جاده جدید امپراتور
حقیقت این است که کشورهایی که در مرکز این رقابت هستند گروگانی بیش نیستند. آگاهترین کشورها در این مجموعه، رقابت در میان قدرتهای بیرونی را به «قفسهای از گزینهها» برای خود تبدیل کردهاند. آنها این کار را به طور مستقیم و از طریق رقابت «باز» برای «ابرپروژهها» انجام میدهند. برای مثال، وقتی اندونزی خواستار مناقصه برای راهآهن تندرو در سال ۲۰۱۵ شد، این بهگونهای بود که انگار حراجیِ «ساتبیز» بود که مونالیزا را حراج کرده است. آنها این کار را بهصورت غیرمستقیم انجام دادند آن هم با سفر به پایتختها و اعلام معاملات و دریافت پیشنهادهای بهتر از قدرتهای بزرگتری که میترسند از برخی از بازارهای به سرعت درحالرشد در جهان کنار گذاشته شوند. در سال ۲۰۱۶، هر چهار رهبر جدید در منطقه به چین و ژاپن سفر کردند و همگی زیرساختها را در صدر خواستههایشان قرار داده بودند. نتیجه یک دوگانگی ساده میان قدرتمند و ضعیف نبود. اگرچه سایه چین در حال گسترش است، اما ژاپن میکوشد تا جای پایی در بازارهایی بیابد که دهههاست در آنها سرمایهگذاریهای کلانی انجام داده است. ایالات متحده هم به نوبه خود به لحاظ تجاری سرمایهگذاری کرده و شبکهای از شرکای امنیتی را دارد مانند فیلیپین و تایلند به عنوان متحدانی متعهد و اندونزی، مالزی، سنگاپور و ویتنام به عنوان شرکای امنیتی پیشرفته. ظهور هند در سالهای آتی با شدت بیشتری حس خواهد شد. معاملات بهطور دائم انجام میگیرند، روابط تعدیل و بازتنظیم میشوند. توسیدید با سیل اقدامات نهتنها مجذوب میشود که هوش از سرش نیز میرود. در آسیای جنوب شرقی، قدرتمند آنچه را که باید میپردازد و ضعیف آنچه را که میتواند میگیرد.
«نگاه به شرق»
هیچکس بهاندازه ماهاتیر بازی درازمدتی را انجام نداد؛ مردی که دوره اول نخستوزیریاش ۲۲ سال به طول انجامید. این پزشک یک سخنران بسیار بیپرده است که اظهارات ضد غربی و یهودیستیزانهاش کوهی از مناقشه و نزاع را ایجاد کرده است. در نهایت شگفتی جهانیان، او در می ۲۰۱۸ و در ۹۲ سالگی بار دیگر به قدرت بازگشت و سوار بر موج خشم عمومی به پیروزی چشمگیری دست یافت. در مسیر مبارزات انتخاباتی، او مساله قرض گرفتن از چین را به مساله مهمی تبدیل کرد و هشدار داد که مالزی در حال فروختن استقلال و حاکمیت خود است. همانطور که رهبران دیگر در آسیای جنوبی و جنوب شرقی ناظر بر پیروزی ماهاتیر بودند، آنها دریافتند که او به چیزی دست یافته است. تاکتیکهای ماهاتیر بهخوبی کارگر افتاد نه به این دلیل که او تغییر کرده بود، بلکه به این دلیل که خیلی چیزها یکسان مانده و دستنخورده بود. در دو دهه حضور او در قدرت موارد زیادی وجود داشت که او را آماده این چالش میساخت. ماهاتیر محمد در خاطراتش نوشت: «من همیشه مجذوب دگرگونی و تغییر شکلِ زمین برهوت به شهرکهای مسکونی، شهرکهای صنعتی، اتوبانها، پلها و دیگر ساختارها بودم.»
در حقیقت، او در پس نمادینترین پروژههای مالزی قرار داشت: پل پنانگ، برجهای کوالالامپور، بزرگراه شمال - جنوب و حتی مسابقه فرمول یک. بسیاری از این پروژههای بزرگ زیر بیرق خصوصیسازی و صنعتیسازی انجام گرفت اما ماهاتیر باور داشت که آنها مزیتهای روانی هم دارد و مالزی را در سطحی مشابه با دیگر کشورها قرار میدهد. اگر جزئیات پروژهها محل مناقشه است، ماهاتیر منتقدان را به مخالفت با توسعه مالزی متهم میکرد. برای تحقق این تحول و دگرگونی، ماهاتیر به آغوش ژاپن رفت که ستاره درحالرشد اقتصادی جهان بود. ژاپن از خاکسترهای جنگ جهانی دوم ظرفیت صنعتی خود را دوباره بازیافت و تا دهه ۸۰ آنقدر موفق بود که برخی ناظران پیشبینی کردند این کشور از ایالات متحده پیشی خواهد گرفت. دو دهه قبلتر، یعنی طی اولین دیدار ماهاتیر از توکیو، این سفر به اندیشه او درباره آنچه مالزی باید به آن دست یابد شکل داد. او و همسرش «سیتی حازمه» بیرون از ایستگاه قطار توکیو ایستادند و ورود و خروج قطارها را نظاره میکردند. ماهاتیر آن روزها را چنین روایت میکند: «این یک جریان بیوقفه بود و واقعا نفسگیر هم بود. به همین دلیل من هرگز چیزی مانند آن ندیده بودم. آن منظره از ایستگاه توکیو در سال ۱۹۶۱، خود را در ذهن من جا داد و هرگز فراموشم نشد. برای اینکه مالزی یک راهآهن مشابه و تاثیرگذار در این سطح داشته باشد، یک رویا بود.»
در سال ۱۹۸۱، شش ماه پس از به قدرت رسیدن، ماهاتیر سیاست «نگاه به شرق» را در پیش گرفت. او به ژاپن بهمثابه منبع الهام و هوشمندانه به عنوان منبع سرمایهگذاری مینگریست. این سیاست شامل اعزام مالزیاییها به کره و ژاپن برای مطالعه هم میشد. ماهاتیر توضیح داد که هدف، کپیکردن از ژاپن به هر شکل و به هر قیمت نیست بلکه هدف، به عاریت گرفتن شیوههای مدیریتی، سیاستهای صنعتی و اخلاق کاری است که موجب صادرات گسترده ژاپن شده است. اقدامات او موجب جلبتوجه سیاستگذاران ژاپنی شد؛ ژاپنیهایی که در بانک جهانی و دیگر موسسههای غربی سخت در تلاش بودند تا کاری کنند که رویکردشان به توسعه به رسمیت شناخته شود، رویکردی که در آن دولت نقش بزرگتر و فعالتری ایفا میکرد. ژاپن بهمثابه یک کمکدهنده مهم خارجی ظهور کرد و تا پایان این دهه به بزرگترین کمکدهنده در جهان تبدیل خواهد شد.