وقتی شاعران ملتها را به هم پیوند میدهند
وایمار و شیراز، در آستانه خواهرخواندگی
گروه گردشگری- «پنج سال پیش قرارداد دوستی بین شهر وایمار آلمان و شیراز ایران منعقد شد که پایه این قرارداد ریشه در عشق، علاقه و شناخت شاعر فقید آلمانی گوته از حافظ داشت. » شهردار وایمار این را گفت و برای قرارداد خواهرخواندگی بین این دوشهر، ابراز تمایل کرد. «اشتفان ولف» شهردار وایمار اظهار کرد: امیدوارم روابط فرهنگی وایمار و شیراز گسترش یابد و در زمینههای دیگری مانند اقتصاد گردشگری و فرهنگ نیز شاهد گسترش این تعامل باشیم. به گزارش «ایسنا»، او در پاسخ به این پرسش که راهاندازی کاروان «صلح و نوروز» چه تاثیری در تغییر نگرش مردم آن منطقه نسبت به ایران که فقط اخبار منفی از آن شنیده میشود، داشته است؟ گفت: پنج سال از روابط دو شهر وایمار و شیراز گذشته، تصویر منفی ایران در شهر ما عوض شده، چون تعامل بوده و جشنوارههای هنر، موسیقی، فرهنگی و گردشگری از ایران در این شهر برپا شده که همدلی و همیاری را موجب شده است.
گروه گردشگری- «پنج سال پیش قرارداد دوستی بین شهر وایمار آلمان و شیراز ایران منعقد شد که پایه این قرارداد ریشه در عشق، علاقه و شناخت شاعر فقید آلمانی گوته از حافظ داشت.» شهردار وایمار این را گفت و برای قرارداد خواهرخواندگی بین این دوشهر، ابراز تمایل کرد. «اشتفان ولف» شهردار وایمار اظهار کرد: امیدوارم روابط فرهنگی وایمار و شیراز گسترش یابد و در زمینههای دیگری مانند اقتصاد گردشگری و فرهنگ نیز شاهد گسترش این تعامل باشیم.
به گزارش «ایسنا»، او در پاسخ به این پرسش که راهاندازی کاروان «صلح و نوروز» چه تاثیری در تغییر نگرش مردم آن منطقه نسبت به ایران که فقط اخبار منفی از آن شنیده میشود، داشته است؟ گفت: پنج سال از روابط دو شهر وایمار و شیراز گذشته، تصویر منفی ایران در شهر ما عوض شده، چون تعامل بوده و جشنوارههای هنر، موسیقی، فرهنگی و گردشگری از ایران در این شهر برپا شده که همدلی و همیاری را موجب شده است. امیدوارم این احساس در سایر شهرهای آلمان هم بهوجود آید.
اما «پیروزان محبوب» رئیس خانه ایران در وایمار، داستان این قرارداد دوستی را به سال ۲۰۰۰ میلادی که سیدمحمد خاتمی، رئیسجمهور وقت ایران در بازدیدی رسمی از شهر وایمار با رئیسجمهور وقت آلمان دیدار کرد، برمیگرداند. خانه ایران در وایمار پنج سال پیش، در حالی برنامههایش را با رویکرد فرهنگی و معرفی ایران آغاز کرد که فضای سیاسی در آلمان، چندان با این حرکتها همراه نبود؛ اما به گفته محبوب، از دو سال پیش بهخاطر پایداری شهردار وایمار و همراهی رایزن جمهوری اسلامی ایران در برلین، بهویژه دکتر ایمانیپور و همچنین انستیتو حافظ، سفرهای کاروان «صلح و نوروز وایمار» به جریان افتاد تا این گفتمان، رو در رو برقرار شود و در ذهنیت جوامع دو کشور تغییراتی حاصل شود.
کاروان «صلح و نوروز» سال گذشته با ۱۳ آلمانی علاقهمند به فرهنگ ایران همراه شهردار وایمار به ایران سفر کرد و امسال نیز با ۳۴ نفر دیگر به ایران میآید. بسیاری از اعضای گروه، سال پیش هم به ایران آمده بودند و بعضی از آنها یقین دارند که دوباره به ایران خواهند آمد و این آخرین سفرشان به این سرزمین نخواهد بود.
کاروان نخست با ۲۰ آلمانی، اکنون در ایران بهسر میبرد و کاروان دوم با ۱۴ نفر دیگر، دو هفته دیگر در ایران خواهد بود. گروه «صلح و نوروز وایمار» ۱۴ روز در ایران میماند و قرار است تهران، همدان، کرمانشاه، اهواز، شوش، شیراز، یزد، اصفهان و کاشان را ببیند و در جریان این بازدیدها، گفتوگوهایی هم با شهردار همدان برای بستن پیمان دوستی و تداوم این گفتمان ادیان و صلح بین شهرهای همدان و «ارفورت» داشته باشد و گفتوگو با شهرداری شیراز را برای زمینهچینی خواهرخواندگی با وایمار ادامه دهد. آنت اشمیت، معلم ادبیات آلمانی و هنرمند عکاس، که سال پیش با کاروان «صلح و نوروز» به ایران آمده بود و حالا علاقه خاصی به حافظ و ایران پیدا کرده، «گوته» را خیلی خوب میشناسد و از عشق فرازمینی این شاعر آلمانی به حافظ ایرانی خبر دارد و ظاهرا خودش هم درگیر چنین عشقی شده است. اشمیت معتقد است: هر کسی که اهرام ثلاثه مصر را دیده، پرسپولیس را هم باید ببیند، کسی که با فرهنگ مصر که نیمی از تاریخ جهان را شکل میدهد، آشنا میشود، باید با تاریخ ایران و یونان هم آشنا شود. خانواده «لوبر» دیگر اعضای این کاروان دوستی هستند؛ دکتر لوبر که همراه
همسرش برای اولینبار به ایران آمده، به تایید رئیس خانه ایران با سرعت و اطمینان زیادی، آمادگیاش را برای این سفر اعلام کرد و اولین شخص از گروه بود که برنامه این سفر را رزرو کرد. ایران برای «راینر لوبر» از وقتی که پنجم دبستان بود، جذابیت داشته است.. او آن زمان کتابی درباره جنگهای یونان و ایران خوانده بود و پس از حضور در جشنواره نوروزی خانه ایران در وایمار و تماشای عکسهایی از این سرزمین، تصمیم گرفت به ایران سفر کند. او گفت: همیشه علامت سوال بزرگی از ایران در ذهن داشتم و میخواستم ببینم آن تمدن بزرگ، الان چه سرنوشتی دارد. البته در مطبوعات، مطالبی را از ایران میخواندم؛ اما به نظرم آنها تصویر یک طرفهای را از ایران نشان میدهند و من میخواستم خودم واقعیت را ببینم.
لوبر همچنین دفترچهای را نشان داد که در این مدت کوتاه سفرش، نوشتن حروف فارسی را در آن آغاز کرده بود. او از فرش ایرانی و البته سفره هفتسین نوروز هم در آن دفتر، طرحهایی زده بود که شیفتگی و علاقهمندیاش به فرش و فرهنگ ایرانی را نشان میداد.
«اولریکه شوآبه»، عضو دیگری از کاروان «صلح و نوروز» نیز گفت: برای این سفر یکدفعه تصمیم گرفتم، چون اولریکه آنقدر از سفرش به ایران، خوب تعریف کرده بود که تصمیم گرفتم امسال همراه او باشم. ما دوستانی هستیم که با هم زیاد سفر میرویم، سه سال پیش هم سوریه بودیم و دوست داریم بیشتر با شرق آشنا شویم.
ارسال نظر