چشم‌به‌راهتان هستند!

به ترکیب پرسپولیس در جریان شکست تحقیرآمیز برابر مس رفسنجان انتهای جدولی نگاه کنید؛ نفراتی مثل محمدحسین کنعانی‌زادگان، فرشاد احمدزاده، سروش رفیعی و علی علیپور که در ترکیب اصلی حضور داشتند، همگی دومین یا شاید حتی چندمین دوره حضورشان در این تیم را می‌گذرانند. ضمن اینکه روی نیمکت عیسی آل‌کثیر و روی سکو هم وحید امیری چنین شرایطی داشتند و تازه باید از امید عالیشاه و میلاد سرلک هم که برای گذراندن خدمت سربازی از تیم جدا شدند و بازگشتند هم نباید بگذریم. ترکیب فعلی استقلال کمی از این لحاظ بهتر است چون به جز میلاد زکی‌پور که تابستان امسال به شکل عجیبی به تیم بازگشت و البته آرش رضاوند که قبلا قرضی جدا شده بود، در کل تیم فقط روزبه چشمی سابقه این را دارد که یک فصل را خارج از جمع آبی‌ها بازی کند و به این تیم برگردد. البته با چشم‌پوشی از نفراتی مثل رافائل سیلوا، محمدحسین مرادمند و امیرعلی صادقی که برای مدت‌های کوتاه و بلند قراردادشان فسخ شد، اما به فهرست اضافه شدند. سوال کلی اینجاست چند نفر از این فهرست عریض و طویل سرخابی، تبدیل به ستاره‌هایی شدند که قبلا بودند؟ به جز چند مورد انگشت‌شمار، اکثر این نفرات پس از بازگشت دستاوردی به جز افت و خراب کردن گذشته‌شان نداشته‌اند تا جایی که صدای طرفداران هم در آمده. مشابه این اتفاق را به ندرت در باشگاه‌های بزرگ اروپایی شاهد هستیم. اینکه مثلا رئال مادرید تحت هیچ شرایطی حاضر نشده حتی کریستیانو رونالدو و سرخیو راموس اسطوره‌ای را حتی برای مدت کوتاهی دوباره به خدمت بگیرد یا لیونل مسی که می‌شد فرمولی برای بازگشتش به بارسلونا چید، اما خب قرار نیست هرکسی به هر دلیلی که رفت، دوباره بازگردد. این دقیقا تفاوت ما با سطح اول دنیاست؛ باشگاه‌های بزرگ اینجا مثل خانواده‌ای که منتظر بازگشت فرزند دلبرشان به خانه پس از تکمیل کردن تحصیلات هستند، چشم به راه بازیکنانی هستند که بهترین دورانشان را در تیم‌های دیگر سپری کردند و قرار است دوباره پول میلیاردی به جیب بزنند و شهرتشان را در چشم طرفداران بینوا کنند. در چنین شرایطی، چگونه می‌توان امید داشت خروجی کار مثبت باشد؟