سازمان میراث فرهنگی و گردشگری؛ کودک سرراهی
گروه گردشگری- پرستو فخاریان*: روزپنج‌شنبه پس از موافقت با استعفای محمدعلی نجفی، رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، طی حکمی از سوی رئیس جمهور، مسعود سلطانی‌فر به سمت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری منصوب شد. همچنین روحانی، محمدعلی نجفی را به سمت مشاور رئیس‌جمهور و دبیر ستاد هماهنگی اقتصادی منصوب کرد.
حالا این امر قطعی شده است که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، به روند تغییر مدیران خود ادامه می‌دهد. درحالی که پس از انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری ایران، بسیاری از فعالان گردشگری و میراث فرهنگی امید آن داشتند که با تدبیر رئیس جمهور، روز به روز از دردهای حوزه گردشگری و میراث فرهنگی کاسته شود و حضور محمدعلی نجفی شعله‌های امید را در دل طفل بیمار صنعت گردشگری روشن کرده بود، اما استعفای وی از سمت ریاست سازمان میراث فرهنگی، شوکی ناگهانی به بدنه گردشگری و میراث فرهنگی کشور وارد آورد. امروز در حالی مسعود سلطانی‌فر که حالا باید گفت عضو سابق شورای شهر تهران، به ساختمان آزادی می‌رود و به جای نجفی می‌نشیند که بخش وسیعی از فعالان گردشگری نگرانند مجددا تغییرات قابل توجهی در سازمان میراث فرهنگی و در سطح مدیران شکل گیرد. به گزارش «دنیای اقتصاد» یکی از اصلی‌ترین انتقادات فعالان گردشگری و میراث فرهنگی به دولت احمدی‌نژاد، سیاسی بودن سازمان میراث فرهنگی بود؛ سازمانی که در دو دولت پیشین بیش از آنکه در آن به‌طور تخصصی به امر فرهنگ و گردشگری پرداخته شود، به محلی برای رفتار‌های سیاسی تبدیل شده بود. حالا اما دولت تدبیر و امید، یکی از نامدبرانه‌ترین اقداماتش را صورت داد تا این علامت سوال را برای مردم ایجاد کند که «آیا روند نابخردانه دولت پیشین در حوزه گردشگری و میراث فرهنگی ادامه خواهد داشت؟»
حجت: گردشگری و میراث فرهنگی هم
تخصص می‌خواهد
به گزارش «دنیای اقتصاد» به نقل از سایت اختصاصی مسعود سلطانی‌فر، رئیس جدید سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کارشناس ارشد علوم سیاسی و دانشجوی دکترای رشته برنامه‌ریزی توسعه و مدیریت است. وی پیش از این عضو شورای شهر تهران بوده و در سوابق کاری او معاونت سیاسی امنیتی استانداری‌های همدان و هرمزگان و فارس، استانداری استان‌های زنجان و گیلان و مرکزی، مشاور وزیر کشور در دولت اول احمدی‌نژاد، پژوهشگر مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز دیده می‌شود؛ سوابقی که کوچک‌ترین ردی از فعالیت‌های فرهنگی و گردشگری در خود ندارند.
مسعود سلطانی‌فر درخصوص روند این تغییر به خبرنگار «دنیای اقتصاد» می‌گوید: من از حدود ۱۵روز قبل در جریان این تغییر بودم. وی البته پاسخ این سوال را که «چرا از ابتدای دولت یازدهم، ایشان به جای آقای نجفی به ریاست سازمان مذکور منصوب نشدند» را به آقایان نجفی و روحانی واگذار و از هر توضیح بیشتری خودداری کرد.
اما در گام نخست پس از تغییرات به‌وجود آمده، مهدی حجت - قائم‌مقام سازمان- سازمان میراث فرهنگی را ترک کرد تا به گفته خودش راه را برای تصمیم‌گیری رئیس جدید باز بگذارد. حجت به خبرنگار «دنیای اقتصاد» می‌گوید: هر مدیر جدید که می‌آید بالطبع، حق دارد که همکارانش را با توجه به رویکردی که دارد، انتخاب کند و بنده هم این حق را به آقای سلطانی‌فر می‌دهم. او ضمن ابراز بی‌اطلاعی از روند این تغییر در سازمان متبوعش تصریح می‌کند: این نیز جای گلایه دارد که چرا ما نمی‌دانستیم قرار است آقای نجفی از این سمت کناره‌گیری کنند و این تغییر رخ دهد. وی معتقد است که سازمان میراث فرهنگی ظرف سال‌های گذشته تغییرات متعدد و پشت سرهم را از سر گذرانده و این ممکن است عوارض جدی برای سازمان داشته باشد. او اضافه می‌کند: با این تغییرات ناگهانی امکان فعالیت سازمان محدود و کار کردن در این شرایط دشوار خواهد بود. حجت تصریح می‌کند: بهتر بود با تامل بیشتری در این خصوص تصمیم گرفته می‌شد و کاری نمی‌کردیم که امیدی که در جامعه فرهنگی و گردشگری شکل‌ گرفته است، از بین برود. او می‌افزاید: صرف‌نظر از اینکه این تغییرات مثبت یا منفی باشد، چنین شک ناگهانی آحاد سازمان را دچار مشکل اساسی خواهد کرد. به این ترتیب فعالیت‌های آغاز شده دستخوش تعطیلی یا تاخیر خواهند شد و این به هرروی مشکلاتی را به همراه خواهد داشت. وی ضمن اشاره به سابقه دوستی خود با سلطانی‌فر اظهار می‌کند: مطمئنم که رویکرد ایشان مثبت خواهد بود و باید اجازه دهیم ایشان روش‌های خود را در پیش بگیرد. ما نیز در این مسیر کمک خواهیم کرد؛ چراکه این سازمان برای ما و برای این کشور است. حجت در پاسخ به این سوال که «آیا به‌دلیل سیاسی بودن سلطانی‌فر سازمان را ترک کرده است یا خیر؟» تصریح می‌کند: من چنین تصوری ندارم و دلیل رفتنم نیز این نیست. به اعتقاد من هر فرد به اندازه مسوولیتی که دارد سیاسی است. ایشان اگر رویکرد‌هایی فرهنگی در این زمینه داشته باشند، می‌توانند به روند مثبت در سازمان ادامه دهند.وی همچنین ضمن ابراز نارضایتی از اینکه در حوزه سازمان میراث فرهنگی، چنان‌که در دیگر سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها رخ می‌دهد، به بحث تخصص مدیران توجه نمی‌شود، می‌گوید: شایسته است درخصوص انتخاب مدیران در عرصه میراث فرهنگی و گردشگری به بحث تخصص آنها نیز توجه شود.
انتقاد از رفتار دولت
از سوی دیگر جلیل گلشن نیز به «ایسنا» گفته است: این انتظار وجود داشت که فردی متخصص، جایگزین آقای نجفی در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری شود که دست کم با مسائل این سازمان آشنایی داشته باشد، اما رفتار دولت در این‌باره بسیار بعید بود. او ادامه داد: پس از انتصاب آقای نجفی به‌عنوان رئیس، شرایط سازمان مانند درختی بود که شکوفه داده باشد؛ اما با تغییرات اخیر، برف روی شکوفه‌ها نشسته و دیگر نمی‌توان انتظار داشت که این درخت، گل و میوه بدهد. شیوه‌ تغییر رئیس سازمان لاجرم در بدنه‌ کارشناسی، سرخوردگی به‌وجود می‌آورد و این شرایط اصلا به‌صلاح نیست. وی اظهار کرد: متاسفانه در این تغییرات، رفتار شایسته‌ای با کسانی مانند دکتر حجت - قائم‌مقام و معاون میراث فرهنگی - نشد که عمر، زندگی و فکر خود را برای میراث فرهنگی گذاشته‌اند. درحالی که می‌شد به‌شکل دیگری عمل کرد تا کسانی که با شوق و امید به سازمان آمده‌اند، دچار سرخوردگی نشوند و امیدی که در نیروی انسانی به‌وجود آمده است، کمتر از بین برود؛ اما اکنون شرایط نیروی کارشناسی سازمان میراث فرهنگی که بار اصلی کار بر دوش آنها است، مقداری مشکل می‌شود.
تغییری سیاسی؟
در شرایطی که خبرنگار «دنیای اقتصاد» موفق به گفت‌وگو با مدیر روابط عمومی سازمان نشد، به گفته یکی از مسوولان روابط عمومی سازمان میراث فرهنگی، پس از آنکه در جلسه شورای معاونان روزچهارشنبه گذشته (که قرار بود در آن، ماندن یا رفتن نجفی مشخص شود) معلوم شد که نجفی ماندنی است، حتی جلسات وی با دو سفیر خارجی در تهران نیز برنامه‌ریزی شده بود؛ اما چه چیزی باعث این تغییر ناگهانی شد؟ آیا اصلا این تغییر ناگهانی بود؟ آیا دلیل اصلی رفتن نجفی بیماری قلبی او بود؟ آیا سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در این حد دچار مشکلات بنیادین است که بیماری قلبی نجفی را تشدید کند؟ آیا بیماری او تنها در سازمان میراث فرهنگی خطرناک تلقی می‌شود و در ستاد هماهنگی اقتصادی، بیماری قلبی ایشان بهبود می‌یابد؟ اینها سوالاتی است که بیش از پیش شائبه سیاسی بودن این تصمیم را پررنگ‌تر می‌کند. حالا چهره سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، بیش از هر زمان دیگری شبیه کودکی یتیم شده است که هر از چندگاهی قیم جدید پیدا می‌کند و در اندک زمانی آن قیم، این طفل بیمار را بار دیگر سرراه می‌گذارد. به نظرمی‌رسد با ادامه این روند، بیماری‌های این سازمان هیچ‌گاه درمان نشود و با دست به دست شدنش، هربار دردی جدید به دردهایش اضافه شود.
*parastoo.fakharian@gmail.com

سازمان میراث فرهنگی و گردشگری؛ کودک سرراهی