کارکردهای طلایی بنگاه‌های کوچک

مهدی نیکوئی: در کشورهای سرمایه‌داری و اقتصادهای بازار آزاد به اهمیت شرکت‌ها و بنگاه‌های اقتصادی بسیار توجه می‌شود. به‌خصوص به بنگاه‌های کوچک به‌دلیل دارا بودن بزرگ‌ترین سهم از اشتغال و خروجی‌ها بسیار بها داده می‌شود. دلایل مختلفی برای اهمیت این بنگاه‌های کوچک و مستقل قید می‌شود؛ اول اینکه، تمامی کسب‌وکارها به یکدیگر وابسته هستند. کسب‌وکارهای کوچک و بزرگ به‌عنوان تامین‌کنندگان و خریداران، دست در دست هم داده و یکدیگر را توانمند می‌سازند. دلیل دوم این است که علاوه‌بر نقش مکمل بنگاه‌ها، رقابت بین کسب‌وکارها آنها را برای تغییر و بهبود برمی‌انگیزد. این موضوع مهم‌ترین تضمین است برای اینکه اقتصاد ما پویا باقی مانده و جریان مداومی از نوآوری‌ها، ایده‌های جدید، تجربیات و اقدامات پیشگامانه را انجام دهد. دلیل سوم ارائه بزرگ‌ترین منبع ایده‌ها و نوآوری‌های جدید توسط بنگاه‌های کوچک و مهیا نمودن زمینه برای اثبات آن است. صنعت گردشگری و هتلداری مملو از شرکت‌های کوچک تا متوسط است. کارشناسان دلیل این امر را موانع ورود نسبتا کمتر برای شرکت‌ها، تعداد اندک محدودیت‌های تحمیل شده و سطح پایین مهارت‌های مورد‌نیاز می‌دانند. به این لیست می‌توان تمایل به ترکیب لذت و کسب‌وکار از این طریق را نیز اضافه کرد. این جذابیت‌های صنایع معمولا ورای محرک‌های اقتصادی نمایان می‌شوند.

بنگاه‌های کوچک چند مزیت اساسی دارند: ۱- به‌دلیل تغییرات مکرر در تقاضا، تقاضای کم و متنوع یا تکنیک‌های تولیدی به سرعت در حال توسعه، احتیاج به انعطاف‌پذیری بالایی دارد. ۲- نیروی کار یدی و توجه فردی مالک یا مدیر به جزئیات، از موارد مهم غالب است. ۳- تقاضا به شدت محلی است و ۴-هر دو مواد خام و محصولات تکمیل شده فاسدشدنی هستند. گردشگری این شرایط را به خوبی با شرایط استثنایی مورد ۳ انطباق داده است و همچنین نیاز به مسافرت در توریسم اهمیت آن را نفی کرده است.

اهمیت زیربنایی کارآفرینی در گردشگری

از این رو، بنگاه‌های گردشگری و به‌خصوص کسب‌وکارهای کوچک گردشگری اهمیت زیربنایی برای توسعه گردشگری به‌عنوان یک صنعت دارند. بسیاری از صاحب‌نظران نیز اشاره کرده‌اند که فعالیت‌های کارآفرینانه نقشی مهم در توسعه یک مقصد گردشگری دارند. یکی از نویسندگان در سال ۱۹۸۰ عنوان کرد که توسعه کارآفرینانه توسط ساکنان محلی یک واکنش طبیعی در پاسخ به رشد نیاز گردشگری است. فرد دیگری تاکید کرده است که مسیر توسعه گردشگری از یک هسته مرکزی به سمت نواحی جنبی و خارجی، با استفاده از حضور موثر کارآفرینان انجام می‌گیرد. برخی معتقدند که در مقاصد کشورهای جهان سوم ممکن است ظرفیت فرهنگی و اقتصادی برای قدرشناسی از این فرصت‌های گردشگری وجود نداشته باشد و در چنین شرایطی تنها باید به دنبال بهره‌برداری از آنها بود. در چنین شرایطی اهمیت فعالیت‌های کارآفرینانه نیز افزایش می‌یابد.

بنگاه‌های گردشگری، به‌خصوص با توجه به کارآفرینی، توسعه کسب‌وکارهای جدید و کوچک، منجر به توسعه و رقابت‌پذیری مقاصد از طرق محتمل زیر می‌شوند:

۱- رقابت: به وضوح رقابت در مقاصدی ایجاد می‌شود که چندین بنگاه اقتصادی موجود بوده و با یکدیگر بر سر جذب گردشگران از طریق منحصربه‌فرد بودن محصولاتشان یا قیمت کمتر رقابت کنند. شرایط رقابتی محیطی برای به کمال رسیدن مناطق ایجاد می‌کنند.

۲- همکاری: همان‌طور که پیش از این نیز اشاره شد به‌دلیل ماهیت وابستگی متقابل شرکت‌ها به یکدیگر، همکاری‌ها نیز افزایش می‌یابد. این همکاری‌ها را می‌توان در شکل ائتلاف‌های بازاریابی، انجمن‌های بخشی و ساختارهای مدیریتی مشاهده کرد.

۳- ویژه‌سازی: ظهور و رشد تعداد بی‌شماری بنگاه‌های گردشگری به این منجر می‌شود که هرکدام از آنها بتوانند روی صلاحیت‌ها و تخصص محوری خود متمرکز شوند. این تنوع ماهیت محصولات گردشگری و رشد و بلوغ مسافرت‌های مصرف‌کنندگان باعث می‌شود که نیاز به خدمات ویژه‌ای افزایش یابد.

۴- نوآوری: هدف از خدمات و تجربیات نوآورانه ایجاد یک مقصد رقابت‌پذیر است. بنگاه‌های کوچک و جدید سازوکاری برای شناسایی و توسعه ایده‌های نو خلق خواهند کرد.

۵- تسهیل: گردشگری متکی به وجود خدمات ثانویه متعدد مانند مشاوران تحقیقات بازاریابی، خدمات غذایی، تعمیرات اتومبیل و موسسات مالی است. عملکرد مقاصد در صورت وفور این خدمات بهبود چشمگیری خواهد داشت.

۶- سرمایه‌گذاری: جریان سرمایه در صنعت توریسم زمانی ممکن است که با وفور و حضور بنگاه‌های گردشگری روبه‌رو باشیم که به دنبال بهره‌برداری از فرصت‌های سودآور هستند.

۷- رشد: رشد مقاصد به شدت وابسته به عملکرد بنگاه‌های مجزا است. خدمات وابسته به زمان و مکان، به دنبال استراتژی‌های رشد چند مکانی، چندخدمتی و چندبخشی هستند. در چنین شرایطی اعطای نمایندگی، مدیریت قراردادها و کنسرسیوم‌ها به کرات اتفاق می‌افتند.

۸- توزیع درآمد و دارایی: بنگاه‌های گردشگری کمک می‌کنند تا عواید و منافع ناشی از توسعه این صنعت در بین جمعیت محلی توزیع شود. به‌خصوص، بنگاه‌های کوچک و محلی باعث می‌شوند که منافع اقتصادی در همان منطقه باقی بماند. حمایت ساکنان از توسعه گردشگری نیز منجر به افزایش توان رقابتی مقاصد می‌شود.

۹-خطرپذیری: کارآفرینان از طریق متقبل شدن سهم عمده‌ای از ریسک مالی نوآوری و توسعه را تشویق می‌کنند. بدون این ریسک‌پذیری ممکن است بسیاری از ایده‌ها هیچ‌گاه بروز نکنند.

۱۰- بهره‌وری: بهره‌وری یک مقصد گرایش به بهبود دارد؛ در زمانی که کارآفرینان تمایل و توانایی استفاده از فرصت‌هایی را داشته باشند به مقاصد نفع می‌رسانند.

۱۱- پرکردن خلأها: یک سیستم سالم از بنگاه‌های گردشگری نسبت به درک و پر کردن خلأهای بازار در اسرع وقت تبحر دارند.

۱۲- تنوع بخشی به محصولات: مجموعه‌ای متنوع از خدمات و محصولات گردشگری یک مقصد باعث افزایش جذابیت و رقابت‌پذیری آن می‌شود.

۱۳- فصلی بودن: زمانی می‌توان تا حدی بر محدودیت‌های فصلی فائق آمد که بنگاه‌های گردشگری طیف تجربیات فصلی در دسترس خود را افزایش دهند.

۱۴- عدم توازن و ثبات: در یک مقصد پویا عدم توازن‌های به عنوان مثال ناشی از تغییر مقررات، به سرعت درک و برطرف می‌شوند.