آموزههای نیودیل برای دولت چهاردهم
در تحلیل سیاست انتخاباتی ایالاتمتحده، دوران پس از روزولت را «سیستم حزبی پنجم» معرفی میکنند که تحولی در ساختار احزاب اصلی حاکم بر جریان سیاسی ایالاتمتحده بود. از نظر پژوهشگران، در انتخابات منتهی به ریاست روزولت، یک چرخش آرا در آمریکا شکل گرفت و بسیاری از رأیدهندگان سنتی جمهوریخواه به سمت دموکراتها حرکت کردند و برعکس. روزولت با ایجاد ائتلافی گسترده میان گروههایی شامل اتحادیه کارگری، کارگران یقهآبی، حزبگردانان شهرهای بزرگ، اقلیتهای نژادی و مذهبی (بهخصوص یهودیان و آمریکایی-آفریقاییها) و سفیدپوستان جنوب آمریکا توانست قرار جدید را منعقد کند و موجب تثبیت دموکراتها تا روی کار آمدن ریگان شود. میان ریاستجمهوری روزولت ۱۹۳۲ و پزشکیان ۱۴۰۳ مولفههای مشابه بسیاری را میتوان شناسایی کرد.
پایگاه رأی پزشکیان بهوضوح حاکی از چرخش رأی عمده رأیدهندگان است. بخش عمدهای از آرای سبد سنتی اصولگرایان در انتخابات چهاردهم به سبد پزشکیان ریخت و پررنگترین شاهد آن، اول شدن پزشکیان در میان ۴۰درصد مشارکتکننده دور اول بوده است. از طرف دیگر، پزشکیان توانست ائتلاف گستردهای میان اقلیت مذهبی اهل سنت، قومیتهای غیرفارس، تشکلهای کارگری و کارفرمایی و حتی ساکنان روستاها ایجاد کند. اما مهمترین شباهت پزشکیان و روزولت را باید در قرار جدیدشان دانست! روزولت با مشاوره جان مینارد کینز، مداخله گسترده دولت در اقتصاد را وعده داد و قرار جدید پزشکیان ایجاد ائتلاف ملی، گسترش تعاملات بینالمللی، بهبود آزادیهای مدنی و احقاق حقوق اقلیتهاست. اما از میان تمام اینها ایجاد ائتلاف ملی و جلوگیری از تشدید تقابل میان نیروهای سیاسی، اصلیترین وعده مسعود پزشکیان است.
درس اول - ایجاد ائتلافی بینگروهی: نیودیل آمریکایی با توجه به ماهیت خود، تنها محدود به دموکراتها نبود؛ بلکه همراهی بخشی از جمهوریخواهان را نیز داشت. اگرچه روزولت نتوانست جمهوریخواهان رادیکال را در ائتلاف خود وارد کند، اما گروههای پیشرو جمهوریخواه را وارد ائتلاف خود کرد و حمایت آنها را به دست آورد. این اقدام با درسآموزههای نهادگرایانی همچون داگلاس نورث، دارون عجماوغلو و دیگران نیز همخوانی دارد. خارج کردن تمام و کمال رقبا در نظام سیاسی باعث واکنشهای سخت در بلوکهای قدرت میشود و نتیجه آن میتواند افزایش خشونت و بازگشت به عقب باشد. بنابراین، ضروری است رئیسجمهور پزشکیان تمام همت خود را برای ایجاد ائتلاف با اصولگرایان به کار گیرد.
این موضوع، بهخصوص ازآنجهت اهمیت دارد که مناسبات سیاسی در ایران مانند اکثر کشورهای درحالتوسعه دوگانه است و پزشکیان توان اعمال اقتدار بر تمام ساحتهای حکمرانی در کشور را ندارد. بخشهای اقتصادی شبهدولتی، نهادهای موازی دولت و... ازجمله ساحتهایی است که کنترل آن از دست پزشکیان خارج است و ضروری است ائتلافی قابلاتکا با سایر نیروهای سیاسی ایجاد کند. این موضوع زمانی اهمیت پیدا میکند که بدانیم دولت پزشکیان قرار است چهار سال با مجلسی در تعامل باشد که در بهترین حالت متحد او نیست.
درس دوم - حرکت به سمت نیروهای سیاسی سوم: نیودیل آمریکایی با رهبری روزولت تمام و کمال با دموکراتها همراه نبود و بهخصوص در دوره دوم خود به سمت رادیکالهای چپ گرایش یافت. همانطور که پیشتر بیان شد، دوره روزولت با چرخش آرای دموکراتها و جمهوریخواهان همراه بود. بهعنوانمثال، بخشی از سفیدپوستان آمریکایی به خاطر سیاستهای حامی اقلیتهای نژادی روزولت اساسا به سمت جمهوریخواهان حرکت کردند. علاوهبرآن، روزولت حتی به سمت احزاب چپ رادیکالی همچون حزب کشاورز-کارگر مینهسوتا، حزب پیشرو ویسکانسین و حزب کارگر آمریکا در نیویورک حرکت کرد.
نیروی سیاسی سوم در ایران ۱۴۰۳ را باید گروههای اجتماعیای دانست که نه توسط اصلاحطلبان و نه اصولگرایان نمایندگی نمیشوند. اینها همان ۵۰درصدی هستند که در انتخابات چهاردهم مشارکت نکردند و پزشکیان بارها آنها را مورد خطاب قرار داد. رئیسجمهور منتخب متعهد شده است که این ۵۰درصد را نمایندگی کند. نمایندگی این گروهها -که گاه بهاشتباه همه آنها برانداز توصیف میشوند- اگر دقیق و حسابشده نباشد، میتواند زمینهساز تنشهای بیهوده برای پزشکیان باشد. نمایندگی این گروههای متکثر -که بازهم بهاشتباه در یک کاسه قرار میگیرند- نهتنها مناسب بلکه ضروری است. ایجاد ائتلاف با این گروهها (ازجمله زنان جوان طبقه متوسط شهری، بازاریان، حاشیهنشینهای شهرهای بزرگ و جامعه دانشگاهی) نهتنها موجب تقویت ائتلاف ملی مسعود پزشکیان برای پیشبرد اهداف دولت او خواهد شد، بلکه التهاب اعتراضات سالهای اخیر را التیام بخشیده و فضا را برای توسعه پایدار ایران فراهم خواهد کرد.
درس سوم - اجرای اقدامات چشمگیر و ملموس: تثبیت نیودیل در آمریکا و جایگاه دموکراتها در نظام سیاسی ایالاتمتحده مرهون اقدامات چشمگیر و ملموس روزولت شامل برنامههای حمایتی گسترده همچون اشتغال عمومی، اصلاح نظام مالی، بهبود شرایط کارگران آمریکایی و حقوق مدنی اقلیت نژادی آفریقایی-آمریکایی بوده است. این اقدامات باعث تداوم دولت روزولت برای دور دوم و تثبیت سیستم حزبی پنجم تا ۱۹۶۰ و تداوم آن تا ۱۹۸۰ بوده است. قرار جدید روزولت تنها در حد شعار باقی نماند و اثرات اقتصادی و اجتماعی ملموس آن بهوضوح در سالهای ریاستجمهوری او قابلمشاهده بود.
دولت پزشکیان برای حفظ و گسترش ائتلاف ملی خود نیازمند اقداماتی چشمگیر و ملموس است که اثرات آن را تمام شهروندان ایرانی مشاهده کنند. اگرچه تجارب گذشته نشان داده است اقدامات بزرگ -بهخصوص اقدامات ایجابی- در ابتدای دولتها محکوم به شکست هستند؛ اما دولت پزشکیان میتواند در ائتلاف با سایر نیروهای سیاسی اقداماتی عینی و ملموس را ابتکار کند. بازگرداندن اساتید اخراجشده به دانشگاهها و اصلاح قوانین انضباطی دانشجویان، حضور معنادار زنان، اقوام و اقلیتهای مذهبی در کابینه دولت و بهخصوص در سطوح میانی، مدیریت فضای اینترنت و رفع فیلتر شبکههای اجتماعی پرطرفدار، تغییر رویههای انتظامی و برخوردهای مرتبط با پوشش زنان، ایجاد ابتکارات سریع برای گسترش تعاملات بینالمللی ازجمله درباره تحریمها، اقدامات چشمگیر و ملموسی است که دولت پزشکیان «باید» برای آنها اقدام کند.
عدممشاهده تغییرات معنادار در رویههای اشارهشده، بهحتم موجب شکست ائتلافی خواهد شد که دولت پزشکیان ایجاد کرده است. اما از طرف دیگر باید توجه داشت که ائتلاف جدید شامل سبد سنتی اصلاحطلبان نیست و بخش قابلتوجهی از طرفداران راست سنتی نیز در این ائتلاف مشارکت دارند. بنابراین نهتنها در سیاستهای دولت باید به ملاحظات این گروه توجه داشت، بلکه باید سیاستهای ایجابی درباره این گروه ازجمله مقابله با نابرابری در روستاها را در سیاستهای دولت چهاردهم مشاهده کرد.
مخلص کلام اینکه دولت پزشکیان با قرار جدید ایجاد ائتلاف ملی برای حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی رأی آورده است. این قرار به معنی مفاهمه، تعامل و بدهبستان میان گروههای سیاسی رقیب برای جلوگیری از افزایش تقابل و حل مسائل انباشتشده است. از طرف دیگر، ائتلاف جدید اگرچه معنادار، اما شکننده است. بنابراین موفقیت دولت پزشکیان به جلب حمایت گروههای متکثر بیصدایی که در انتخابات ۱۴۰۳ مشارکت نکردند وابسته است. درنهایت باید اشاره کرد که نفس ایجاد ائتلاف ملی بهعنوان تنها دستاورد مسعود پزشکیان کفایت میکند؛ اما این مهم انجام نمیشود؛ مگر آنکه دولت چهاردهم قادر به اجرای تغییراتی ملموس و سیاستهایی چشمگیر باشد.