حمله نظامی اسرائیل به ایران جدی شد؟

در شرایطی که آینده مذاکرات احیای برجام در هاله ای از ابهام قرار گرفته، در میان برخی از مقامات و کارشناسان غربی این ایده در حال ترویج است که تنها از طریق تهدید ایران به حمله نظامی است که می توان برنامه اتمی جمهوری اسلامی را به کنترل در آورد.

جورجی برو، تحلیلگر مسائل بین الملل، با انتشار یادداشتی در پایگاه تحلیلی رسپانسیبل استیتکرفت با عنوان «موشک های پیشرفته توافق هسته ای ایران را احیا نخواهند کرد» ضمن رد کارایی گزینه نظامی در این زمینه استدلال کرده که تنها دیپلماسی قادر به حل این مسئله خواهد بود.

گزینه نظامی روی میز

با تردیدهای به وجود آمده در مورد امکان احیای توافق هسته ای ایران موسوم به برجام، عده ای از صاحب نظران در ایالات متحده به طور جدی در حال طرح ایده حمله نظامی به ایران هستند.

بیشتر بخوانید:

پیش بینی رابطه ایران و آمریکا در سال آینده

 

لئون پانتا، میشل فلورنوی، دنیس راس و دیگران مدعیند که باید از طریق تهدید به حمله باید ایران را متقاعد کرد »چنان به مسیر فعلی خود ادامه دهد، عواقب شدیدی را متحمل خواهد شد». اریک بروئر  و هنری روم، کارشناسان منطقه ای که مذاکرات را از نزدیک دنبال می کنند نیز به همین نتیجه رسیده اند: «گزینه تهدید به حمله  باید حفظ شود تا ایران مجاب شود تا به توافق بازگردد».

زندگی با یک ایران هسته ای

اما این استدلال قانع کننده ای نیست. آنل شلین، از موسسه کوئینسی و بروس ریدل از موسسه بروکینگز به ویرانی هایی که در اثر عواقب این حمله در سراسر خاورمیانه به وجود آید، اشاره کردند. مقامات امنیتی اسرائیل اعتراف کردند که اسرائیل به تنهایی نیاز به سالها زمان دارد تا مهیای چنین حمله ای شود. تصور می شود که این کار فقط در توانایی ایالات متحده باشد و البته تضمینی هم وجود ندارد که بتواند به ظرفیت غنی سازی ایران آسیب جدی وارد کند.

مکس بوت در یادداشت خود به این نتیجه رسیده که اکنون ترجیح داده می شود «با یک ایران هسته ای زندگی کنیم» تا اینکه اجازه دهیم اوضاع تا حد حمله نظامی و جنگ همه جانبه بالقوه پیش برود.

برجام در آستانه فروپاشی

این مباحث یک حقیقت اساسی را تصدیق می کند: با توجه به اینکه برجام در آستانه فروپاشی است، در صورتی ادامه وضعیت کنونی، اکنون هیچ مانع اساسی میان ایران و سلاح هسته ای قرار ندارد و این یک شکست بزرگ برای ایالات متحده خواهد بود - شکستی که بیشتر به پای دونالد ترامپ نوشته شود- و از دولت بایدن کاری برای جلوگیری از هسته ای شدن ایران بر نمی آید.

در واقع تهدید به حمله نظامی هم ایران را مجبور به کاری نمی کند، همانطور که ممکن است در گذشته نیز همین گونه بوده باشد. تنها راه عملی برای این کار تنها از طریق تعامل دیپلماتیک -هم در سطح منطقه و هم از طریق گفتگوهای وین با حضور 1+5- میسر می شود.

تفاوت «آستانه هسته ای» و «هسته ای شدن»

البته باید توجه داشت «آستانه هسته ای» و «هسته ای شدن» چیزهای بسیار متفاوتی هستند. اولی  به توانایی ساخت سلاح هسته ای در مدت کوتاه اشاره دارد. کشورهای آستانه هسته‌ای دارای برنامه‌های هسته‌ای با اهداف غیرنظامی هستند که در تئوری، می‌توانند به سمت توسعه سلاح پیش بروند.

علیرغم تشدید غنی‌سازی در مواد هسته‌ای، احتمالا ایران هنوز هم مایل به ساخت سلاح هسته‌ای نیست. دولت بارها علاقه به داشتن سلاح هسته ای را انکار کرده و رهبری فتواهایی مبنی بر ضد اسلامی بودن سلاح های هسته ای صادر کرده است. معکوس کردن این سیاست یک تغییر چشمگیر خواهد بود که چندان تصورپذیر نیست.

اگرچه ایران به غنی سازی اورانیوم تا غلظت 60 درصد و فعال کردن تعدادی سانتریفیوژهای پیشرفته ادامه داده، اما ایران هنوز اقدامی برای ساخت سلاح انجام نداده و ممکن است هرگز چنین کاری نکند.

کارایی محدود گزینه نظامی

باید دانست یک حمله نظامی کارایی محدودی خواهد داشت و حتی می تواند نتیجه معکوس داشته باشد. حمله به تأسیسات هسته‌ای با استحکام بالای ایران باید چندین بار تکرار شود - چیزی که طرفداران این سیاست آن را «علف‌زنی» نامیده‌اند - تا از ساختن بمب توسط ایران جلوگیری کند.

ایران اکنون در موقعیت قوی‌تری نسبت به سال 2015 قرار دارد. با حمله به تاسیسات نفتی عربستان در سپتامبر 2019  نشان داد شرکای آمریکا در منطقه تا چه حد آسیب پذیر هستند و این ضربه ریاض را متقاعد کرد که تنش‌ها را کاهش دهد. حتی یک حمله جزئی علیه ایران احتمالاً یک اقدام تلافی جویانه را آغاز می کند و خطر به راه افتادن یک جنگ همه جانبه بسیار تشدید می شود. مدلهای شبیه‌ساز در سال‌های 2002 و 2012  مدعی بودند که ایالات متحده یا در جنگ با ایران شکست می‌خورد یا در حالی که متحمل ضررهای سنگین می‌شود، موفقیت اندکی به دست می آورد.

پس از سال‌ها تحریم اقتصادی، حکومت ایران توانایی مقاومت را به دست آورده است. انتخابات ریاست جمهوری در اوایل سال جاری به گونه ای پیش رفت که مطلوب حکومت بود. به رغم تلاشها برای به انزوا کشیدن ایران در منطقه، این کشور در حال دنبال کردن دیپلماسی آزمایشی با رقبای خود عربستان سعودی و امارات است و حکومت هم در ظاهر از ثبات نسبی برخوردار است.

دیپلماسی، تنها مسیر موفقیت آمیز

این وضعیت، موفقیت حملات نظامی ایالات متحده یا اسرائیل را تضمین نمی کند، حملاتی که بزرگ، پرهزینه و در نهایت ناکام خواهد بود. ایالات متحده باید چه مسیری را طی کند؟

همانطور که اسفندیار باتمانقلیج خاطرنشان کرد، «تلاش برای پایان دادن به جنگ از طریق مذاکرات آتش بس انجام می شود. در جنگ اقتصادی ایران هیچ آتش بسی وجود نداشته است. تضمین‌های ایالات متحده مبنی بر لغو تحریم‌ها برای مدت زمان معینی -شاید تا پایان اولین دوره ریاست جمهوری بایدن در ژانویه 2025 -  می‌تواند انگیزه لازم برای پایان دادن به غنی‌سازی را برای ایران فراهم کند.

یک حمله نظامی هیچ کاری برای نجات توافق یا بازدارندگی ایران از ساخت بمب انجام نمی دهد -آن هم مشروط به این که واقعا چنین اهدافی در کار باشد. تنها راه پیش رو، گفتگوی سازنده است.

 

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.