اینرسی (لختی) نهادی؛ مانع بزرگ رشد اقتصادی ایران
علل مستقیم مانند انباشت سرمایههای فیزیکی و انسانی، تغییر فنی درونزا و... و علل غایی مانند شانس و جغرافیا و نهادها و... است. براین اساس، نهادها institutions یکی از علل غایی یا نهایی رشد اقتصادی تلقی میشوند. تعاریف بسیار زیادی برای نهادها وجود دارد. در یک تعریف بسیار ساده، نورث نهادها را قواعد بازی تعریف میکند، قواعدی که باعث ساختارمند شدن رفتارهای افراد میشوند. نهادها محدودیتهایی هستند که افراد در بین خود ایجاد میکنند تا رابطه بین خود را ضابطهمند کنند. این محدودیتها میتواند به شکل رسمی (از طریق قانون اساسی یا قوانین و مقررات رسمی، بخشنامهها، آییننامهها، دستورالعملها و...)، یا غیررسمی (از طریق سنتها و آداب و رسوم و...) اعمال شوند. بسیاری از پژوهشگران در کشور دنبال بررسی تاثیر کیفیت نهادی (مانند کیفیت حکمرانی، حاکمیت قانون، فساد و...) بر رشد اقتصادی بودهاند و عمدتا به این نتیجه رسیدهاند که کیفیت پایین نهادی در کشور مانع رشد اقتصادی شده است. روند مطالعات در همین حد متوقف شده است. حال این سوال مطرح است که چگونه میتوان نهادها را تغییر داد تا عاملی برای رشد اقتصادی شوند؟ به این سوال در کارهای تجربی در اقتصاد ایران تقریبا پاسخی داده نشده است. اما به لحاظ نظری، در کتاب پویاییهای تغییر نهادی (فقیه و صمدی، ۲۰۲۱، اسپرینگر) درباره تعریف نهادها، شاخصهای اندازهگیری کیفیت نهادی، شیوه تغییر نهادها و همچنین نظریههای تغییر نهادی صحبت شده و به این سوال تا حدودی پاسخ داده شده است.
اما سوال اساسیتر این است که آیا حتما باید نهادها را تغییر داد؟ و آیا نهادها به راحتی قابل تغییر هستند؟ پاسخ سوال اول همیشه مثبت نیست. وقتی نهادهای خوب وجود دارد و قاعده بازی خوبی داریم (مانند مشارکت مدنی خیرین در زمینههای اقتصادی)، دلیلی بر تغییر آن نیست. ایجاد تغییر، مستلزم گسست ریشهای با گذشته، کنار گذاشتن عادات و روال گذشته و نهادهای منسوخ شده و گذار به نهادها و ساختارهای جدید است. اما زمانی که قاعده بازی بد باشد (مانند شیوه تولید، قیمتگذاری و واردات خودرو در کشور) نیز نمیتوان آنها را به راحتی تغییر داد. علت این کار را میتوان در وجود پدیدهای به نام اینرسی یا لختی نهادی institutional inertia جستوجو کرد. اینرسی- مفهومی وام گرفته شده از فیزیک- بیانگر مقاومت در برابر تغییر بوده و اشاره به تمایل به حفظ حالت قبلی دارد. این مفهوم توسط نیوتن و در قالب قانون اول نیوتن مطرح شد. از آن پس در بسیاری از رشتههای دانشگاهی دیگر کاربردهای گستردهای پیدا کرد، از جمله در علوم، مهندسی، اقتصاد، مدیریت، روانشناسی و علوم اجتماعی. برخی از نمونههای اینرسی عبارتند از: اینرسی حرارتی، سیلوستر، آب و هوایی، اکولوژیکی، شناختی، روان شناختی، روانی، خواب، اجتماعی، شرکتی، سازمانی، سیاسی و اینرسی نهادی (فقیه و همکاران، ۲۰۲۴، اسپرینگر). اینرسی نهادی خود واژه بسیار کلی است که شامل اینرسی اقتصادی و حقوقی، اجتماعی و فرهنگی، سیاسی و سازمانی میشود. اینرسی جنبه مثبت و منفی دارد. وقتی نهادی کارآ است، ضرورتی بر تغییر وجود ندارد. در این شرایط جنبه مثبت اینرسی مدنظر است. اما وقتی نهادی ناکارآ باشد، چسبندگی آن جنبه منفی قضیه است و باید بر آن غلبه کرد. در متون اقتصادنهادی، وقتی صحبت از اینرسی نهادی است، اغلب بر جنبه منفی آن تاکید میشود و صحبت بر غلبه کردن بر آن است.
اما اینرسی نهادی چیست و تحت تاثیر چه عواملی است؟ آیا رشد اقتصادی ایران تحت تاثیر اینرسی نهادی در ایران است؟ سوال اول بهطور مفصل در کتاب «اینرسی نهادی: نظریه و شواهد» (فقیه و صمدی، ۲۰۲۴، اسپرینگر) پاسخ داده شده است. هدف این نوشتار بیشتر توجه دادن پژوهشگران کشور برای یافتن پاسخ سوال دوم است. برای پاسخ به این سوالها باید گفت که یک فرض اساسی (صریح یا ضمنی) در بسیاری از مطالعات تجربی و نظری در مورد نهادها این است که باثبات و پایدار (stable) هستند. مفهوم اینرسی نهادی دقیقا به این فرض برمیگردد. اینرسی نهادی، به چسبندگی (stickiness) نهادها یا نحوه مقاومت آنها در برابر تغییر مربوط میشود. این مقاومت در برابر تغییر، یک ویژگی تعیینکننده نهادها است، زیرا آنها بهطور قابل توجهی به سمت ثبات و قابل پیشبینی بودن تمایل دارند. نهادها برای ایجاد نظم باید نسبتا پایدار و بادوام باشند. این ویژگی نهادها منجر به مقاومت آنها در برابر تغییر میشود. در برخی مطالعات دیگر، شکست در تبدیل یک شکل سازمانی ناکارآمد به شکل کارآمد به عنوان اینرسی نهادی شناخته شده است. بهطور کلی، اینرسی نهادی به موارد زیر اشاره دارد:
ناتوانی نهادها در ارائه پاسخ به موقع به مشکلات ایجاد شده
تمایل نهادها به مقاومت در برابر تغییرات
چسبندگی نهادها یا نحوه مقاومت آنها در برابر تغییرات
ناتوانی نهادها در پاسخگویی مناسب به تغییرات در محیطهای ملی و بینالمللی.
برای دستیابی به تغییر نهادی باید بر اینرسی نهادی (که ویژگی ذاتی نهادهاست) غلبه کرد. هنگامی که بر اینرسی نهادی غلبه میکنیم، میتوان نهادهای جدیدی ایجاد کرد. البته اینرسی نهادی پس از ایجاد نهادهای جدید دوباره ایجاد خواهد شد و نهادها در برابر تغییر، مقاومت خواهند کرد. اینرسی نهادی را میتوان در اشعار شاعرانی مانند فردوسی، مولوی، سعدی، شهریار و دانشمندانی چون ابنخلدون و اندیشمندانی چون منسر اولسون و دارون عجم اوغلو پیدا کرد: برای وقتی سعدی میگوید: دیر آمدی ای نگار سرمست... یا شهریار میگوید: نوش دارویی و بعد مرگ سهراب آمدی... منظورشان این است که نهادهای موجود در تشخیص و پاسخگویی به مشکلات ناتوان بودهاند و اگر راهحلی ارائه شده است، دیرهنگام بوده است.انواع اینرسی نهادی را میتوان به سه دسته اینرسی در سطح فردی (شامل اینرسی شناختی، اینرسی روان شناختی، اینرسی کلینیکی)، اینرسی در سطح جامعه و ساختار سیاسی (اینرسی اجتماعی و اینرسی سیاسی و اینرسی سازمانی -شامل اینرسی نگرشی و بینشی، اینرسی در عمل) و اینرسی در سطح توسعه دانش، مفاهیم و ایدهها دستهبندی کرد. همچنین چند اصطلاح مترادف با اینرسی نهادی وجود دارد که میتوان به «چسبندگی نهادی» Institutional stickiness/ institutional rigidity، «سکون نهادی» institutional stasis و «تغییر وابسته به مسیر» path-dependent change اشاره کرد. چسبندگی نهادی مترادف با اینرسی نهادی است؛ اما با سکون نهادی متفاوت است. زیرا اینرسی نهادها با نوسانات و تغییرات نهادها سازگار است. آنچه در اینرسی نهادی بر آن تاکید میشود این است که نهادها به سمت اصلاحات مورد نظر حرکت نمیکنند و موانعی بر سر راه آنها وجود دارد. با این حال، اینرسی نهادی به معنای عدم تغییر یا سکون نهادی نیست. بنابراین، تحلیل عجم اوغلو از سکون نهادی با مفهوم اینرسی نهادی ناسازگار نیست. اینکه چه عامل یا عواملی منجر به اینرسی نهادی میشوند نیز بحث بسیار مفصلی است که صمدی و همکاران (۲۰۲۴) در کتاب اینرسی نهادی بررسی کردهاند. این عوامل را میتوان در قالب ۱۶عامل و در ۴ گروه زیر بررسی کرد:
-عوامل اقتصادی (شامل ترجیحات درونزا، عقلانیت محدود، نااطمینانی، هزینههای غیر قابل بازگشت، مساله سواری مجانی، فقدان اطلاعات، فقدان منابع)
-عوامل سیاسی-اجتماعی (شامل محدودیتهای غیررسمی، قدرت و مشروعیت، ائتلافهای توزیعی، تضاد سیاسی، پیوندها و ارتباطات راهبردی، ارتباط متقابل بین ترجیحات نهادی و تحرک، ارتباطات متقابل بین فرهنگ و نهادها)
- عوامل تاریخی (وابستگی به مسیر)
- عوامل روانشناختی (الگوهای ذهنی)
در ادبیات غنی ایران درباره برخی از انواع اینرسیها و برخی از دلایل آن بحث و بررسی شده است، اما کارهای انجام شده توسط پژوهشگران براساس این متون، به هیچوجه کافی نیست و لازم است تمرکز پژوهشگران در این زمینه بیشتر شود. برای رضاقلی در مقاله سوراخ کژدم خود براساس باب اول گلستان سعدی به تحلیل وجود اینرسی سیاسی در ایران میپردازد و آن را یکی از موانع رشد اقتصادی معرفی میکند. اما به تحلیل اینرسی اقتصادی- حقوقی و اینرسی اجتماعی هیچ توجهی نشده است. منسر اولسون در کتاب فراز و فرود ملتها (۱۹۸۲) به تحلیل عمیق و دقیق یک عامل به وجود آورنده اینرسی اجتماعی یعنی وجود ائتلافهای توزیعی پرداخته است. عاملی که هم اکنون در اقتصاد ایران بهشدت احساس میشود و یکی از موانع بسیار مهم رشد اقتصادی است. برای در خودروسازی کشور، وجود ائتلافهای توزیعی بسیار قوی اجاره واردات خود را نمیدهند. حتی گاهی اوقات این ائتلافها در بخش واردات بسیار فعال هستند و اجازه تولید در داخل را نمیدهند. وجود این ائتلافها باعث شده که صنعت خودرو به این حالت ناکارآمد در بیاید.
دیگر، در بخش مسکن است. ائتلافهای توزیعی قوی در بخش زمین وجود دارد که اجازه کار ساختمانسازی و ساخت مسکن را به تولیدکنندگان واقعی نمیدهند. شکست برنامههای مسکن مهر دولت احمدینژاد، مسکن اجتماعی دولت روحانی و نهضت تولید چهار میلیون مسکن در دولت فعلی شاهدی بر این مدعا است. از سوی دیگر در اقتصاد ایران بهشدت با اینرسی سیاسی روبهرو هستیم و شاید مهمترین مانع رشد اقتصادی ایران نیز همین باشد. برای رئیس مجلس شورای اسلامی و دیگر مسوولان اجرایی و حقوقی و نظارتی، همواره از نامناسب بودن شرایط کشور برای حل مشکلات اقتصادی صحبت میکنند، اما هیچگاه اقدام موثری تاکنون انجام ندادهاند. جا دارد در یک پژوهشی عمیق، به تشخیص انواع اینرسی نهادی در کشور، عوامل موثر بر آن، شواهد تاریخی موجود، تاثیر آن بر رشد اقتصادی پرداخته و راهکارهای غلبه بر آن بررسی شود.