کارآفرینان امروز در حال تجربه شیوه‌های جدید هستند. سرمایه‌گذاران از کسب‌وکارهای بزرگ با سازمان‌های عریض و طویل به سوی کسب و کارهای کوچک اشتغال‌زا متمایل شده‌اند. سرمایه‌گذاران کوچک‌تر راهکارهایی زودبازده و سیستم‌های مالی شفاف و اثرگذار را دنبال می‌کنند و به همین دلیل است که روش‌های نو، بازاریابی‌های چریکی و راه‌حل‌های آنلاین طرفداران زیادی پیدا کرده است. نگاه‌های خلاق به سمت و سوی حوزه‌های تجربه نشده یا گمنام معطوف می‌شود و تحلیل بازار شکاف‌های ریز درخواست‌های مخاطبان هدف را نشانه رفته است. گردشگری حوزه‌ای است که تمام شاخصه‌های موردنیاز را دارد؛ پرسود و پرطرفدار است و حیطه‌های ناشناخته و هیجان‌انگیز زیادی برای کشف و تصرف دارد.

تعامل سازنده جمعیت روستایی و شهری

هر مقصد گردشگری جذابیت‌های خاص خود را داشته و انرژی بالقوه‌ای را برای جذب گردشگر در خود انباشته است. مقاصد همیشه کاخ‌های زیبا، گالری‌های هنری، هتل‌های لوکس یا دریاچه‌های باشکوه در دل کوه‌ها نیستند و ممکن است این مقصد خانه‌ای باشد که همین حالا ما در آن زندگی می‌کنیم؛ خانه‌، محله، شهر و روستای شما با اندکی تحلیل و تغییر یک هدف گردشگری برای توریستی است که تجربه زندگی در این فضا را ندارد و شما می‌توانید این تجربه را برای مدتی با او شریک شوید. در این میان، گردشگری روستایی حوزه‌ای است که می‌تواند جدا از تمام منافع اقتصادی، تجربه‌ای جدید برای بسیاری از مردم باشد. مناطق روستایی همیشه بیشتر از شهرها در معرض آسیب‌های ناشی از رکود اقتصادی بوده‌اند. عدم تنوع اقتصادی، ضعف تفکرات کارآفرینانه و کاستی خلق موقعیت‌های مناسب که در بسیاری از مواقع به دلیل نبود زیرساخت‌های لازم و منابع کافی اقتصادی ایجاد می‌شود، از دلایل بروز چنین شرایط ناامیدکننده‌ای در فضای روستایی است. وجود چنین شرایطی، از جمله دلایل اصلی مهاجرت به شهرها محسوب می‌شود و تبعات نامناسب فراوانی را به همراه دارد؛ بیکاری، درآمد اندک، بهره‌وری پایین و مشکلات زیست محیطی، ساکنان روستا را ترغیب به مهاجرت می‌کند. این در حالی است که بسیاری از روستاییان منابع موجود در محدوده خود را به حساب نمی‌آورند یا آن را برای یک فعالیت کارآفرینی کافی نمی‌دانند. از سوی دیگر شهرگریزی درحال حاضر تبدیل به یکی از دغدغه‌های شهرنشینان شده است و هر روز در شهرهای بزرگ زمزمه‌های خستگی و کلافگی ناشی از معضلات شهری همچون ترافیک، آلودگی‌های زیست‌محیطی و روزمرگی را می‌شنویم و این بهانه خوبی برای توجه بیشتر به گردشگری روستایی است. با توجه به منابع و دارایی‌های موجود در روستاها به نظر می‌رسد استعداد بکری جهت ایجاد جذابیت‌های گردشگری و ساخت فرصت‌های مناسب در بستر چنین فضایی وجود دارد. بنابر تعریف کارآفرینی که فرآیند خلق ابتکارها و نوآوری‌ها و ایجاد کسب‌وکارهای جدید در شرایط خطرخیز از طریق کشف فرصت‌ها و بهره‌گیری از منابع مطرح می‌شود، روستا و فضای غیرشهری دارای پتانسیل وسیعی برای فعالیت‌های کارآفرینی در حوزه گردشگری است. این یک ارتباط دوطرفه است که توسعه روستا به‌عنوان یک خاستگاه انسانی را به دنبال داشته و از طرفی می‌تواند جاذبه‌های گردشگری یک منطقه وسیع جغرافیایی را افزایش دهد.

الزامات توسعه گردشگری روستایی

با این توصیفات و بررسی نقش ایجاد برنامه‌های گردشگری در بستر روستایی، نکات مهمی وجود دارد که برای راه‌اندازی چنین صنایعی باید به آنها توجه کرد. طبیعتا در وهله اول برنامه جامع و استراتژی مناسب، طبق روال کاری تمامی کسب‌وکارها لازمه کار خواهد بود. امروز استارت‌آپ‌ها با روند روبه رشدی در حال توسعه هستند و برنامه‌های استارت‌آپی در حوزه‌های مختلف برگزار می‌شوند. با توجه بیشتر و تمرکز گروه‌های فعال در گردشگری بر بستر روستاها، به نظر می‌رسد می‌توان از این پتانسیلی که تا به امروز کمتر به آن توجه شده است بهره‌برداری بهتری کرد. نکته بعدی توجه به زیرساخت‌هایی است که لازمه انتخاب یک روستا و تلاش برای ایجاد یک برند مقصد از آن روستا خواهد بود. به طور مثال یکی از این شاخص‌ها، سیستم‌های حمل‌ونقل و راه‌های دسترسی به آن روستا است. مسلما مخاطبان گردشگری روستایی تمایل به استفاده از فضای بکر روستا دارند اما دسترسی و سیستم‌های حمل‌ونقلی نباید نادیده انگاشته شود. شرایط اقلیمی و جغرافیایی که در ایجاد خدمات حمل‌ونقل نقش بسزایی دارد از پارامترهای اولیه انتخاب یک مقصد است. علاوه بر سیستم حمل‌ونقل مناسب، ایجاد فضاهای مناسب رفاهی و گردشگری از جمله ساخت هتل‌ها، اقامتگاه‌ها و امکانات تفریحی لازم با استانداردهای یک منطقه توریستی روستایی، از دیگر الزامات توسعه گردشگری در یک روستا است. نکته بعدی لزوم تبلیغات در گردشگری روستایی است. تبلیغات در این نوع گردشگری اهمیت دوچندانی می‌یابد. شما برای معرفی شهر اصفهان به‌عنوان یک مقصد گردشگری به سیاست و تبلیغات چندان ویژه‌ای نیاز ندارید. اصفهان خود یک برند مشخص برای گردشگری است و تمامی جاذبه‌های لازم را برای مسافران دارد؛ اما در گردشگری روستایی نه‌تنها برند مقصد باید شناسانده شود و امکانات آن نیز معرفی شود، بلکه خود گردشگری روستایی به‌عنوان یک تجربه توریستی مستلزم فرهنگ‌سازی است. با توسعه شرکت‌های تعاونی روستایی و مشارکت افراد بومی که برند مقصد برای آنها اهمیت دارد می‌توان این سرمایه‌ها را جمع‌آوری و از آن برای ارتقای سطح استانداردهای لازم استفاده کرد. توسعه صنایع‌دستی، کشاورزی، غذایی و طبیعی روستا از اهرم‌های درآمدزایی این شرکت‌های تعاونی است که می‌تواند چرخه مناسب اقتصادی را در روستا فراهم می‌کند و خود اشتغال‌زایی دوچندانی را ایجاد کند.

رضا مافی / مشاور توسعه بازار