ترجمه و تلخیص: متین پدرام* کشورها به‌منظور جذب گردشگران بیشتر، گونه‌های مختلفی از گردشگری را توسعه داده‌اند تا با متنوع و به عبارتی متمایز کردن خود از کشورها و نواحی دیگر بتوانند گردشگران بیشتری جذب کنند. پرسشی که طرح می‌شود این است که در این راه آیا حقوق مالکیت فکری می‌تواند به کشور، شهر یا ناحیه خاصی در جذب گردشگر کمک کند؟ به نظر می‌رسد که پاسخ مثبت است. این نوشتار در باب اهمیت حقوق مالکیت فکری در توسعه گردشگری است.
نقش علائم تجاری
بر اساس آمار سازمان تجارت جهانی، تجارت خدمات یکی از پیشروترین بخش‌های اقتصاد جهانی است و نزدیک به 20 درصد از تجارت جهانی و یک‌سوم اشتغالزایی را به خود اختصاص داده است. صنعت گردشگری نیز یکی از شاخه‌های بخش خدمات محسوب می‌شود که بر اساس پیش‌بینی سازمان تجارت جهانی حجم تجارت آن با صادرات نفت و تولید خودرو در جهان برابری می‌کند.
با نگاهی به بازار در می‌یابیم که علامت تجاری یکی از مهم‌ترین ابزارهای تمایز قائل شدن بین یک کالا و کالاهای دیگر است. درواقع علامت تجاری هر نشانه‌ای است که کالا یا خدمات یک بنگاه اقتصادی را از دیگری متمایز می‌کند. ماده ۳۰ قانون ثبت اختراعات، طرح‌های صنعتی وعلائم تجاری ایران تصریح می‌کند: «علامت یعنی هر نشان قابل رویتی که بتواند کالاها یا خدمات اشخاص حقیقی یا حقوقی را از هم متمایز سازد.»
حقوق مالکیت فکری به مالک علامت تجاری حق استفاده انحصاری از آن نشان را می‌دهد و از استفاده دیگران از آن علامت بدون اجازه مالک اصلی، جلوگیری می‌کند. بنابراین ابزارهای نظام مالکیت فکری در بخش گردشگری می‌تواند نقش مهمی ایفا کند. برای نمونه، توسعه برندها به‌طور خاص در بخش خدمات و از جمله گردشگری به حقوق مالکیت فکری نیاز دارد.
برند شهر
یک ناحیه ممکن است عناصر فرهنگی، طبیعی و مذهبی مختص خود را داشته باشد که قابلیت جذب گردشگر را دارد و برند یک ناحیه این ویژگی‌ها را تحت یک لوگو و یک شعار در اختیار گردشگر قرار می‌دهد.
تلاش‌های اخیر برای تعیین برند مکان‌های گردشگری در کنه خود، نوعی ایجاد علامت تجاری برای شهر است، اما باید گفت که برند چیزی فراتر از لوگوی ثبت‌شده است و به نوعی اصالت کالا یا خدمت را نشان می‌دهد. امروزه، بسیاری از شهرها و روستاها به اهمیت تمایز قائل شدن بین خود و دیگر نواحی، به عنوان عاملی در جذب گردشگر بیشتر پی برده‌اند. برای نمونه رشته‌ کوه‌های سنت موریتز در سوئیس جزو نخستین مناطقی بود که نام و شعار خود را (راس جهان) در سوئیس به ثبت رساند. همچنین برند ایالت نیویورک با شعار من نیویورک را دوست دارم در جذب میلیون‌ها نفر گردشگر موفق بوده است و این نشان را برای مدت‌ها در ذهن گردشگران حک کرده است.
اجازه استفاده از برند شهر
برخی از کشورها نیز از برند نواحی برای ارتقای کارآیی بنگاه‌های اقتصادی فعال در زمینه گردشگری استفاده می‌کنند. به این منظور دستورالعمل‌های سفت‌وسختی تصویب شده است که نشان می‌دهد چطور باید از برند استفاده شود، در کجای محصول قرار بگیرد و غیره. چنین برندی، بخش گردشگری در یک منطقه خاص را گرد هم می‌آورد و به اشخاص ثالث اجازه می‌دهد از شهرت و اعتبار برند استفاده کنند.
برای نمونه آفریقای جنوبی، معیارهای مشخصی را برای تجارت منصفانه در این کشور وضع کرده است که هر بنگاه اقتصادی در بخش گردشگری در صورت رعایت آنها می‌تواند از برند این کشور روی کالاهای خود استفاده کند. بنابراین، اگر بنگاه اقتصادی با معیارهایی مانند دستمزدها و شرایط کاری مطلوب، خریدوفروش منصفانه، توزیع سود به شکلی منصفانه، احترام به اخلاق حرفه‌ای، فرهنگ و محیط زیست انطباق داشته باشد می‌تواند از این برند استفاده کند. بدیهی است زمانی که بنگاه اقتصادی از سوی کشوری به‌دلیل رعایت تجارت منصفانه تایید شود، در بازار رقابتی به یقین خود را متمایز و ارزش بنگاه اقتصادی را افزون کرده است.
جمع‌بندی
حق مالکیت فکری، بیش از یک حق انحصاری است که صرفا اشخاص ثالث را از استفاده غیرمجاز باز دارد. مالکیت فکری همانند دارایی‌های دیگر فرد محسوب می‌شود و می‌تواند ارزش‌آفرینی‌های زیادی برای فرد داشته باشد. بنابراین، مالک حق مالکیت فکری باید مجاز باشد حقوق مالکیت فکری ساختار و ابزاری را برای حمایت، مدیریت، بهره‌برداری و اجرای حقوق مربوط به اموال غیرمحسوس فراهم می‌آورد. به‌منظور تداوم رقابت‌پذیری در صنعت گردشگری کافی نیست که تنها محصول خوبی تولید شود، بلکه باید ساختارهای حمایتی از آن محصول نیز ارتقا یابد. بنابراین، وجود نواحی مناسب و ترویج آنها از راه ایجاد برند و تسهیل ثبت علائم تجاری، می‌تواند کمک شایانی به صنعت گردشگری باشد.
* وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی
matin@cgiran.org