معادله چند وجهی خاموشیها
ماینر ها: لازمه بررسی ماینرها بهعنوان یکی از علل خاموشیهای اخیر در ایران، پرداختن به مساله بیتکوین است. بیتکوین یا همان رمزارز دیجیتالی از سال ۲۰۰۹ بهصورت رسمی در دنیا معرفی شد و عمر فعالیت این ارز در ایران به ۷ سال میرسد. از آن زمان بهتدریج واردات ماینر به ایران آغاز شد و بر تعداد مزرعههای بیتکوین افزوده شد. در سالهای ابتدایی فعالیت این ارز در ایران، حساسیت زیادی از سوی مسوولان دولتی بر این امر وجود نداشت و طی چند سال ارزش بیتکوین در بازارهای جهانی از چند صدم دلار آمریکا به چند هزار دلار افزایشیافت. این رشد قیمتی به همراه برق ارزان ایران، سبب شد برخی از کشورها در مزارع ایران سرمایهگذاری کرده و به استخراج بیتکوین بپردازند. نکته قابلتوجه در رابطه با حجم کل استفاده ماینرها از برق و تاثیر آن بر صنعت برق ایران تنها ۶۰۰ مگاوات بوده که چیزی در حدود ۵/ ۱ درصد میانگین کل مصرف روزانه برق تولیدی در دیماه ۹۹ است. بنابراین نمیتوان گفت علت خاموشیهای اخیر صرفا بهدلیل استفاده کاربران بیتکوین بوده است.
صادرات برق: ایران پتانسیلها و ظرفیتهای ویژهای در صنعت برق دارد و همین امر سبب شده تا بتواند به کشورهای همسایه خود برق صادر کند و درآمدهای ارزی سالانه مورد نیاز بخش برق که چیزی در حدود ۲/ ۱ میلیارد دلار است، مهیا کند. در حال حاضر بیشترین صادرات برق به عراق است که تبادل یکطرفه بوده و این کشور صرفا گیرنده برق است و در فصول گرم که نیاز کشور به برق افزایش مییابد، این کمبود صرفا از دیگر کشورهای همسایه بهویژه ارمنستان، افغانستان و ترکمنستان تامین میشود. جالب است که عراق طی سال گذشته در بستن قرارداد همکاری جدید برای دریافت برق از ایران تمایل چندانی از خود نشان نداده و درصدد ایجاد چند نیروگاه برق در کشور خود است لذا بهتدریج دریافت ارز ناشی از صادرات برق به عراق کاهشیافته و از درآمدهای دلاری موردنیاز بخش برق ایران کاسته خواهد شد.
کمبود گاز: ایران دومین کشور دارای ذخایر گازی جهان پس از روسیه است؛ اما متاسفانه در روزهای اخیر یکی از علل خاموشیهای اخیر برق را به کمبود گاز نسبت دادهاند. تنها در سهماهه زمستان سهم گاز ارسالی به نیروگاهها آنهم بهدلیل افزایش مصرف گاز در شبکه خانگی، با کاهش همراه میشود. درنتیجه برای حل کوتاهمدت این رویداد، نیروگاهها به گازوئیل و مازوت برای تولید برق پناه میبرند که همین امر دلیل آلودگیهای اخیر هوا نیز محسوب میشود. ضمن اینکه ایران بهعنوان یکی از اعضای معاهده پاریس ملزم به اجرای قوانین این عهدنامه است. ناگفته نماند که با توجه به کاهش درآمدهای دولت، طبیعتا حجم سرمایهگذاری دولت برای پروژههای عمرانی ازجمله ساخت نیروگاه نیز با محدودیتهای جدی مواجه شده که این موضوع نیز دلیل اصلی عدم توسعه نیروگاهها در سالهای اخیر است. بنابراین در حال حاضر هیچ راهحلی بهجز انتخاب یکی از اضلاع مثلثی (قطعی گاز، خاموشی برق و آلودگی هوا) وجود ندارد. ضمن اینکه گاز بهعنوان سوخت اصلی نیروگاههای سوخت فسیلی محسوب میشود و اختلال در تامین آن میتواند قطعی گسترده شبکه برق را به همراه داشته باشد.
ناگفته نماند سبد تولید انرژی برق در ایران بسیار محدود است و در صورت ایجاد تنوع، راندمان نیروگاهها از ۳۳ درصد کنونی به ۴۷ تا ۵۰ درصد ارتقا خواهد یافت. در حال حاضر حدود ۸۲ درصد از تولید برق از طریق سوختهای فسیلی مانند گاز و گازوئیل، نفت کوره (مازوت) در نیروگاههای گازی و سیکل ترکیبی تولید میشود. در حدود یک درصد از محل انرژیهای تجدید پذیر (بادی و خورشیدی) و کمتر از ۲ درصد از نیروگاههای هستهای بوشهر و درنهایت در حدود ۱۵ درصد از طریق نیروگاههای برقآبی تولید میشود. درنتیجه باید تنوع این سبد را بیشتر کرد و به شکل مطلوبتری از منابع دیگر استفاده کرد. همانطور که بسیاری از کشورها مثل عربستان و امارات (بهرغم داشتن سوختهای فسیلی) بهدنبال استفاده و بهرهوری از انرژی هستهای هستند. این در حالی است که با توجه به مطالعات انجامشده ازسوی دانشگاه آکسفورد، بهینهترین سهم برای توسعه نیروگاههای هستهای ایران معادل ۲۰ درصد از کل ظرفیت تولید برق است.
تحریمها: بهواسطه تحریمها، ایران فرصتهای خوب سرمایهگذاری کشورهای خارجی در صنعت برق را ازدستداده است. برای مثال قرار بود روسیه پس از لغو تحریمها، نیروگاههای سوخت فسیلی عظیمی در بندرعباس و تبریز احداث کند یا شرکتهایی از کشور انگلستان و فرانسه بر آن بودند تا سرمایهگذاریهای عظیمی برای بخش انرژیهای تجدیدپذیر بهویژه انرژی صفحههای خورشیدی به انجام برسانند که متاسفانه پابرجا بودن تحریمهای ایران، این قراردادها را با کندی مواجه کرده یا به کل لغو کرده است.
مدیریت ضعیف: یکی از مهمترین مواردی که عملکرد ضعیف مدیران را در رابطه با کنترل وضعیت برق در کشور نمایان میسازد، مبحث تولید برق از سدها است که در حال حاضر بخش اعظم تولید برقآبی در کشور در استان خوزستان است که در حداکثر توان خود و در صورت بارش باران و پر بودن ذخایر سدها، در حدود ۱۵ درصد از تولید برق کشور را تامین میکند؛ اما همانطور که گفته شد این امر تنها زمانی محقق میشود که سرانه بارش باران سالانه در حالت مطلوب خود قرار داشته باشد و با کمبود مواجه نباشد. درنتیجه هزینه برای ایجاد نیروگاههای برقآبی بدون پیشبینی، امکانسنجی و توسعه ظرفیتهای برقآبی نشان از مدیریت ضعیف مسوولان مربوطه دارد و صرفا هزینه بر دست دولت میگذارد.
پیشنهاد: با ذکر همه دلایلی که بهنوعی میتواند بسترِ خاموشیهای مکرر را برای کشور رقم بزند اما باید دانست مجموعهای از عوامل دستبهدست هم میدهند و اتفاقی پدیدار میشود، نمیتوان انگشت اتهام را صرفا به سمت کشورهای خارجی و کاربران ایرانی برای ایجاد مزرعه و استخراج رمزارزها گرفت، نمیتوان تنها علت آن را کمبود گازرسانی به نیروگاههای تولید برق دانست، دلیلش صرفا صادرات برق، تحریمها و مدیریت ضعیف مسوولان مربوطه هم نیست. در این میان کسری بودجه دولت نیز، مشکلات را پیچیدهتر کرده است.
حالا که نمیتوان با کشورهای خارجی مراودات و سرمایهگذاریهای عظیمی در صنعت برق داشت، ولیکن میتوان با برنامهریزی دقیقتر و مدیریت بهتر باری از دوش مشکلات صنعت برق برداشت. به نظر میتوان با استخراج بیشتر گاز طبیعی، هم سوخت بیشتری به نیروگاههای برق رساند که مشکل خاموشی مرتفع شود و استفاده از نفت کوره که آلودگی هوا را منجر میشود به حداقل رساند. البته این راهحل موقتی بوده و صرفا در کوتاهمدت پاسخگوی نیاز جامعه است. ایدهآلترین حالت، متنوع کردن سبد تولید انرژی برق بهواسطه تمرکز بر مسیرهای دیگر تولید انرژی است. بهعنوان مثال با توجه به شرایط آب و هوایی گرم و خشک ایران تمرکز بر روی انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی ) و انرژی هستهای مناسبترین گزینه است. ورود تکنولوژی جدید به نیروگاهها برای جلوگیری از هزینههای گزاف تعمیر و نگهداری نیز راه اقتصادی برای استفاده بهینه از منابع طبیعی است.