مترجم: مهدی نیکوئی* اثرات خارجی یکی از مبهم‌ترین و بحث‌برانگیزترین مفاهیم در علم اقتصاد است. شاید بهترین تعریفی را که از این مفهوم ارائه شده است، بتوان این‌گونه بیان کرد: اثرات خارجی، آثاری هستند که تولید یا مصرف یک محصول، بر روی طرف سوم (مردمی که در تولید یا مصرف یک محصول دخالت ندارند) می‌گذارد. بسیاری از صاحب‌نظران به هزینه‌ها و منافع اجتماعی پروژه‌ها، بیشتر از مخارج و درآمدهای مالی آن توجه می‌کنند و این بخش بیشتر مورد توجه تصمیم‌گیرندگان در شرکت‌های خصوصی است.

به دلایل مختلفی هزینه‌ها و منافع اجتماعی از درآمدها و مخارج بخش خصوصی (یا عمومی) متفاوت است. اثرات بیرونی ممکن است که به دلایل مختلفی اتفاق بیفتد. برخی از آنها به‌دلیل استفاده از نوع خاصی از تکنولوژی است (به عنوان مثال تخریب چشم‌اندازها به‌دلیل استفاده از حمل‌ونقل الکتریکی).
گروهی دیگر می‌تواند به‌دلیل وابستگی متقابل یا هم‌افزایی بین تولیدکنندگان و مصرف‌کنندگان باشد (همسایه من می‌تواند مانند یک زنبور، عمل گرده‌افشانی خدمات را برای باغستان من انجام دهد). گروه سوم از اثرات بیرونی می‌تواند به‌دلیل شبکه‌سازی رخ دهد، (اتحادیه هتل‌داران می‌تواند باعث برانگیختن گردش مالی هتل‌ها و رستوران‌ها شود). سایر اثرات ناشی از عواقب منفی روی پروژه‌های رقابتی، شرکت‌ها
یا رویدادها است.
اثرات بیرونی منفی
دسته اول از اثرات خارجی منفی، هزینه‌های غیرپرداختی است. هر پروژه‌ای توسط یک شخص، شرکت یا بخش عمومی انجام می‌شود. کسی که مخارج پروژه را پرداخت کرده یا روی آن سرمایه‌گذاری می‌کند، ما او را سرمایه‌گذار می‌نامیم. در این سطح، سرمایه‌گذار مسوول هزینه‌های سرمایه‌گذاری و هزینه‌های عملیاتی پروژه است، اما او همچنین از طریق پرداخت مستقیم مصرف‌کنندگان، درآمدهایی کسب می‌کند (هزینه‌های ورودی یک رویداد، استفاده از امکانات و ...) که ما آن را پروژه یا سطح خرد می‌نامیم. اینکه سرمایه‌گذار بخش خصوصی است یا عمومی، اهمیتی ندارد. در هر صورت، در اکثر موارد، سرمایه‌گذار تمامی هزینه‌های پروژه یا رویداد را پرداخت نمی‌کند. بسیاری از پروژه‌ها هزینه‌های اقتصادی، اجتماعی و محیطی زیادی تحمیل می‌کنند که سرمایه‌گذار آنها را پرداخت نمی‌کند. کار در همین‌جا تمام نمی‌شود. این هزینه‌ها به طرف سوم تحمیل خواهد شد و آنها مجبور به پرداخت خواهند بود. نمونه‌های مرسوم هزینه‌های غیرپرداختی عبارت است از:
• آلودگی آب
• آلودگی هوا
• آلودگی صوتی
• ترافیک
• هزینه‌های امنیتی رویدادها
• تخریب چشم‌اندازها
• گسترش یک فرودگاه
• آلودگی چشم‌انداز
در مورد هزینه‌های غیرپرداختی می‌توان گفت که برخی از این هزینه‌ها به حساب می‌آیند، اما نه به طورکامل. یک مثال معمول تملک زمین برای یک رویداد بزرگ با نرخی کمتر از نرخ بازار است؛ به عبارت دیگر، قیمت تملک زمین در هزینه‌های سرمایه‌گذاری در بخش خرد کمتر از قیمت واقعی آن است. این مساله ما را به سمت مفهوم «هزینه‌های فرصت» رهنمون می‌کند. قیمت‌ها را باید با هزینه‌های فرصت آنها اندازه‌گیری کرد.
هزینه فرصت مفهومی است که باعث بسیاری از تفاسیر و اشتباه در درک مفاهیم می‌شود. هر پروژه گردشگری احتیاج به منابعی دارد که می‌توان آنها را در تولید کالاها یا خدمات دیگر مصرف کرد. پروژه‌هایی مانند فستیوال‌ها، رویدادهای ورزشی، پارک‌های موضوعی، زیرساخت‌های ورزش‌های زمستانی، به عنوان مثال احتیاج به نیروی کار، زمین، سرمایه و تجهیزات دارند. این منابع را می‌توان صرف پروژه‌های دیگری کرد. در صورتی که منابع ذکر شده به این پروژه اختصاص یابد، از تمامی منافعی که ممکن بود از پروژه‌ها یا تولیدات دیگر به دست آوریم، محروم می‌شویم. این مفهوم با عنوان هزینه فرصت شناخته می‌شود.
دسته سوم، اثرات جانبی روی پروژه‌ها یا رویدادهای رقابتی است. شرایطی را در نظر بگیرید که یک پروژه گردشگری جدید با واحد تولیدی موجود در همان ناحیه رقابت می‌کند؛ به عنوان مثال، یک تفریحگاه ساحلی یا یک فستیوال معروف با یک واحد تولیدی مشابه در تفریحگاه همسایه رقابت می‌کند، یا یک مرکز کنفرانس جدید که در محلی در نزدیکی یک شهری ساخته شده که هم‌اکنون تسهیلات خوبی برای برگزاری کنفرانس‌ها دارد. در چنین شرایطی می‌توان کاهش جریان مالی در محصولات موجود را انتظار داشت. این کاهش ارزش متناظر را باید به عنوان یک هزبنه برای ایجاد رویداد یا مرکز کنفرانس جدید به حساب آورد.
اثرات بیرونی مثبت
باز هم منافع غیرپرداختی مهم‌ترین اثرات خارجی مثبت هستند. سرمایه‌گذار تمامی هزینه‌های یک پروژه را پرداخت نمی‌کند و به‌طور مشابه تمامی عواید آن نیز به او نمی‌رسد. در توریسم، منافع غیرپرداختی متعددی وجود دارد، مانند:
• اثرات تصویر (وجهه)
• تاثیرات ارتقا
• بهبود وضعیت نقدینگی بین‌المللی
• افزایش ارزش دارایی‌ها
• حق ورود‌های رایگان
در هر صورت، در بقیه موارد مصرف‌کنندگان همیشه قیمت کامل یک محصول یا خدمت را پرداخت نمی‌کنند که آن را «منافع قیمت پایین‌تر» می‌نامیم. اگر مصرف‌کننده برای یک خدمت، قیمتی پایین‌تر از قیمت مرسوم بازار پرداخت کند، منافع حاصله را با توجه به قیمت بازار ارزیابی می‌کنیم.
*nikoueimahdi@gmail.com