دردسرهای مرغ مقلد
تراس برای موفقیت باید از تقلید رادیکالیسم دوری کند
اقدامات صنعتی انگلستان، شبکه حملونقل و سیستم قضایی کیفری را تحت تاثیر قرار داده است. خدمات بهداشت ملی در هم ریخته شده است: تقریبا هزار بیمار در روز بیش از ۱۲ساعت در بخشهای حوادث و اورژانس در صف درمان میمانند. زیربنای همه چالشهای موجود، احیای رشد و بهرهوری بریتانیاست که درگیر رکودی ۱۵ساله است و موجب افت استانداردهای زندگی و تضعیف کیفیت خدمات عمومی شده است. از هیچکس نمیتوان انتظار داشت تمام این مشکلات را در مدت زمانی که تا انتخابات عمومی بعدی باقی مانده است، حل کند، با این حال سوال این است که آیا تراس میتواند آغازگر تغییرات مثبتی باشد؟
اکونومیست معتقد است دلایل زیادی برای شک داشتن به عملکرد تراس وجود دارد. اول آنکه او سابقه اجرایی کمی در دولت دارد. در مقایسه با رهبران حزب محافظهکار سابق، با کمترین سطح حمایت روی کار آمده است. همچون بقیه اعضای حزب محافظهکار، ادعا میکند برگزیت عملی ضروری بوده است و فرسودگی ۱۲سال متوالی دولت محافظهکار در کابینهاش نمایان است. با این حال، دستکم گرفتن تراس اشتباهی است که مخالفان او قبلا هزینه آن را پرداخت کردهاند. همگان درباره اینکه تقویت رشد اقتصادی باید هدف اصلی دولت باشد، اتفاق نظر دارند. طبق تجربه قبلی مشاهده شده است که نخستوزیران میتوانند با شعارهایی ساده به خوبی شرایط را برای خود آسان کنند. بوریس جانسون توانست «همسطحسازی» را که هدف از آن کاهش نابرابریهای منطقهای اعلام میشد، به پرچم دولت خود تبدیل کند؛ تراس نیز میتواند همین رویه را در قبال «رشد» در پی گیرد.
از سوی دیگر، او رگهای از رادیکالیسم دارد که با جدیت مشکلات پیشروی بریتانیا مطابقت دارد. درحالی که نسبت به ارتدوکسهای خزانهداری و مقام قدرتمند وزارت دارایی بدبین است، انتظار میرود با کواسی کوارتنگ، صدراعظم جدید همگام باشد. تراس آماده است از مقررات آب و برق گرفته تا وظایف بانک مرکزی را زیر سوال ببرد. او به اندازه کافی باهوش است که بتواند جایگاه خود را از زمان دیوید کامرون در کابینه حفظ کند. تراس سابقه خوبی در بهبود عملکرد خود دارد و در طول مدت کارزار انتخابات بهطور قابلتوجهی در سخنرانیهای همگانی مهارت پیدا کرد. اولین چالشی که بر سر راه تراس قرار گرفته است، بحران هزینه معاش است. طرح او برای مقابله با قبوض رو به افزایش انرژی به تازگی منتشر شده است.
تراس به سرعت از موضع مبارزات انتخاباتی خود مبنی بر مخالفت با «دستورالعملها» کوتاه آمده و مداخلهای به رقم بیش از ۱۰۰ میلیارد پوند (۱۱۵ میلیارد دلار) برای یارانه قبوض انرژی در نظر گرفته است. این پیشنهاد درحالیکه یکی از سخاوتمندانهترین کمکها در اروپا خواهد بود، عقبگرد خیرهکنندهای از شعارهای انتخاباتی تراس نیز هست. البته حرکت او در یارانه قبوض انرژی، قابل انتظار و منطقی است. تحمیل شوک قیمت دیگری برای خانوارها و بنگاهها نیاز به اقدام جسورانهای دارد. خطری که دولت نوپای انگلستان را تهدید میکند این است که پی گرفتن رویکرد عملگرایانه، به گذشتن از اصول بازار آزاد و مسوولیت مالی مضاعف بینجامد؛ چراکه گفته میشود او قصد دارد رقم قبوض را پایین نگه دارد.
این درحالی است که از نگاه اقتصادی بهتر است به جای اینکه سیگنالهای قیمتی بازار بهطور کلی منحرف شوند، برای مصرفکنندگان تخفیف بیشتری اعمال شود. ولخرجیهای دولتی، بانک انگلستان را مجبور خواهد کرد تا نرخ بهره را حتی بیشتر افزایش دهد. عطش تراس برای قدرت بیشتر و ایجاد «ملت آرمانی» هنوز کامل نشده است و این نگرانی وجود دارد که فرمول او برای دولتش بیش از حد به ترکیبی از کاهش مالیات، مقرراتزدایی و برهم زدن توازن بودجهبندی اتحادیه اروپا بستگی داشته باشد. به نظر میرسد تراس بر اینکه کاهشهای مالیاتی منجر به رشد بیشتر شود حساب زیادی باز کرده است؛ درحالیکه طبق شواهد تاثیرات آن در بهترین حالت مبهم گزارش میشود. این درحالی است که مشوقهای سرمایهگذاری هدفمند و معافیتهای مالیاتی حوزه تحقیق و توسعه پیشنهادشده توسط ریشی سوناک، رقیب انتخاباتی او، منطقیتر به نظر میرسید.
از منظر اکونومیست تعهد صریح او به لغو قوانین باقیمانده اتحادیه اروپا تا پایان۲۰۲۳، هرچند سران برگزیت را راضی نگه میدارد، اما کمک چندانی به کسبوکارهای بریتانیایی نخواهد کرد. فرصتهایی برای جدا کردن راه انگلستان از اتحادیه اروپا در زمینههایی مانند سیاست رقابت وجود دارد؛ اما استفاده از آنها مستلزم زمان و تلاش است و با ضربالاجل خودسرانه و قریبالوقوع نمیتوان به نتیجه مطلوب رسید. تشدید رویارویی با اروپا بر سر وضعیت ایرلند شمالی، نوعی نمایش بزرگنمایی شده از رادیکالیسم خواهد بود. یک رادیکال واقعی به جای نمایش جسارت در خارج از کشور، با ساخت خانه، آزمایشگاه و مزارع بادی با آسان ساختن زندگی برای هموطنان در داخل کشور، شجاعت خود را نشان میدهد. برقراری دولت رفاه از مواردی است که تراس درباره آن چیزی نگفته است.
سخنانی که درباره این حوزه از او شنیده شده مبنی بر این است که مایل به اعمال مالیاتهای جدید نیست و خدمات عمومی را کاهش نخواهد داد. یک رادیکال واقعی گفتوگوی صریح درباره خدمات بهداشت ملی را آغاز میکند که در حال فروپاشی است، نه اینکه سخنان دولتهای قبلی درباره ازدیاد مدیران را تکرار کند. اینکه تراس وانمود کند همچنان به مانیفستهایی که حزب محافظهکار بر اساس آن در انتخابات ۲۰۱۹ پیروز شد، پایبند است شجاعت زیادی را میطلبد. اینکه انگلستان نمیتواند فشار برزخ سیاسی انتخابات عمومی دیگری را تحمل کند، باعث میشود این گزینه فعلا نادیده گرفته شود. در این میان اگر تراس واقعا بتواند دولت و وزرا را بر روی هدف رشد متمرکز کند و سیاستهای دقیقی را برای تشویق سرمایهگذاری و جذب سرمایه ارائه دهد، میتواند فراتر از انتظارات ظاهر شود. درحالیکه اگر همچنان بر خطمشی دهه۱۹۸۰، در کاهش مالیات، تشریفات اداری و نه اقدامات اصلاحی اصرار ورزد، از او در تاریخ بهعنوان یک مرتجع و نه یک رادیکال یاد خواهد شد.