دست یابد.
نکته حائز اهمیت دیگری که نباید از قلم بیفتد، ضرورت نوعی مصونیت قضایی است که بنا بر تجربیات مربوط به فعالیت بانکداری در کشورهای مختلف، نسبت به مدیران نظام بانکی در نظر گرفته شده است. مجموعه تجربیات حاصله نشان میدهد مدیران بانک مرکزی، از جمله رؤسا و اعضای هیاتمدیره آنها، اغلب از سطحی از مصونیت قضایی برخوردار هستند تا از آنها در برابر مسوولیتهای قانونی ناشی از وظایف رسمی و تصمیمات حرفهای محافظت کند. این نوع از مصونیت معمولا به این منظور در نظر گرفته میشود که اطمینان حاصل شود مقامات بانک میتوانند با اطمینان خاطر و استقلال کامل اقدام کنند و به دور از ملاحظات سیاسی یا شخصی صرفا بر اساس مصالح و ملاحظات اقتصادی کشور تصمیمگیری کنند.
در اینجا مواردی وجود دارد که در آنها مصونیت قضایی میتواند تضمین شود:
تصمیمات سیاستی: مدیران بانک مرکزی باید از مصونیت قضایی در قبال تصمیمات سیاستی اتخاذشده در چارچوب وظایف قانونی خود برخوردار باشند. این شامل تصمیمات مربوط به سیاستهای پولی، ثبات مالی و سایر حوزههای مربوط به مسوولیتهای رسمی بانک مرکزی میشود.
ارتباطات رسمی: مدیران بانک مرکزی باید از مصونیت قضایی برای ارتباطات رسمی مانند سخنرانیها، گزارشها و بیانیههای مطبوعاتی برخوردار باشند تا اطمینان حاصل شود که آنها میتوانند بدون ترس از عواقب قانونی بهطور آشکار و شفاف ارتباط برقرار کنند.
اقدامات نظارتی: مدیران بانک مرکزی باید از مصونیت قضایی در قبال اقدامات نظارتی انجامشده در چارچوب اختیارات قانونی خود، مانند تعیین الزامات سرمایه برای بانکها یا تنظیم بازارهای مالی برخوردار باشند.
همکاری بینالمللی: مدیران بانک مرکزی باید در قبال اقداماتی که با همکاری سازمانهای بینالمللی یا بانکهای مرکزیِ سایر کشورها انجام میشود تا زمانی که این اقدامات در حیطه وظایف قانونی آنها است و در راستای تحقق اهداف رسمی بانک مرکزی انجام میشود، از مصونیت قضایی برخوردار باشند.
توجه به این نکته حائز اهمیت است که مصونیت قضایی، مدیران بانک مرکزی را در برابر مسوولیت اقداماتی که خارج از وظایف رسمی آنها انجام میشود، مانند سوءرفتار شخصی یا فعالیتهای مجرمانه محافظت نمیکند. در اینگونه موارد مدیران بانک مرکزی میتوانند و باید رأسا پاسخگوی عملکرد خود باشند.
بهطور خلاصه، مصونیت قضایی ابزاری حیاتی برای حفاظت از استقلال بانکمرکزی و حصول اطمینان مدیران بانک مرکزی است تا بتوانند با اطمینان خاطر و بدون نگرانی از مسوولیتهای قانونی، تصمیمات بهموقع و مناسب در جهت منافع اقتصادی کشور اتخاذ کنند و از این طریق موجبات تقویت اعتبار بانک مرکزی را فراهم سازند. علاوه بر این مرجع قضایی با تضمین حاکمیت قانون، حمایت از استقلال بانک مرکزی، محافظت در برابر سوءاستفاده از قدرت، ترویج انصاف و بیطرفی، حمایت از شفافیت هرچه بیشتر میتواند نقش مهمی در حفظ و افزایش اعتبار بانک مرکزی داشته باشد.
* رئیس کل اسبق بانک مرکزی