ناگفتههای مشفق کاشانی از دوستی با سهراب سپهری
مشفق کاشانی، از دوستان قدیمی و همشهری سهراب سپهری، ناگفتههایی را در آستانه اول اردیبهشت، سیامین سالمرگ این شاعر مطرح کرد. مشفق کاشانی، شاعر و از دوستان قدیمی و همشهری سهراب سپهری، در گفتوگو با فارس در آستانه سی امین سال درگذشت این شاعر گفت: همان طور که به طور کامل مساله آشنایی خودم با سهراب سپهری را در مجلد اول کتاب «خلوت انس» نوشتم سهراب در ابتدا که وارد کاشان شد، آغاز شاعریاش بود. آن وقت برای ۵ سال تدریس به کاشان آمده بود و ما هیچ اطلاعی از شعر و شاعری او نداشتیم. خود من شعرهایی مینوشتم و آنها را در سه روزنامه کاشان منتشر میکردم. وی افزود: سهراب از خانوادهای بود که همه اجداد آنها از دانشمندان زمان خود بودند؛ من جمله مرحوم سپهر بزرگ مؤلف نسخ التواریخ. مشفق کاشانی عنوان داشت: به دلیل آشنایی که با خانواده سهراب و داییهای او داشتم از من خواستند که او هم در آموزش و پرورش آن زمان مشغول شود که سرانجام مشغول شد. وی با اشاره به توجه سهراب سپهری به مقوله شاعری از سنین جوانی گفت: او در کنار من به شعرهایی که میساختم توجه میکرد. مشفق کاشانی ادامه داد: روزی سهراب پیش من آمد و یکی از شعرهایش را به من داد که بخوانم. دیدم این شعر هیچ نقصی از نظر فنی و مضمونی ندارد. متوجه شدم او با شعر سر و کار دارد. این شاعر بیان داشت: از آن روز سهراب شروع کرد به شعر سرودن و اولین شعری که منتشر کرد «آرامگاه عشق در کنار چمن» بود که من مقدمهای بر آن نوشتم و در آن مقدمه گفتم که سهراب از شاعران موفق آینده خواهد شد. وی اظهار داشت: این را اینجا باید اضافه کنم کسی که میخواهد شعر نو بگوید ناچار باید ادب گذشته را خوانده باشد و از آن استفاده کند. نمونهاش زندهیاد نیما بود که شاید حدود ۴۰ سال از عمرش را صرف شعر کلاسیک کرد. مولف کتاب دو جلدی «خلوت انس» گفت: از شاعران کلاسیک، سهراب بیشتر با اشعار مولوی و سنایی و عطار مانوس بود. در کاشان هم که بودیم بیشتر شعر اینها را میخواند. وی اضافه کرد: او در شعرهایش بعد از سفر به کشورهای هند و چین هم از بارقههای عرفانی این کشورها الهام گرفت. به همین دلیل شعر سهراب را با یک دفعه و دو دفعه خواندن نمیشود فهمید. مشفق کاشانی عنوان داشت: زمانی که سهراب برای تحصیل به تهران آمد از طریق نامه با هم در ارتباط بودیم. حدود ۷۰ تا ۸۰ نامه برایم فرستاد و در آنها از آشنایی خود با شاعران بزرگ آن روزگار مثل شاملو، فروغ و آتشی برایم مینوشت. در آن وقت چهره واقعی او شعر به شعر مشخصتر و درخشندهتر میشد. مشفق کاشانی اوج هنر سهراب سپهری را مجموعه «هشت کتاب» دانست که در تهران منتشر کرد و افزود: در تهران روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزوده میشد و البته پس از مرگ توجه جامعه ما و منتقدان به سهراب بیشتر شد. خالق کتاب «انوار ۱۵ خرداد» عنوان داشت: سهراب در نامههایی که به من نوشته بود صحبتهایی درباره شاملو، اخوان، آتشی و فروغ با من کرده بود. تلویحا میخواست به من بگوید آقای مشفق این شاعران هم هستند و اینها وارثان و ادامهدهندگان راه نیما هستند. میخواست بگوید من از لاک خودم بیرون بیایم.
ارسال نظر