نگاه دیگران-بخش دویست و نوزدهم
استاد بازیها: هنری کیسینجر و هنر دیپلماسی خاورمیانهای
بااینحال، زمانی که در آن عصر در بیتالمقدس با نخستوزیر صحبت کرد، ایده جدایی از دره اردن را رد کرد. مایر نسبت به کیسینجر مثبتتر بود و اشاره کرد که دولتش بهطور رسمی به وی [مایر] اجازه مذاکره با پادشاه را داده بود و در آخرین گفتوگوی خود با وی، به نظر میرسید که پادشاه آماده یک توافق موقت بود. مایر به کیسینجر گفت: «فکر میکنم میتوانیم روی مسالهای کار کنیم؛ زیرا معتقدم حسین جنگ دیگری نمیخواهد.»
در جلسه بزرگتر با مایر و تیم او، دایان ایدههای خود را برای تقویت نقش ملک حسین در کرانه باختری، از جمله دسترسی به شهرکهای کرانه باختری تا اراضی اردن، انتصاب مدیران کرانه باختری توسط پادشاه و بازگشت آوارگان فلسطینی کرانه باختری (که اکثر آنها پس از جنگ ششروزه به کرانه شرقی گریخته بودند) مطرح کرد. کیسینجر دایان را تشویق به انجام یک حرکت دراماتیک کرد و پیشنهاد داد که آن را با برخی از تحرکات نیروهای اسرائیلی برای کاهش دید آنها ترکیب کند. مایر تکرار کرد که آماده است تا به شاه «اجازه ورود» به کرانه باختری را بدهد. کیسینجر با انعکاس دیدگاه خود مبنی بر اینکه این یک نفع اسرائیلی است تا آمریکایی پاسخ داد: «ما واقعا هیچ علاقهای به این نداریم که آیا شما [پیشنهادی] ارائه میدهید یا خیر؟» اما اگر مایر تمایل داشت این کار را انجام دهد، پس ترجیح میداد که این کار بهعنوان بخشی از روند جدایی انجام شود.
روز بعد، کیسینجر درباره این گفتوگوها به پادشاه گزارش داد و خاطرنشان کرد که «دریافته است که رهبران اسرائیل در حال تامل درباره راههای ممکن برای گفتوگو با اردن در گامهای ژانویه هستند که ممکن است در کرانه باختری برای تقویت نقش اعلیحضرت در آنجا برداشته شود.» وی افزود: «من هیچچیز خاصی برای پیشنهاد در امتداد این خطوط ندارم؛ زیرا بهاندازه کافی به وضعیت کرانه باختری نزدیک نیستم.» او به شاه گفت که به نظر میرسد اسرائیلیها قدر فرصت و خطری را که در تعامل با کرانه باختری با آن روبهرو هستند، نمیدانند. او توضیح داد: «هنر سیاست این است که قبل از اینکه مجبور شوید امتیاز بدهید، امروز کاری را انجام دهید که کمتر از آن چیزی است که فردا باید انجام دهید.» بااینحال، درباره گزینه اردن، او این خِرد را در اعمال خود بهکار نبرد.
شنبه، ۱۹ژانویه۱۹۷۴، عقبه.کیسینجر در ۱۹ژانویه ۱۹۷۴ پس از پایان موفقیتآمیز مذاکرات جدایی در سینا، کمی با این ایده که یک واسطه در توقفگاه عقبه باشد، خودش را گرم کرد. پادشاه [اردن] یک خانه ییلاقی با سقف مسطح و مدرن در آنجا ساخته بود- در مجاورت مرز اسرائیل و اردن با ایلات- که بهوضوح در سراسر خلیج [عقبه] قابلمشاهده بود. اینجا بهعنوان استراحتگاه آخر هفته و زمستانی او بود. برای استقبال از کیسینجر در فرودگاه عقبه، پادشاه قبل از اینکه کیسینجر را به خانه ییلاقی سلطنتی منتقل کند، با هلیکوپتر خود برخی حرکات آکروباتیک انجام داد. پادشاه از ارائه این احترامات شخصی به بزرگان بازدیدکننده لذت میبرد.
تلاش پادشاه برای ارائه همین احترامات به پرزیدنت کلینتون یک حادثه شرمآور را به مناسبت سفر کلینتون به اردن برای شاهد بودن در امضای معاهده صلح اسرائیل و اردن در «وادی عربه» در ۲۶اکتبر۱۹۹۴ ایجاد کرد. این اولین سفر خاورمیانهای بود که تیم سرویس مخفی کلینتون باید با آن دستوپنجه نرم میکردند. آنها لیموزین زرهی ریاستجمهوری را به همین مناسبت به صحرا برده بودند و اصرار داشتند که وی [رئیسجمهور] سوار آن شود. بااینحال، در مسیر، از «ایر فورس وان» خبری دریافت کردیم که پادشاه میخواهد رئیسجمهور را در فرودگاه سوار کند و شخصا او را با «مرسدس۶۰۰» خود به مراسم امضای قرارداد ببرد. سرتیم محافظان امنیتی رئیسجمهور آگاه بود که وی فقط باید سوار لیموزین مخصوص رئیسجمهور شود. من به سفیرمان در اردن دستور دادم که این دعوت را رد کند و در عوض، پادشاه را دعوت به همراهی با رئیسجمهور کند. سفیر ما متاسفانه ترسوتر از آن بود که این خبر بد را به پادشاه برساند.
وقتی فرود آمدیم، از پنجره به بیرون نگاه کردم تا فرش قرمزی را ببینم که از پلههای هواپیما تا مرسدس بنز پادشاه دراز شده بود و پهلو به پهلوی خودروی زرهی رئیسجمهور پارک شده بود. وقتی کلینتون با اسکورت پادشاه به انتهای فرش قرمز رسید، کلینتون او را به داخل خودروی ریاستجمهوری دعوت کرد و پادشاه با اشاره به عقب از رئیسجمهور دعوت کرد تا سوار مرسدس بنزش شود. سپس، در مقابل دوربینهای جهان، آنها جداگانه در لیموزینهای [به گمانم اینجا اشتباهی سهوی رخ داده است. نویسنده در جایی خودروی پادشاه را «مرسدس بنز۶۰۰» نام میبرد و خودروی رئیسجمهور آمریکا «لیموزین زرهی» اما در اینجا میگوید هر کدام جداگانه در «لیموزینهای» خود نشستند] مربوطه خود نشستند و با سرعت به راه افتادند؛ خودروی سنگین ریاستجمهوری تمام تلاش خود را کرد تا با مرسدس سوپر شارژ همگام شود.
شروعی ناخوشایند برای یک تور [سفر] حیاتی. در عرض چند دقیقه، «بندر بن سلطان»، سفیر عربستان پشت خط بود و از من پرسید که چه اتفاقی افتاده است. او مراسم ورود را از شبکه «سیانان» تماشا میکرد. او گفت که اگر این اپیزود در زمان ورود کلینتون به ریاض تکرار میشد، برای ملک فهد مایه شرمساری بزرگی خواهد بود. وقتی برای او سختگیریهایی را که توسط سرویس مخفی روی تدارکات اعمال میشد توضیح دادم، او به یک راهحل دیپلماتیک معمول سعودی رسید: او [بندر بنسلطان] ترتیبی میدهد که پلاکهای ملک فهد را روی لیموزین کلینتون بگذارند تا بتوانند با هم در خودروی آمریکایی سوار شوند؛ اما تماشاگران تلویزیون فکر میکنند که این کالسکه سلطنتی عربستان است.