مترجم: مهدی نیکوئی* مفهوم مزیت رقابتی را شاید بتوان مرتبط با استفاده موثر از منابع در دسترس هر کشور دانست. توان رقابتی کشوری که از منابع بی‌شماری برخوردار است، ممکن است به اندازه کشوری نباشد که از منابع محدود خود به بهترین شکل ممکن استفاده می‌کند.
منظور این است که توان رقابتی مقصدی که چشم‌انداز گردشگری دارد و این چشم‌انداز را با تمامی ذی‌نفعان خود به اشتراک می‌گذارد، از نقاط ضعف و قوت آن به خوبی آگاه است و یک استراتژی بازاریابی مناسب به‌کار گرفته و آن را با موفقیت اجرا می‌کند، از مقصدی که هیچ‌گاه این سوال را مطرح نکرده است که توریسم چه نقشی در توسعه اقتصادی و اجتماعی‌اش ایفا می‌کند، بسیار بیشتر است.
شهرهایی مانند سن‌آنتونیو و کلیولند به‌رغم ضعف در مزایای نسبی، به واسطه توانایی‌شان در بهبود توان رقابتی به عنوان مقاصدی مطرح شناخته می‌شوند. در مقابل کشورهایی مانند سنگاپور و روسیه در انتهای پیوستار مزیت نسبی و رقابتی قرارگرفته‌اند. روسیه دارای منابع فراوان فیزیکی، تاریخی و فرهنگی (هر دو نوع میراث فرهنگی و بناهای ساخته شده) است، اما با کمبود دانش انسانی و منابع سرمایه‌ای و همچنین زیرساخت‌ها و روبناهای گردشگری مواجه است. از این رو برای بهبود وضعیت رقابتی خود نیاز دارد که این دارایی‌ها (منابع ایجاد شده) را نیز به بازار خود اضافه کند. در مقابل، سنگاپور از نظر منابع طبیعی، تاریخی و فرهنگی در مضیقه است، اما در سایر معیارهای تولید از روسیه پیشی گرفته است. به علاوه، به نظر می‌رسد که سنگاپور توانایی بیشتری در
به کارگیری منابع رقابتی خود به شکل موثر دارد. شاید قابل ذکرترین مورد درباره سنگاپور، اعتباری است که این کشور از خدمات خود در بخش‌های هتلداری و هوایی به دست آورده است. سنگاپور امن، تمیز و میهمان‌نواز است. بنگاه‌ها در این کشور قابل اتکا بوده، قیمت‌ها مقرون به صرفه و عملکردهای این کشور به عنوان یک ملت با هماهنگی بالا شناخته می‌شوند.
سنگاپور و روسیه دارای ترکیب بسیار متفاوتی از عوامل (که به عنوان سهم عوامل شناخته می‌شوند) هستند، اما تمامی تفاوت در توان رقابتی آنها به این دلیل نیست؛ بلکه دلیل آن را باید در مفهوم مزیت رقابتی جست‌وجو کرد. مزیت رقابتی نشان‌دهنده تاثیرات بیشتر تفاوت‌ها در
به کارگیری منابع است؛ به این معنی که در کجا و چگونه یک مقصد اقدام به انتخاب روشی برای به تحرک درآوردن مزایای رقابتی خود می‌کند. دانشمندانی مانند پورتر معتقدند که تمرکز بر نقاط ضعف بیشتر موجب برانگیختن کسب‌وکارها می‌شود تا توجه به نقاط قوت. همچنین عقیده دارند، (کشورهایی که در معیارها و منابع خود ضعف دارند به نظر می‌رسد تلاش بیشتری برای کشف راه‌های نوآورانه‌ای می‌کنند که با استفاده از آنها بتوانند از طریق توسعه مزایای رقابتی خود، ضعف در مزایای نسبی‌شان را جبران کنند.)
روش‌های به کارگیری
مقاصد مختلف، روش‌های گوناگونی را برای به کارگیری منابع گردشگری خود شکل داده‌اند. همان‌طور که پیش از این نیز اشاره شد، در گذشته دولت‌ها نقش چندان فعالی را در مدیریت مقاصد ایفا نمی‌کردند. اما امروزه، سطوح مختلفی از دولت‌ها در پیشبرد، ایجاد مقررات، ارائه، برنامه‌ریزی، نظارت، نگهداری، هماهنگی، بهبود و سازماندهی منابع گردشگری درگیر می‌شوند. جایگاه کنترل توسط دولت‌ها از یک مقصد به مقصد دیگر متفاوت است. در برخی از کشورها، دولت ملی نقش غالب را ایفا می‌کند، در صورتی که در سایر کشورها دولت‌های ایالتی یا محلی ممکن است که اهمیت بیشتری داشته باشند. به عنوان مثال، در سال ۱۹۹۶ دولت فدرال ایالات متحده آمریکا دست از اداره سازمان مدیریت سفر و توریسم آن کشور کشید تا اداره آن توسط دولت ایالتی دنبال شده و مسوولیت‌پذیری بیشتر توسط صنعت ایجاد شود.
عملکرد اتحادیه‌های صنعتی مختلف بر به کارگیری منابع گردشگری تاثیرگذار است. انجمن‌ها و اتحادیه‌های قدرتمندتر مانند اتحادیه صنعتی مسافرت آمریکا، اتحادیه صنعت توریسم کانادا و انجمن توریسم استرالیا و انجمن‌های بخشی مانند انجمن حمل‌ونقل هوایی، انجمن هتل‌ و انجمن رستوران، به دنبال آن هستند که جذابیت عضویت خود را افزایش دهند و فعالیت‌های آنها شامل ابراز مشکلات مرتبط با هزینه، دسترسی، تنظیم مقررات و به کارگیری منابع گردشگری است.
به‌رغم نقش مرکزی دولت و اتحادیه‌های صنعتی، اقدامات تجمعی هزاران بنگاه گردشگری و صنایع وابسته بیشترین تاثیر را بر به‌کارگیری منابع دارند. دولت‌ها ممکن است که شیوه استفاده از منابع را مقید کنند، اما در داخل این مرزها، شرکت‌ها هستند که در مورد مکان و نحوه دقیق به کارگیری این منابع تصمیم‌گیری می‌کنند.
گروه‌های علاقه‌مند خاصی مانند سازمان‌های محیط‌زیست، انجمن‌های جامعه، گروه‌های مصرف‌کننده، انجمن‌های سرگرمی و دیگران، غالبا مترصد ابراز دیدگاه‌های خود در توسعه گردشگری هستند، به‌خصوص زمانی که تصور کنند حرکتی خلاف منافع اکولوژیکی، اجتماعی و فرهنگی در حال رخ دادن است.
به نظر می‌رسد که منابع گردشگری زمانی به صورت موثرتری مورد استفاده قرار می‌گیرند که روش‌های مختلف به کارگیری بتوانند دیدگاه واحدی را در مورد یک استراتژی منسجم برای توسعه گردشگری ارائه کنند. برای این منظور، ذی‌نفعان مختلف باید بتوانند روی بدنه تحقیق و اطلاعاتی که در مورد این منابع اعلام می‌شود، توافق کنند. ارتباطات موثر و سازنده بین تمامی ذی‌نفعان می‌تواند در ایجاد و تعیین مسیر توسعه یک مقصد کمک کند. در بسیج یا استفاده از منابع برای مزیت رقابتی لازم است که به چند عامل توجه شود.
اول اینکه، حسابرسی یا کنترل موجودی منابع لازم است که پیش از بسیج آنها انجام شود؛ البته نباید تنها به کاتالوگ و لیست منابع اکتفا شود، بلکه نیاز است که به ظرفیت و قابلیت منابع، شامل محدودیت‌ها و عواقب استفاده نیز توجه کرد. نگهداری منابع، عامل دوم است. نگهداری منابع باید به شکلی انجام شود که از زوال بیش از اندازه آن جلوگیری شده و پایداری آنها را تسهیل کند. برای منابع ساخت بشر، باید به تسهیل رشد و توسعه نگهداری این منابع نیز توجه کرد. در نهایت، کارآیی و اثربخشی استفاده از منابعی را که ایجاد مزیت رقابتی می‌کنند، باید مدنظر قرار داد.
nikoueimahdi@gmail.com*