تاثیر ویژگیهای جمعیتشناختی بر توریسم
مهدیس مدنی
کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم
جمعیتشناسی علمی است که به مطالعه و بررسی ترکیب و ساختار جوامع انسانی میپردازد. مولفههایی همچون سن، جنسیت، سطح تحصیلات، درآمد و محل اقامت جزو ویژگیهای جمعیتشناختی هر فرد محسوب میشوند. هرگونه تغییر و تحولی در این ویژگیهای فردی، در سطح کلان بر ویژگیهای جمعیتشناختی یک کشور تاثیر خواهد گذاشت.
ویژگیهای جمعیتشناختی هر جامعه یکی از عواملی است که بر عرضه و تقاضای گردشگری نیز تاثیر میگذارد و میتواند روند توسعه آن را دگرگون سازد.
مهدیس مدنی
کارشناس ارشد برنامهریزی توریسم
جمعیتشناسی علمی است که به مطالعه و بررسی ترکیب و ساختار جوامع انسانی میپردازد. مولفههایی همچون سن، جنسیت، سطح تحصیلات، درآمد و محل اقامت جزو ویژگیهای جمعیتشناختی هر فرد محسوب میشوند. هرگونه تغییر و تحولی در این ویژگیهای فردی، در سطح کلان بر ویژگیهای جمعیتشناختی یک کشور تاثیر خواهد گذاشت.
ویژگیهای جمعیتشناختی هر جامعه یکی از عواملی است که بر عرضه و تقاضای گردشگری نیز تاثیر میگذارد و میتواند روند توسعه آن را دگرگون سازد. این ویژگیها بیوقفه دستخوش تغییرات کوچک و بزرگ میشوند، از این رو بر تمام کسب و کارهایی که خواهان موفقیت در بازار پر رقابت گردشگری هستند واجب است که این تغییرات را به دقت مورد بررسی قرار دهند تا بتوانند در مقابل آنها واکنشی مناسب و به موقع از خود نشان دهند. تغییرات در ویژگیهای جمعیتشناختی میتواند الگوی تقاضا را برهمزند؛ برای مثال بر میزان مسافرتهای سالانه افراد و خانوادهها بیفزاید یا طول اقامت گردشگران در یک مقصد را بکاهد. در این یادداشت به اجمال به برخی از این تغییرات و پیامدهای آنها بر عرضه، تقاضا و نیروی کار در گردشگری میپردازیم.
پیشبینی میشود تا سال ۲۰۳۰ جمعیت کره زمین از ۷ میلیارد نفر به ۳/ ۸ میلیارد نفر افزایش یابد. تاثیر حداقلی این روند «افزایش جمعیت» بر تقاضای گردشگری، افزایش تعداد سفرها و گردشگران خواهد بود. همچنین تعداد نیروی کار افزایش مییابد و برنامههای اشتغالزایی با چالشی اساسی رو به رو خواهد شد. در بعد عرضه نیز بهدلیل استفاده بیشتر از زیرساختها و تقاضای بیشتر برای کالاها و خدمات، فرصت بیشتری برای تولید و عرضه پدید خواهد آمد.
از سوی دیگر یکی از موضوعات اصلی مردمنگاری در این سالها «مهاجرت» بوده است. مهاجرتها رفتار گردشگران را تحت تاثیر قرار دادهاند. برای مثال در آلمان مهاجرت افراد از کشورهای شرقی و بهویژه خاورمیانه جامعه را به نوعی درگیر تقابل میان شرق و غرب کرده است؛ تقابلی که گردشگری داخلی آلمان را بینصیب نگذاشته است. تاثیرات روند مهاجرت بر تقاضای گردشگری هنگام انتخاب مقصد، خود را به وضوح نشان میدهد.
همچنین، مهاجرت نسل جوان جویای کار از چین به استرالیا و نیوزیلند، سبب شده چینیها بیش از پیش به این دو کشور سفر کنند و این موضوع دیدار دوستان و آشنایان گردشگری را در قاره اقیانوسیه رونق داده است. از منظر نیروی کار با افزایش مهاجرتها، تخصص و مهارت نیروی کار در یک منطقه نیز تنوع مییابد. اگر بتوان مهاجران را پیش از ورود به کشور میزبان بر اساس نیاز و احتیاج هر استان یا منطقه گزینش کرد تا حد بسیاری میتوان بازار کار را به تعادل رساند. کانادا یکی از کشورهایی است که دقیقا به همین منظور در کنار برنامههای مهاجرتی فدرال اقدام به پذیرش مهاجران از طریق برنامههای استانی نیز میکند. برای مثال در استانی مانند بریتیش کلمبیا که گردشگری رونق فراوانی دارد، نیروی متخصص و آموزش دیده در این عرصه از اولویت بیشتری در مقایسه با سایر تخصصها برخوردار است.
«ساختار سنی» جمعیت نیز یکی از عواملی است که بهویژه هنگام بازاریابی مقصدها بسیار حائز اهمیت است. این عامل روی تعداد سفرها، رفتار گردشگران در مقصد و همچنین اولویتبندی فعالیتها در یک مقصد تاثیر بسزایی دارد. پیر شدن جمعیت یکی از عواملی است که تقاضا را در صنعت گردشگری دستخوش تغییرات بسیاری کرده است. بازنشستگان اگر چه قانون فصلی بودن بازار سفر را بر هم زدهاند، اما کهولت سن، قدرت مالی و برخی از محدودیتهای آنها هنگام سفر باعث شده تا مزیت رقابتی برخی مقصدها برای میزبانی از چنین مسافرانی بیشتر باشد. از سوی دیگر عرضهکنندگان کالاها و خدمات با توجه به گروه سنی گردشگران اقدام به ارائه تسهیلات یا ساخت زیرساختها میکنند.
«ترکیب جنسیتی» جوامع نیز یکی دیگر از عواملی است که نه تنها بر انگیزه سفر و نوع فعالیتها در مقصد تاثیر میگذارد بلکه نیروی کار را هم تحت تاثیر قرار خواهد داد. برای مثال ظرف چند سال آینده در چین جمعیت مردان ۲۴ میلیون نفر بیش از جمعیت زنان در این کشور خواهد بود؛ و از آنجاکه با رشد اقتصادی چین، گردشگران چینی این روزها برای اغلب کشورهای گردشگرپذیر بازار پر سودی محسوب میشوند، در برنامهریزی سفر برای این گردشگران، نباید این نکته از نظر دور بماند.
آنچه در حوزه گردشگری همواره حائز اهمیت بوده است، داشتن نیروی کاری ماهر و آموزش دیده است. با افزایش «سطح تحصیلات» در یک جامعه میتوان امید داشت نیروی کار در این صنعت از شرایط بهتری برخوردار شود و کیفیت عرضه خدمات ارتقا یابد. همچنین «ساختار خانواده» و «درآمد خانوارها» نقش بسیار تعیینکنندهای در تعداد سفرها، مدت اقامت، هزینه سفر و قیمتگذاری روی محصولات و خدمات سفر دارد.
بررسی ویژگیها جمعیتشناختی تنها یکی از شاخصهای مطالعه بازار هدف است که در بازاریابی کالاها و خدمات گردشگری اهمیت بسیاری دارد. بیشک پرداختن به جزئیات بر هم کنش هر یک از این ویژگیها و گردشگری در این مجال نمیگنجد. از اینرو اشاره به گزارش سازمان جهانی جهانگردی، میتواند پایانی درخور برای این نوشتار باشد؛ در این گزارش آمده است: ویژگیهای جمعیتشناختی توانایی آن را دارند که به تنهایی فارغ از عوامل دیگر بازار، عرضه و تقاضا را در برخی موارد با تغییراتی بیش از ۵۰ درصد مواجه سازند.
ارسال نظر