گزارش روزنامه «تلگراف» از ایران
جذابترین کشور از دید برنگار انگلیسی
گروه گردشگری: «ایران به سادگی جذابترین کشوری است که من میشناسم»؛ این را «جان سیمپسون» میگوید که خبرنگار روزنامه انگلیسی «تلگراف» است. به گزارش «دنیای اقتصاد» او در گزارشی که اخیرا در این رسانه منتشر کرده است از اتفاقاتی که در طول سفرهایش به ایران برایش رخ داده، میگوید و تصریح میکند که نگاهی که در جهان علیه ایران وجود دارد، اشتباه است.
البته این اولین گزارش خبرنگاران خارجی درمورد جذابیتهای ایران نیست؛ گزارشهایی که سعی میکنند تصویر واقعی ایران را بدون اغراق نشان داده و تصور قالبی در مورد کشورمان را تغییر دهند.
گروه گردشگری: «ایران به سادگی جذابترین کشوری است که من میشناسم»؛ این را «جان سیمپسون» میگوید که خبرنگار روزنامه انگلیسی «تلگراف» است. به گزارش «دنیای اقتصاد» او در گزارشی که اخیرا در این رسانه منتشر کرده است از اتفاقاتی که در طول سفرهایش به ایران برایش رخ داده، میگوید و تصریح میکند که نگاهی که در جهان علیه ایران وجود دارد، اشتباه است.
البته این اولین گزارش خبرنگاران خارجی درمورد جذابیتهای ایران نیست؛ گزارشهایی که سعی میکنند تصویر واقعی ایران را بدون اغراق نشان داده و تصور قالبی در مورد کشورمان را تغییر دهند. اصلیترین دلیل آن هم این است که ایران از لاک خود خارج شده و این فرصت مناسبی برای تعامل با جهان ایجاد
کرده است.
اکنون همراه با شبکههای اجتماعی که توانستهاند با به اشتراک گذاشتن تجربهها و عکسهای مختلف از مقاصد گردشگری نظیر ایران، واقعیات کشورها را که در دل جامعه نهفته است به نمایش بگذارند، رسانههای قدرتمند غربی نیز با دیدگاههای مردمی همراه شدهاند. راهاندازی کمپینهایی چون Must See Iran که جاذبههای طبیعی، تاریخی، باستانی و فرهنگی ایران را به دنیا معرفی میکند و شکلگیری صفحاتی نظیر Every Day Iran که زندگی واقعی و روزمره ایرانیها را به نمایش میگذارد، توانسته تا حدودی جهان را نسبت به ایران و دیدن جاذبههای آن کنجکاو کند و حتی رسانههای بزرگ را نیز به تهیه گزارشهای تفصیلی از کشورمان
تشویق کند.
ایران، مقصدی غیرقابل مقایسه
این گزارش روزنامه تلگراف هم نمونهای از این حرکتها است که میتواند موجی به نفع ایران و علیه ایرانهراسی بهوجود آورد. براساس این گزارش برای جان سیمپسون، بناهای تاریخی باورنکردنی ایران، چشماندازهای خیرهکننده و مردم میهمانپذیر، آن را تبدیل به یک مقصد غیرقابل مقایسه برای تعطیلات میکند. او در گزارش خود مینویسد: «زمانی که بحث سفر و تعطیلات میشود، من بسیار افراطی هستم. پس از اقامت ۱۴روزه در دبی یا مالدیو با من صحبت نکنید: من به افغانستان و پاپوا گینه نو علاقهمند هستم. زمانی که از مشکلات مصر میشنوم، اولین چیزی که به ذهنم میرسد، خالی شدن دره پادشاهان و امکان اقامتی طولانی برای نگاهی درخور به متعلقات توتن خامن است.» او در ادامه از ارزشمند بودن ایران بهعنوان یک مقصد برای سفر میگوید و یادآور میشود همانطور که خطر سرقت مسلحانه در آفریقای جنوبی وجود دارد، یا تیر خوردن بر حسب اتفاق در آمریکا وجود دارد، در ایران هم شاید فکر کنید چیزهایی هست که نا خوشایند باشد اما این موارد معمول نیستند.
سیمپسون با اشاره به اینکه بیان نقاط تاریک یک کشور تنها آن چیزی هستند که مردم دوست دارند من در گزارشهای خود از آنها صحبت کنم، مینویسد: اجازه دهید با یک برگه سفید شروع کنیم؛ به کشوری فکر کنید با آب وهوای خشک دوستداشتنی، مردمی بافرهنگ و جذاب، بناهای تاریخی عالی، کوه ها، بیابانها و دریای خزر. ایران به سادگی جذابترین کشوری است که من میشناسم. به گفته او تا این اواخر، جذابیت سفر به ایران، موضوعی رازگونه بوده است اما از سال گذشته گشایش ایجاد شده و فرصت آشکار شدن این راز وجود دارد.
بهنجار بودن، جاذبه ایران
سیمپسون همچنین در گزارش خود مینویسد: من شروع به خواندن برخی اشارات کوچک ترغیبکننده از سفر در خاطرات نویسندگان کردم. تعداد کمی از افراد با
واقعبینی از سفر از آن جا بازگشتهاند. قطعا، در شوکه کردن همسایگانی که تنها به بالی سفر کردهاند، لذتی نهفته است و ممکن است بخواهیم بدون واقع بینی درباره ایران حرف بزنیم اما پس از اندکی، شروع به تعریف داستان واقعی و جذاب خواهیم کرد.
بهنجار بودن ایران ترغیبکننده اصلی سیمپسون به سوی کشور ما است؛ «آنچه همیشه مرا به سمت ایران سوق میدهد، بهنجار بودن آن است. شما در یک خیابان تهران موسوم به خیابان دکتر فاطمی که هتل قدیمی و دوستداشتنی لاله در آن قرار دارد، میتوانید تعلیق بین شرق و غرب را مشاهده کنید، پیوند بین مدرن بودن و آنچه که قدیمیتر و جذابتر است، یعنی گذشته ایران.» این خبرنگار انگلیسی تاکید میکند که ایران مثل عربستان سعودی نیست؛ زنهای ایرانی رانندگی و کسبوکارها را
مدیریت میکنند.
یک غربی تا زمانی که پوشش و رفتاری مناسب داشته باشد، به هیچ عنوان از سوی حکومت این کشور مورد تعرض قرار نمیگیرد.
میهماننوازی و مهربانی ایرانی
سیمپسون از مهماننوازی و مردمداری ایرانیها هم به نیکی یاد و خاطرنشان میکند: آنچه با آن روبه رو خواهید شد، یک شادی بیریا از دیدن شما است؛ یک مهربانی قدیمی نسبت به غربیها. گاهی حتی غذا خوردن در یک رستوران تهران دشوار است چون افراد بسیاری میخواهند به شما خوشامد بگویند یا پول غذای شما را پرداخت کنند.
این خبرنگار انگلیسی که سابقه پوشش خبری تظاهرات ۲۲بهمن ایران (که یکی از راهپیماییهای ضد غرب است) را در دهه ۸۰ دارد، میگوید که در جریان همین تظاهرات هم، مردم نسبت به من تعرضی نمیکردند و بهعنوان یک خبرنگار بریتانیایی، رفتار بسیار محترمانهای داشتند. سیمپسون اضافه میکند: من آن شب به سلامت کارم را انجام دادم و توانستم گزارش خود را برای اخبار آن شب بفرستم. او تاکید میکند که حقیقت را گفته است.
از دیدگاه این خبرنگار، ایران زمانی طولانی است که با غرب قطع رابطه کرده اما «اگر یک غروب در اصفهان، شهر شاه عباس روی زاینده رود همراه با دامنههای ارغوانی رنگ زاگرس در آفتاب رو به زوال پرسه بزنید، مهمترین دغدغه شما این خواهد بود که چگونه به مردمی که با مهربانی که در پارکها به پیکنیک آمدهاند و از شما درخواست پیوستن به جمعشان را میکنند، جواب رد دهید!»
سیمپسون در پایان گزارش خود مینویسد: ایرانیها میگویند: «اصفهان، نصف جهان». زمانی که شما آن جا هستید، نوشیدن یک استکان چای در حیاط هتل عباسی خوشایندترین قسمت سفر به ایران است. شاید شما فکر کنید که من به خاطر گفتن این سخنان از انجمن گردشگری ایران (اگر چنین انجمنی وجود داشته باشد) مبلغی دریافت کرده ام. قطعا افرادی که تمایل قلبی به تئوریهای توطئه دارند، یافت میشوند! نمیدانم که آیا باز هم اجازه پیدا خواهم کرد که به آن جا سفر کنم یا نه. اما باور کنید که دلتنگ ایران هستم.
به گزارش «دنیای اقتصاد» ایران در یک سال اخیر با رشد قابل توجه ورود گردشگران خارجی به کشور روبهرو شده است؛ تا جایی که به گفته مقامات دولتی و بخش خصوصی ظرفیتهای هتلهای ۴و۵ستاره کشور تا پایان سال جاری میلادی پر شده است. بسیاری این استقبال را ناشی از تغییر رویکرد سیاسی ایران میدانند و در این بین رسانهها نیز بیتاثیر نبودهاند.
ارسال نظر