مشی پدر، مشق پسر
پس از گذشت چند سالو بالاخره به پاس خدمات فراوانی که امینالضرب پسر و پدرش برای دولت انجام داده بودند و در اواخر سال۱۳۳۰ قمری، دولت وقت به ریاستالوزرایی صمصامالسلطنه بختیاری درصدد برآمد با تصرف و نظارت مستقیم بر چگونگی اداره املاک امینالضرب بهتدریج بدهیهای او را به بانکهای مذکور بازپرداخت کند. در نامه صمصامالسلطنه بختیاری که در اینباره در ۲۰ ذیحجه ۱۳۳۰ خطاب به وزیر امورخارجه وقت نوشته است، چنین میخوانیم: «وزارت جلیله امورخارجه - نظر بر لزوم رعایت اعتبار جناب حاج امینالضرب که همواره مصدر خدمات و متحمل زحمات عمده دولت بودهاست، هیاتوزراء عظام چنانکه خاطر شریف مستحضر است، تصمیم مینماید، مطالباتی که بانک استقراضی و بانک شاهنشاهی از مشارالیه دارند، دولت تضمین نماید، املاکی را که مرهون این مطالبات است، دولت در تحتنظارت خود گرفته از حاصل آنها به اقساط معینه طلب بانکها را بپردازد. لهذا لازم است، آن وزارت جلیله با بانکها داخل در مذاکره شود، مدت استهلاک قروض را به قسمی که با میزان حاصل املاک متناسب باشد، معین و حتیالامکان در تمدید آن و تشخیص مساعدتی که بانک در باب تنزیل و غیره وعده دادهاست، مساعی لازم بهعمل آید. نتیجه را اطلاع دهید که قرار آن بهطور قطعی داده شود.» حاجحسین، امینالضربثانی، از جمله اولین خیران مدرسهساز در ایران بود؛ بهطوری که به گروه تامینکنندگان منابع مالی مدرسه خیریه سادات پیوست. این مدرسه در آن زمان که افراد، وقعی به تحصیل نمینهادند و حتی تحصیل را برای زنان نکوهیده میدانستند، خدمات درسی و مالی به کودکان بیسرپرست ارائه میداد. البته نام نیک خاندان امینالضرب در تاریخ ایران تنها به این دلایل نیست، این خانواده تجارت را از دایره انحصار دولت رهایی داده و توانستند در سایه ثروت بسیاری که از طریق ارتباطات خارجی و داخلی خود فراهم آورده بودند، به پیشگامان تجدد و حتی اقتصاد آزاد در ایران بدل شوند.
یکی دیگر از اقدامات امینالضرب، سرمایهگذاری حاج محمدحسین در کارخانه چینیسازی تهران بود که در اثر دسیسه روسها به هم خورد، اما حاج حسین آدم از پای نشستن نبود؛ او بار دیگر به تاسیس کارخانه بلورسازی اقدام کرد و ماشینها را از اروپا وارد کرد؛ اینبار نیز کارش نافرجام بود و کارخانه تعطیل شد. از دیگر اقدامات وی در راه ایجاد صنایع در ایران سرمایهگذاری برای تاسیس راهآهن محمودآباد - آمل بود که برای مقدمات آن به بلژیک سفر کرد و وسایل موردنیاز را از آنجا خریداری کرد و دو مهندس بلژیکی را برای نقشهبرداری و انجام امور دیگر استخدام کرد. با تمام این تلاشها احداث راهآهن توسط حاج محمدحسین امینالضرب در اثر کارشکنیهای درباریان ناکام ماند.
اسناد نشان میدهد که امینالضربها منشأ تاسیس مجالس تجارت در دوران قاجاریه و ایجاد رابطه اداری و حقوقی با دولت بودند. آنها بهخاطر فعالیتهای مختلف اقتصادی جزو دولتمردان اقتصادی کشور و بهخاطر سرمایهگذاری و عدمکمک دولت در زمره اربابان صنایع بخش خصوصی بودند. او همچنین یکی از امتیازداران ترن رنارد و ترن اسکنت و راه شوسه و ارابه رو مابین تهران و مشهد مقدس و از مشهد به سیستان و ترشیز (کاشمر) و مابین تهران و کرمانشاهان تا خانقین، بودهاست.
حاج محمدحسین امینالضرب در سالهای پایانی عمر خود به ریاست اتاق تجارت تهران رسید و در نهایت در سال ۱۳۵۲ه. ق در سن ۶۲ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت.
حاصل زندگی حاج محمدحسین، بهجز راهآهن و توسعه اقتصادی، یک فرزند است. اصغر مهدوی برای تحصیلات دانشگاهى به فرانسه رفت و در رشته اقتصاد درجه دکترا گرفت. موضوع رساله دکترایش دیوان محاسبات ایران بود. ایامى که در فرانسه درس مىخواند، مصادف با دوران جنگجهانى دوم بود. ناچار چندى بعد از آن در فرانسه ماند تا راهها باز شد و توانست به ایران بازگردد. در روزگار جنگ سختى بسیار دیده بود. وی یکی از بنیانگذارن کانون حقوق بود که به تشویق دکتر ارانی برای مطالعه و تحقیقات دانشجویی و ترجمه کتب در خانه پدری دکتر مهدوی ایجاد کردند، پس از مدتى اقامت در وطن ناگزیر از سفر دیگرى به فرانسه شد که یک سالبه درازا کشید.
او یکى از برگزیدگان برای تدریس در رشته اقتصاد بود، پس به عضویت در هیات علمى دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران درآمد و در دانشکده جدید سمت استادى یافت و چندى گروه اقتصاد سیاسى آنجا را تصدى کرد. البته به موسسه تحقیقات اقتصادى که وابسته به آن دانشکده بود، هم پیوستگى علمى داشت. مهدوى هیچگاه در پىدستیافتن به مقام و منصب سیاسى و دولتى نبود. اصغر مهدوی، همچنین دارای مجموعهای بسیار نفیس از کتب خطی و قدیمی ایران بود که در مدت بیست سال و با تلاش زیاد جمعآوری کرده و همچنین به سبب گنجینه ماندگار امینالضرب اول و دوم برجای مانده بود. فرزند او، شیرین مهدوی نیز اقدام به جمعآوری کتابی درباره زندگی حاج محمدحسن و حاج محمدحسین کرد و حاصل آن تالیف کتاب ارزشمند «زندگینامه حاج محمدحسن کمپانی» بودهاست.