«دنیایاقتصاد» اولویت شماره یک شرکتهای هوایی را بررسی میکند
هواپیمایی در دوراهی
اولویت با راهاندازی ناوگان زمینگیر
در سال گذشته شرکتهای هواپیمایی در راهاندازی ناوگان زمینگیر که همان راهاندازی سرمایههای کشور است، موفق نبودند.
حمید نجف، کارشناس صنعت حملونقل هوایی با اعلام این مطلب در گفتوگو با «دنیایاقتصاد» گفت: در حال حاضر حدود ۴۰ تا ۴۵درصد ناوگان کشور زمینگیر بوده و قبل از خرید ناوگان دست دوم و اضافه کردن آن به هواپیمایی فعلی، باید به دنبال تامین قطعات لازم برای راهاندازی هواپیماهای زمینگیر نیز باشند تا از امکانات موجود استفاده شده و عملیاتی شوند.
وی افزود: تعدادی از هواپیماهای موجود به علت نبود قطعات زمینگیر هستند، این در حالی است که فرسوده یا از رده خارج نشدهاند بلکه میتوان با تامین قطعات موردنیاز، آنها را عملیاتی کرد. شرکتهای هواپیمایی همچنان که به دنبال خرید هواپیماهای دست دوم برای افزودن به ناوگان خود هستند، باید به دنبال خرید قطعات و تامین نیاز هواپیماهای زمینگیر نیز باشند.
نجف در ادامه گفت: در علم مدیریت نیز به این موضوع اشاره میشود که حفظ داراییهای موجود به خرید دارایی جدید اولویت دارد. عدماستفاده از ظرفیتهای موجود، نوعی سوء مدیریت محسوب میشود. در سال گذشته موفقیت چندانی در راهاندازی هواپیماهای زمینگیر حاصل نشده که در سالجاری حتما باید به این موضوع پرداخته شود.
لزوم یکپارچهسازی عرضه بلیت
بخشی از کمبود عرضه نسبت به تقاضای موجود در موضوع بلیت هواپیما به ساماندهی و یکپارچهسازی عرضه بلیت برمیگردد.
حمید نجف، کارشناس صنعت حملونقل هوایی با اعلام این مطلب گفت: سردرگمی مسافران در فصول پرتقاضا برای تهیه بلیت به علت سوء مدیریتی است که در بخش توزیع و فروش بلیت وجود دارد و اینکه مسافران نمیتوانند بلیت از طریق یک سیستم جامع تهیه کنند. به همین دلیل شاهد هستیم که بعضا مسافران در این زمینه با مشکلات روبهرو میشوند.
وی افزود: آژانسهای مسافرتی و دفاتر فروش نیز بعضا از این فضای گلآلود، سوء استفاده میکنند. شرکتهای هواپیمایی و سازمان هواپیمایی کشوری باید به این بحث ورود کرده و موضوع فروش بلیت را ساماندهی کنند. به این صورت که سامانهای معرفی شود که فروش بلیت در آن به صورت یکپارچه از طریق این سامانه اتفاق بیفتد.
نجف در ادامه گفت: برآیند این عدمیکپارچگی در فروش بلیت موجب نارضایتی مسافران میشود. باید بهویژه در فصول پرتقاضای سال، فروش کل صندلی پروازها از طریق یک سامانه واحد صورت گیرد و مسافران برای تهیه بلیت به یک نقطه مشخص مراجعه کنند.
وی درباره مزیت این روش گفت: در این صورت قیمتهای عرضه بلیت رسمی و مصوب بوده و مسافر از قیمت بلیت اطمینان خاطر حاصل میکند. همچنین مسافران بخش هوایی از سردرگمی خارج شده و جلوی بسیاری از سوء استفاده شرکتها و وبسایتهای فروش اینترنتی بلیت گرفته خواهد شد.
این کارشناس صنعت حملونقل هوایی اظهار کرد: با این روش میتوان در زمانهای پرتقاضا برای ایجاد عدالت در عرضه بلیت اولویت را به افرادی داد که در سالجاری از هواپیما استفاده نکردهاند. اما بعضا یکسری آژانسهای مسافری و دفاتر فروش، برعکس عمل کرده و به صورت غیرمستقیم نرخها را افزایش میدهند و متاسفانه افرادی را در اولویت قرار میدهند که بهای بیشتر برای بلیت پرداخت میکنند.
وی افزود: توزیع و عرضه خدمات باید به گونهای ساماندهی شود که اولا قیمتها در فصول مختلف سال منصفانه بوده و از طرف دیگر تمامی مسافران بتوانند از این خدمات استفاده کرده و خدمات حملونقل هوایی در اختیار قشر خاصی قرار نگیرد. اگر سوخت یارانهای در اختیار شرکتهای هواپیمایی قرار میگیرد، این یارانه باید متعلق به همه بوده و به گونهای نباشد که عدهای افراد سودجو در فصول پرتقاضا و شلوغ قیمتها را به صورتی افزایش دهند که طبقه متوسط جامعه توان استفاده از آن را نداشته باشند.
پارادوکس افزایش ایرلاینهای جدید و کمبود صندلی-پرواز
در سال گذشته با یک پارادوکس در صنعت هوایی مواجه بودیم که شاهد افزایش تعداد ایرلاینهای جدید بودیم در حالی که کمبود صندلی- پرواز و بلیت همچنان وجود داشت.
حمید نجف، کارشناس صنعت حملونقل هوایی با اعلام این مطلب گفت: ایجاد ایرلاینهای جدید با تعداد اندک ناوگان، کاملا اشتباه است و نهادهای دولتی باید مانع از شکلگیری بیشتر آنها شوند. متاسفانه در سال گذشته شاهد بودیم که این موضوع رونق گرفت. در کشورهای پیشرفته به این نتیجه رسیدهاند که شرکتهای هواپیمایی با یکدیگر ادغام شوند. به این ترتیب از موازیکاریهای مختلف چه در بخش خدمات فرودگاهی و چه در بخش پروازها و فروش جلوگیری میشود. اما این موضوع در کشور به صورت برعکس در حال رخ دادن بوده و در سالهای اخیر هر شهر و استانی در حال تاسیس ایرلاین مختص به خود است. در تمامی دنیا شرکتهای هواپیمایی برای ایجاد بهرهوری بیشتر با یکدیگر ادغام شدهاند و فعالیتها به صورت کلی انجام شده که در نتیجه از هزینهها میکاهد.
وی افزود: اما پدیده ایجاد ایرلاینهای جدید با تعداد معدودی ناوگان باعث افزایش هزینهها و سردرگمی در صنعت حملونقل هوایی کشور شده و نگاه جزیرهای را تقویت میکند. تمام این موارد به بیاعتمادی و نگاه جزیرهای برمیگردد و در آن نگاه ملی وجود ندارد. بخشی از دلیل تاسیس آنها به علت فشار سیاسی برخی از نمایندگان مجلس برای شهر حوزه انتخابیه خودشان است.
این کارشناس صنعت حملونقل هوایی پیشنهاد کرد: اما متولی اصلی صنعت حملونقل هوایی باید از این موضوع جلوگیری کند. از متولیان اصلی صنعت تقاضا داریم به سمت ادغام ایرلاینهای کوچک با یکدیگر و تشکیل شرکتهای هواپیمایی بزرگتر برای ارائه خدمات مطلوبتر به مسافران حرکت کنند. به این صورت که مثلا اعلام شود در کشور بیش از پنج ایرلاین نمیتواند فعالیت داشته باشد و بقیه مجوزها در یک بازه زمانی معقول ابطال و بقیه شرکتها با یکدیگر ادغام شده و یک شرکت سهامی شکل بگیرد و هر شخص حقوقی بر اساس آورده خود، سود برداشت کند. اگر این اتفاق بیفتد، درآمد بسیاری از شرکتها به صورت ناخودآگاه افزایش پیدا کرده و هزینهها به شدت کاهش پیدا کرده و سود بیشتری دریافت میکنند.
نجف در ادامه گفت: هر کشور پیشرفته دنیا دارای یک یا تعداد معدودی شرکت هواپیمایی است که خدمات هوایی را در آن کشور به عهده دارند. در حال حاضر در کشور بیش از ۲۰ ایرلاین با تعداد معدودی پرواز وجود دارد. تجربه شکستخورده در تمام دنیا را نباید مجدد امتحان کرد.
وی افزود: فشار سیاسی نمایندگان برای ایجاد شرکتهای هواپیمایی در سایر بخشهای حملونقل مانند احداث خطوط راهآهن و احداث آزادراه نیز وجود دارد که اصلا احداث این زیرساختها به لحاظ جغرافیایی مطلوبیت و توجیه اقتصادی ندارد. متولیان اصلی که مدیریت، برنامهریزی و تخصیص بودجه را به عهده دارند باید صحیح عمل کرده و بر اساس عدالت، انصاف و تدبیر عمل کنند. صنعت حملونقل هوایی باید دارای یک دستور نقشه باشد که بر اساس آن عمل شود.
توجه به سطح کیفیت خدمات در افزایش قیمت بلیت
اخیرا معاون حملونقل وزارت راه و شهرسازی اظهار کرد که یکی از مشکلات جدی کشور ناترازی ناوگان عمومی بوده و باید در این زمینه از منابع دولتی، توان بخشخصوصی یا تجدیدنظر در موضوع هزینه- درآمدها برای توسعه و تقویت ناوگان استفاده کنیم. وی همچنین بیان کرده بود که شورای عالی ترابری و ستاد تنظیمبازار، درباره قیمت شیوههای مختلف حملونقل تصمیمگیری میکند و باید اصلاحاتی در این زمینه صورت گیرد.
حمید نجف، کارشناس صنعت حملونقل هوایی در این باره معتقد است: بهتر است این افزایش قیمت بلیت هواپیما به دو شرط صورت گیرد؛ اول اینکه این افزایش به نسبت سایر شیوههای حملونقل و حقوق و دستمزد و به صورت معقول لحاظ شود. ضمن اینکه به نسبت هر افزایش باید به کیفیت خدمات، کاهش در تاخیر پروازها و کیفیت خدمات قابل ارائه نیز توجه شود.
وی افزود: این افزایش باید متوازن با کیفیت خدماتی که ارائه شده، باشد. اگر به این صورت نباشد، مردم دچار مشکلات شده و فشار بیشتری به مردم وارد خواهد آمد. شرکتهای حملونقل هوایی نیز باید مجاب شوند تا میزان تاخیرهای خود را کاهش داده و خدمات مطلوبتری را به مسافران ارائه دهند.
با توجه به تمامی موارد از جمله کمبود ناوگان، کمبود قطعات برای رفع زمینگیری هواپیماها، افزایش تعداد ایرلاینهای هواپیمایی نوپا و تخصیص سوخت یارانهای به صنعت هوایی، برای رشد این صنعت چه مواردی باید به صورت بهینه رعایت شود؟
یکی از موارد تقویت بخش مدیریتی در این صنعت و بهرهگیری از نیروهای متخصص واقعی است. صنعت هوایی صنعت کاملا تخصصی بوده که با جان و مال مسافران به صورت مستقیم سر و کار دارد. از نظر مدیریتی نباید به دست افراد غیرمتخصص سپرده شود. مدیریت بخش مهمی بوده و باید تقویت شود. اگر این بخش تقویت شود، تاثیر بسزایی در برطرف کردن سایر مشکلات دارد.
لزوم بهرهگیری از افراد متخصص برای مدیریت ایرلاینها
این کارشناس صنعت حملونقل هوایی معتقد است: مدیریت صنعت هوایی نیز یکی از موضوعات مورد توجه بوده، از این رو یک فرد خلبان لزوما مدیر مناسبی نیست مگر اینکه علاوه بر تخصص خود در زمینه مدیریت نیز تخصص و تجربه لازم را دارا باشد.
وی افزود: لزوما به این صورت نیست که یک خلبان بتواند یک شرکت حملونقل هوایی را مدیریت کند. در هیچ جای دنیا نیز لزوما به این صورت نیست. مدیریت یک تخصص بوده که در کشور مغفول مانده است. به همین دلیل شاهد سردرگمی در برخی شرکتهای هواپیمایی در بخش فروش بلیت و خرید ناوگان هستیم.
اجاره هواپیما؛ راهحل سوم
بعد از راهاندازی هواپیماهای زمینگیر و خرید هواپیماهای دست دوم، راهحل بعدی برای تامین صندلی-پرواز موردنیاز برای سفرهای داخلی و خارجی، بحث اجاره هواپیماست.
حمید نجف، کارشناس صنعت حملونقل هوایی با اعلام این مطلب گفت: اقدامات مطلوبی نیز در صنعت حملونقل هوایی در زمینه اجاره هواپیما رخ داده است. این موضوع در زمانهایی که توان خرید ناوگان جدید و تامین قطعه برای رفع زمینگیری وجود ندارد میتواند کارساز باشد. به این صورت که در فصولی که تقاضا برای سفر با هواپیما بیشتر بوده از سایر کشورها هواپیما اجاره شود.
وی افزود: میتوان از کشورهای همسایه که این مشکل را ندارند یا بعضی از کشورها هواپیما داشته، اما کمبود تقاضا دارند، هواپیما اجاره کرد. در موضوع اجاره هواپیما دو حالت وجود دارد؛ زمانی هواپیما اجاره میشود و با آرم هواپیمایی ایرانی و خدمه پروازی ایرانی فعالیت میکند. مورد بعدی نیز این است که یک شرکت هواپیمایی با آرم و خدمه خارجی در پروازهای داخلی خدمترسانی میکند. نوع اول مورد اجرا قرار گرفته است. اخیرا یکی از ایرلاینها اولین هواپیما را برای پروازهای داخلی اجاره کرده است، این میتواند اتفاق مثبتی برای کمبود ناوگان باشد. این مدل اجاره هواپیما میتواند به صورت بلندمدت اجرا شود.
اختصاص یارانه برای توسعه زیرساختها
تخصیص سوخت یارانهای به صنعت هوایی نباید اتفاق بیفتد. زیرا تنها ۳ تا ۴درصد افراد جامعه از حملونقل هوایی استفاده میکنند. بهتر است این یارانه به جای اینکه مستقیما به سوخت هواپیما تخصیص داده شود به موضوع تجهیز ناوگان اختصاص پیدا کند.
حمید نجف، کارشناس صنعت حملونقل هوایی با اعلام این مطلب گفت: برخی از شرکتها بودجه خرید هواپیما را ندارند. دولت این یارانه را به تجهیز ناوگان یا خرید هواپیما اختصاص دهد به این صورت سود آن به شرکتهای حملونقل هواپیمایی برگشت داده میشود. یعنی به جای کمکهای روزمره، کمکها به صورت زیرساختی باشد و زیرساخت صنعت تقویت شود. تجربه نشان داده که دادن یارانه به سوخت، صنعت حملونقل هوایی را ارتقا نمیدهد.
وی افزود: بلکه این یارانه وارد یک صندوق خاص شود که مختص خرید هواپیما باشد و به صورت وام در اختیار ایرلاینهایی قرار گیرد که توان خرید هواپیما را ندارند. همچنین علاوه بر توسعه ناوگان صرف توسعه زیرساختها، توسعه آموزش و خرید قطعات شود.
نجف در ادامه گفت: هزینه سوخت، بخش قابلتوجهی در قیمت تمامشده بلیت هواپیما نیست. بنابراین بهتر است این یارانه در بخشهایی استفاده شود که ایرلاینها ناترازی دارند؛ حتی تامین قطعات از صندوق وام گرفته و در زمینه تقویت زیرساخت استفاده و اقساط پرداخت شود. سال گذشته مبلغ ۳۴هزار میلیارد تومان پرداخت یارانه به ایرلاینها بابت سوخت بوده و سود حاصل از آن به ۳ تا ۴درصد مشتریان استفادهکننده از صنعت حملونقل هوایی رسیده است.
بر اساس آمار موجود، سوخت یارانهای به قیمت ۶۰۰ تومان در اختیار شرکتهای هواپیمایی کشور قرار میگیرد. این در حالی است که قیمت سوخت آزاد (بنزین هواپیما) به شرکتهای هواپیمایی خارجی و شرکتهای حامل بار داخلی، به قیمت ۰.۵۴۷ سنت تعلق میگیرد که به فرض اینکه قیمت دلار ۵۰هزار تومان باشد به قیمت ۲۷هزار و ۳۵۰ تومان محاسبه میشود. مابهالتفاوت قیمت هر لیتر سوخت هواپیما (یارانه پرداختی از سوی دولت به ایرلاینهای داخلی) مبلغ ۲۶هزار و ۷۵۰ تومان است. با این حساب یارانه پرداختی در یک روز به مبلغ ۹۳ میلیارد و ۶۲۵ میلیون تومان و در یک سال به مبلغ بیش از ۳۴هزار میلیارد تومان میرسد. نکته قابلتوجه این است که این یارانه تنها به ۳ تا ۴درصد افراد جامعه که استفادهکننده مستمر از حملونقل هوایی بوده و عموما از دهکهای بالای جامعه بوده یا مدیران شرکتهای دولتی و نیمهدولتی هستند، تعلق میگیرد. با تقسیم این میزان یارانه تعلقگرفته در سال به بخش هوایی بر تعداد افراد استفادهکننده از آن متوجه میشویم که میانگین یارانه تعلقگرفته به هر نفر که از هواپیما استفاده کرده معادل ۱۳.۵میلیون تومان در سال بوده است. در ادامه مطلب نگاهی به پرواز یک فروند هواپیمای بوئینگ M.D و هزینه سوخت در محاسبات شرکتهای هوایی میاندازیم تا بهتر متوجه شویم یارانه سوخت چگونه هزینه میشود. برای مثال یک فروند هواپیمای بوئینگ M.D در مسیر پروازی تهران به کیش در هر ساعت حدود ۵هزار لیتر سوخت مصرف کرده که با حساب مدت پرواز یک و نیم ساعتی در این مسیر ۷۵۰۰ لیتر سوخت مصرف میکند. قیمت سوخت یارانهای این پرواز با در نظر گرفتن مبلغ ۶۰۰ تومانی یارانهای بنزین هواپیما ۴.۵ میلیون تومان است. با تقسیم این مبلغ به ۱۲۰ صندلی این هواپیما، هزینه سوخت به ازای هر مسافر در پرواز کیش به مبلغ ۳۷۵۰۰ تومان میشود. با وجود این قیمت ناچیز سوخت به ازای هر مسافر اما قیمت بلیت به مراتب گرانتر است.
به عقیده کارشناسان، اگر این گونه حمایتها پاسخگو بود، طی این سالها باید مشکلات مربوط به صنعت حملونقل هوایی را مرتفع میکرد. باید به دور باطل هزینهکردهای نابجا پایان داد و به توسعه زیرساختها در این صنعت توجه کرد.