سه باور ساختگی در شبکهسازی که رشد شغلی را عقب میاندازد
در ادامه، به سه باور نادرست که باعث عقب ماندن در مسیر رشد شغلی میشود میپردازیم.
اولین باور نادرست آن است که تصور شود شبکهسازی تنها برای یافتن شغل است. بسیاری شبکهسازی را چیزی میدانند که باید در بحبوحه یافتن شغل به سمت آن بروند. این یک نگرش واکنشی است که در بلندمدت آسیبزا خواهد بود، در حالی که شبکهسازی موثر نه واکنشی و منفعل بلکه پیشنگرانه و فعال است. قویترین شبکههای حرفهای نه در زمان بحران و نیاز فوری، بلکه از مدتها قبل و با فرصت کافی برای ساختن رابطههای بلندمدت شکل گرفتهاند.
وقتی یاد بگیرید در شرایطی که ثبات شغلی دارید شبکهسازی کنید مکالمه و لحن شما بهتر میشود، چون تلاش نمیکنید خواستهای را مطرح کنید یا خود را مورد پسند طرف مقابل نشان دهید تا مثلا شغلی به شما بدهد. یعنی ارتباطات شما از حالت بدهبستان عاری است. این شیوه ارتباط باعث میشود شبکهای که ساختهاید برای پشتیبانی از شما در زمان بحران آمادگی پیدا کند. کیت فرازی (Keith Ferrazzi)، در مطلبی تحت عنوان «تکخوری نکنید!» تاکید میکند که شبکهسازی موفق از ابتدا با پیشنهاد ارزش آغاز میشود و شبکهسازی برای یک هدف خاص مانند یافتن شغل، در مخاطب احساس سردی و بیگانگی ایجاد میکند. او این حالت را در مقابل همبستگی حقیقی قرار میدهد که از نظر او به اشتراک گذاشتن دانش، منابع، زمان و انرژی، دوستان و همکاران و بالاخره همدلی و مهربانی با اعضای شبکه است. در این نگرش ارتباطات نه یک بدهبستان بلکه به معنی ساختن روابط معنیدار است. شبکهسازی پیش از آنکه به شما در یافتن شغل جدید کمک کند، موجب موفقیت شما در شغل فعلیتان نیز میشود.
دومین نگرش نادرست آن است که اعتقاد داشته باشید شبکهای که صرفا شامل حلقههای نزدیک به شغل فعلیتان باشد کافی است. البته این حلقهها شبکه قدرتمندی میسازند اما شبکه عملیاتی شما به اندازه یک شبکه استراتژیک نمیتواند ایدهها، فرصتها و تغییرات صنعت را برای شما نمایان کند. شبکه عملیاتی برای اجرای وظایف روزانه مناسب است اما شبکه استراتژیک شامل ارتباطاتی است که شما بین شغلها، صنایع و مناطق برقرار میکنید و بنابراین منظره وسیعتری را در اختیارتان قرار میدهد. در شبکههای استراتژیک، دیگران با افکار شما وارد چالش میشوند، نظرات متفاوتی ارائه میکنند و در را به سوی فرصتهایی برایتان باز میکنند که حتی تصور نمیکردید وجود داشته باشند. این تنوع ارتباطی به احتمال زیاد به رشد و نوآوری شغلی شما کمک خواهد کرد. حال ممکن است بگویید با توجه به مشغله کاری که دارید فرصتی برای ارتباط با افرادی خارج از شبکه عملیاتی باقی نمیماند. این گفته از نگرش نادرست سوم ناشی میشود.
سومین نگرش نادرست آن است که فکر کنیم شبکهسازی لزوما باید به صورت رسمی باشد و از طریق رویدادهای رسمی، جلسات برنامهریزیشده یا با یک استراتژی حسابشده انجام شود. اما نیازی به اینها نیست. بسیاری از ارتباطات موفق در گفتوگوهای غیررسمی، مثلا در حین یک ناهار معمولی، در گردهماییهای صنعتی، یا در فضای آنلاین که با صحبت روی علایق مشترک آغاز میشود شکل میگیرد. در واقع شبکهسازی زمانی بهترین کارآیی را دارد که بر مبنای ارتباطات ارگانیک و حس علاقه و کنجکاوی اصیل بنا شده باشد. احتمال اینکه این نوع رابطه طبیعی به همکاری ادامهدار کاری نیز منجر شود بیشتر از رابطهای است که در آن احساس اجبار باشد. برای ایجاد شبکه استراتژیک از طریق برقراری رابطههای غیررسمی، باید میل به برقراری ارتباط با افراد خارج از حلقه همکاران و آشنایان را در خود تقویت کنید. مثلا اگر هر سهشنبه با همکاران واحد خود ناهار میخورید، تصمیم بگیرید بعضی سهشنبهها با فردی از دپارتمان دیگر یا حتی شخصی در خارج از سازمان، قرار ناهار بگذارید.
برای عدهای، صحبت کردن با افراد جدید مثل آب خوردن و برای عدهای سخت است. اگر شما هم صفحه کامپیوترتان را به صحبت کردن با یک غریبه در یک کنفرانس ترجیح میدهید، باید به این باور برسید که میتوانید به شیوه خودتان ارتباطاتی بسازید که به شکلگیری یک شبکه استراتژیک منجر شود. پیوستن به سازمانهای غیرانتفاعی، برقراری ارتباط مستقیم و مکالمه تلفنی یا حضوری با فردی که صرفا در فضای آنلاین با او ارتباط داشتهاید، و انجام ملاقاتهایی که هیچ محتوای خاصی برای آن تعریف نکردهاید، از جمله اقداماتی است که به بهبود کیفیت شبکه استراتژیک شما کمک میکند.
کلام آخر آنکه شبکهسازی یک سرمایهگذاری بلندمدت ادامهدار است که در صورت موثر اجرا شدن، پیامدهای بسیار خوبی برای شغل و کسبوکار شما به ارمغان خواهد آورد.
منبع: Forbes