جایگاه جهانی ایران
حال سوال اینجاست که آیا کشور ما با چنین پتانسیل تولید و تنوعی از محصولات، به لحاظ صادرات توانسته جایگاهی منطبق با تولید خود بهدست آورد یا خیر؟ بر اساس آمارهای ارائه شده از سوی سازمان جهانی خوار بار (FAO) تراز تجارت خارجی ایران به سمت صادرات سنگینی نمیکند و در اکثر مواقع ما واردکنندهتر بودهایم و موقعیتی مناسب بین صادرکنندگان نداشتهایم. در این زمینه تحقیقات متعددی صورت گرفته است با توجه به اینکه در زمینه تولید دارای وضعیت مناسبی هستیم، میتوان با برنامه ریزی مناسب و با توجه به تنوع اقلیمی کشور، زمینه تولید محصولاتی با استانداردهای جهانی را فراهم کرد. این در حالی است که اساسا بحث مزیت نسبی مساله دائمی نیست و تغییرات آب و هوایی در طول سالیان مختلف میتواند متفاوت باشد. بهعنوان مثال در یک سال ممکن است محصولاتی نظیر گندم، جو، ذرت و نخود یا هر محصولی دیگر دارای مزیت باشد، اما در مقطعی دیگر این امر توجیهپذیر نباشد. بیان نظر دقیق در این زمینه نیاز به رصد دقیق و تحقیقات مستمر پژوهشی و آکادمیک دارد. اما بهصورت سنتی به دلیل اقلیم خاصی که کشور دارد، محصولات باغی نظیر پسته، سیب، پرتغال و خرما، محصولاتی بودهاند که از جمله تولیدات دارای مزیت نسبی کشور محسوب میشدند. هرچند که همین گزاره هم درخصوص تمامی استانها صادق نیست.
اما در چند وقت اخیر که کشور با افزایش نرخ دلار مواجه بود، شاهد انتشار آمارهای مختلفی بودیم که نشان میدهد صادرات برخی محصولات کشاورزی و دامی افزایش قابل ملاحظهای داشته است. حال سوالی که پیش میآید اینکه اساسا باید نوک پیکان تولید در بخش دامی و کشاورزی را به سمت صادرات بیشتر چرخاند و اصطلاحا رویکردی صادرات محور در پیش گرفت یا تصمیمات باید به گونهای اتخاذ شود که اولویت اول، مصرف داخلی باشد. واقعیت این است که در علم اقتصاد تئوریهای مختلفی مطرح شده است، اما در اکثر آنها زمانی که به بحث مزیت نسبی و مزیت مطلق میرسند، به گونهای استدلال میکنند که لزومی ندارد هر کشوری تمام کالاهای مورد نیاز را تولید کند و اگر به سمت مزیتهای خود حرکت کند، اضافه رفاه کل افزایش مییابد. ممکن است برخی در پاسخ، موضوع تولید کالاهای استراتژیک را مطرح کنند و اینکه نباید در شرایط بحرانی کشور در ورطه خطر قرار گیرد، اما پیش فرض در اقتصاد، روابط عادی بین کشورهاست. اقتصاد پاسخی برای ماجراجوییها ندارد!
ارسال نظر