به بهانه اتمام قریبالوقوع طرح ژئوپارک قشم
ژئوتوریسم، دریچهای بهسوی طبیعت بیجان
مهدیس مدنی
کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم
طرحهای اولیه نخستین ژئوپارک کشور در جزیره قشم رو به اتمام است و همین موضوع امید متخصصان و پژوهشگران در این عرصه را به آیندهای روشن برای ژئوتوریسم ایران افزایش داده است. ژئوتوریسم یا گردشگری زمین در بسیاری از منابع علمی بهعنوان گونهای از گردشگری پایدار که منجر به حفاظت از طبیعت، رفاه اجتماعی جوامع محلی و همچنین شکوفایی و ثبات اقتصاد محلی میشود، معرفی شده است. بسیاری ژئوتوریسم را زیرمجموعه طبیعتگردی میدانند.
مهدیس مدنی
کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم
طرحهای اولیه نخستین ژئوپارک کشور در جزیره قشم رو به اتمام است و همین موضوع امید متخصصان و پژوهشگران در این عرصه را به آیندهای روشن برای ژئوتوریسم ایران افزایش داده است. ژئوتوریسم یا گردشگری زمین در بسیاری از منابع علمی بهعنوان گونهای از گردشگری پایدار که منجر به حفاظت از طبیعت، رفاه اجتماعی جوامع محلی و همچنین شکوفایی و ثبات اقتصاد محلی میشود، معرفی شده است. بسیاری ژئوتوریسم را زیرمجموعه طبیعتگردی میدانند. در یک تعریف بسیار ساده میتوان ژئوتوریسم را نوعی از گردشگری دانست که محور فعالیتهایش دیدن جاذبههای طبیعت بیجان است. بازدید از چشماندازهای طبیعی و اشکال موجود در سطح زمین (جاذبههای زمینشناسی) به همراه آشنایی با فرآیندهای بهوجود آورنده آنها و همچنین درک اهمیت وجودی آنها، عمده فعالیتهای ژئوتوریسم را تشکیل میهد.
برخی از چشماندازهای جاذبههای ژئوتوریسمی شامل رشتهکوهها، درههای فرونشسته، دیوارههای بزرگ پرتگاهی، آتشفشانها، گلفشانها و محیطهای با اقلیم خشک هستند. در برخی از تعاریف مربوط به ژئوتوریسم بر جاذبههای فرهنگی و تاریخی نیز تاکید بسیار شده است. آنچه مسلم است زمین بهعنوان بستر تمامی فعالیتهای نوع بشر از آغاز پیدایش تاکنون، تاثیرگذار و متاثر از این فعالیتها بوده است. برای مثال وجود معادن گوناگون در نقاط مختلف دنیا، شیوههای خاص و متنوعی از معیشت را برای ساکنان آن منطقه رقم زده است. از این جهت ژئوتوریسم نه تنها با گردشگری تاریخی و فرهنگی بلکه با برخی دیگر از انواع گردشگری همچون گردشگری ماجراجویانه نیز همپوشانی دارد.
پیمودن مسیر درههای حاصل از فرسایش یا درنوردیدن غارها جلوهای از این اشتراکات است. شاید در این موارد بتوان جاذبههای زمینشناسی را زمینهای برای رشد و توسعه سایر انواع گردشگری دانست. اما آنچه در این یادداشت مد نظر است، نه پرداختن به نقش حاشیهای و پشت صحنه این جاذبهها بلکه بررسی آنها بهعنوان بازیگران اصلی صحنه گردشگری است؛ آنگاه که پیمودن مسافتهای طولانی روی یخهای یخچالی یا بازدید از آتشفشانهای فعال هدف اصلی گردشگران از سفر باشد.
ژئوسایتها، مکانهایی که فعالیتهای ژئوتوریسم در آن اتفاق میافتد، میتوانند بخشهایی از پارکهای ملی و مناطق حفاظت شده باشند؛ مانند پارک ملی یلو استون در ایالات متحده آمریکا. در برخی موارد محیطهای کشاورزی و شهری نیز برخی از چشماندازهای زمینشناسی را دربردارند؛ برای مثال مقاطع برش داده و سنگبرداریشده جادهها که در برخی اوقات مناظری از ساختارهای سنگی جالب توجه به نمایش میگذارد. از این رو ژئوتوریسم میتواند در همه کشورها و همه نقاط جهان گسترش یابد؛ با این تفاوت که در همهجا (مانند همان مقاطع برش خورده در جادهها) امکان توسعه زیرساختهای گردشگری یا ارائه توضیح و تفسیر پدیدهها برای ایجاد حس حضور در طبیعت و درک و لمس این جاذبهها وجود ندارد.
از این منظر کیفیت تجربه گردشگران در مقصدهای گوناگون ژئوتوریسم میتواند متفاوت باشد. بنابراین مقصدهای ژئوتوریسم به طرق گوناگون تلاش میکنند تا این جاذبهها را در دسترس گردشگران قرار دهند و آنها را به هر روشی که دید و درک بهتری از آن عارضه طبیعی به دست میدهد به سوی بازدید از این پدیدهها هدایت کنند. پرواز ویژه بازدید از مناظر، پیادهروی در مسیرهای مخصوص با طی مسافتهای گوناگون یا حتی پیمودن بخشی از ژئوسایتها با خودروی شخصی از جمله روشهای بازدید از جاذبههای زمینشناسی هستند.
اما هرچقدر راه دسترسی به این جاذبهها آسانتر میشود، به فراخور آن تبعات و مشکلات محیط زیستی نیز افزایش مییابد. سهولت دسترسی به یک مقصد به معنای افزایش تقاضا برای آن مقصد است. در نتیجه رفت و آمد به منطقه بهوسیله وسایل نقلیه گوناگون افزایش مییابد. همچنین با ساخت و فراهم آوردن تسهیلات اقامتی و گسترش گشتها و فعالیتهای گردشگران، فضای بیشتری برای بروز اثرات منفی ایجاد میشود.
داولینگ و نیوسام در کتاب خود تحت عنوان ژئوتوریسم عنوان میکنند که کیفیت این تاثیرات میتواند وابسته به نوع و منبع اثر، حساسیت محیط و همچنین کارآیی اقدامات مدیریتی صورت گرفته در محل باشد. میزان تخریب در سایتهایی که با ورود انبوه گردشگران مواجه هستند در مقایسه با سایتهایی که در نواحی حاشیهای قرار دارند و هنوز شهرت چندانی نیافتهاند بسیار بیشتر است. این تخریبها طیف وسیعی دارند همچون جنگلتراشیها برای توسعه گردشگری و در نتیجه آن فرسایش زمین، لگدکوب شدن گیاهان بومی، تخریب فسیلها یا خارج شدن آنها از محل بهوسیله گردشگران، ریختن زباله و بسیاری موارد دیگر. برخی از متخصصان امر بر این باور هستند که یکی از راههای جلوگیری از چنین تخریبهایی آموزش به گردشگران است. شاید درک پدیدههای زمینشناسی در مقایسه با دیدار از یک دریاچه یا جنگل بکر سختتر باشد. اگرچه برخی از این عوارض در همان برخورد اول چشمنواز و حیرتانگیز هستند اما برای ارتباط برقرار کردن با اغلب آنها نیازمند توضیحات تکمیلی هستیم. نقش راهنمایان گردشگری بهعنوان تسهیلگر در برقراری این رابطه بسیار حائز اهمیت است.
ایران اما با وجود داشتن طیف وسیعی از پدیدههای زمینشناختی تاکنون نتوانسته بهره چندانی از توسعه ژئوتوریسم و منافع سرشار آن ببرد. احداث ژئوپارک قشم میتواند سهم بزرگی در هموار کردن این راه داشته باشد. ایران با وجود اشکال کوهستانی، روستاهای آتشفشانی، گلفشانها، دریاچهها، چشمههای آب گرم، آبشارها، کلوتها و بسیاری دیگر از اشکال جاذبههای زمینشناختی، ظرفیتهای بسیاری برای درخشیدن در این مسیر دارد. اما آنچه مسلم است داشتن طرح و برنامهای جامع با در نظر گرفتن تمامی جوانب توسعه پایدار باید نخستین تعهدی باشد که مسوولان و برنامهریزان در این عرصه خود را به آن پایبند میدانند.
ارسال نظر