ضریب فزاینده جادویی توریسم
مترجم: مهدی نیکوئی* «ضریب فزاینده» گردشگری را می‌توان عددی دانست که مخارج داخلی گردشگری باید در آن ضرب شود تا تاثیرات درآمد تجمعی حاصل شده برای یک دوره زمانی مشخص تعیین شود. این تعریف بسیار خطرناک است، به این دلیل که ضریب فزاینده را به عنوان یک جعبه سیاه تعریف می‌کنیم و در ضمن طیف گسترده‌ای از ضریب‌های فزاینده وجود دارد؛ ضریب فزاینده درآمد یکی از آنها است. تعریف دقیق‌تری که وجود دارد براساس این مفهوم بنا شده که بخش‌های مختلفی که تشکیل‌دهنده اقتصاد هستند با هم وابستگی متقابلی دارند.
به جز تهیه ورودی‌های اولیه مانند نیروی کار و واردات، هر کدام از بخش‌ها کالاهای واسطه‌ای تهیه شده توسط بخش‌های دیگر را نیز خریداری می‌کنند. از این رو، هر تغییر مستقل در سطح تقاضای نهایی (مخارج محلی، توریسم وارده یا سرمایه‌گذاری‌ها) نه تنها روی صنعتی که تولید کننده محصول نهایی است، تاثیر می‌گذارد؛ بلکه روی تامین‌کنندگان نیز تاثیر می‌گذارد.
با توجه به این وابستگی متقابل بخش‌ها، هر تغییری در تقاضای نهایی باعث تغییر در سطح خروجی اقتصاد، عواید نیروی کار و درآمدهای دولت می‌شود. واژه «ضریب فزاینده» نشان‌دهنده نرخ تغییری است که به ازای تغییر در یکی از متغیرهای گفته شده در تقاضای نهایی صورت می‌گیرد.
به عنوان مثال، درآمدهای یک هتل را در نظر بگیرید. این درآمدها در کجا خرج می‌شوند؟ بخشی از آن صرف ایجاد ارزش افزوده در داخل هتل می‌شود؛ این بخش مستقیما به عوامل تولید شاغل در هتل تعلق می‌گیرد. بخش دیگری از این درآمد، صرف مبادلات محلی می‌شود؛ هتلدار برای جبران موجودی انبار هتل به منظور فروش‌های آتی اقدام به این خریدها خواهد کرد (نان، گوشت، سبزی، میوه‌ و غیره). بخش سوم درآمد برای پرداخت مالیات سود، مالیات‌های محلی و... به شهرداری، استانداری یا دولت اختصاص می‌یابد. بخش چهارم درآمد هم صرف اموری مانند واردات کالاها (مثلا دلستر) و پرداخت سود به عوامل تولید و سازمان‌های خارج از ناحیه یا کشور خواهد شد.
خرید گوشت، نان و سبزی هم به نوبه خود، مانند مثال بالا روی ایجاد درآمد، خرید کالاهای واسطه‌ای، حمل‌ونقل عمومی و واردات قصاب، نانوا و کشاورز تاثیر می‌گذارد. این فرآیند تا سه یا چهار حلقه ادامه پیدا می‌کند. در هر حلقه، تاثیرات ملی یا ناحیه‌ای کمتر می‌شوند. درآمد ایجاد شده در مراحل بعدی، درآمد غیرمستقیم نامیده می‌شوند و این تاثیرات غیرمستقیم براساس میزان مشارکت شرکت‌های مختلف در تامین کالاهای ملی یا محلی یکدیگر تعیین می‌شود.

تاثیرات اقتصادی
در هر صورت، می‌توان به یک اثر جانبی دیگر نیز اشاره کرد. دستمزدها و سود بیشتر (مستقیم و غیرمستقیم) به علت افزایش هزینه‌های هتل یا افزایش مخارج مصرف‌کنندگان باعث رونق فعالیت‌های اقتصادی می‌شود. مخارج به کسب‌وکارها بازمی‌گردند و درآمدهای بیشتری ایجاد می‌کنند. این مورد را تاثیر القایی (induced effect) می‌نامیم.
تاثیرات غیرمستقیم و القایی (که از آنها با نام تاثیرات ثانویه یاد می‌شود، ولی نباید با مخارج ثانویه اشتباه گرفته شود) در فقدان امور مهمی مانند پس‌انداز می‌تواند مدنظر قرار گیرد (با فرض اینکه منابع کافی موجود است).
به طور خلاصه می‌توان گفت که سه نوع مختلف تاثیرات وجود دارند:
۱. تاثیرات مستقیم تغییر در تقاضای نهایی که از آن با عنوان اثرات حلقه اول یاد می‌شود.
۲. تاثیر غیرمستقیم نیاز برای یک صنعت را (با توجه به تغییر در تقاضای نهایی محصولاتش) به منظور خرید از سایر صنایع در داخل یک اقتصاد برای تولید خروجی خود شناسایی می‌کند.
۳. اثر القایی به عنوان نتیجه‌ای از تغییر اولیه در تقاضای نهایی باعث افزایش سطح درآمدها در یک اقتصاد می‌شود و بخشی از این درآمد افزایش یافته، دوباره روی کالاهای نهایی تولید شده در اقتصاد محلی خرج می‌شود. این مخارج محلی اضافه که از درآمدهای افزایش‌یافته ناشی شده است، باعث ایجاد تاثیرات بازگشتی بیشتری می‌شود. مقدار افزایش خروجی کل، درآمد، اشتغال و درآمدهای دولت که ناشی از بازگشت دوباره مبالغ به چرخه اقتصادی است، را به عنوان اثر القایی می‌شناسیم.
دو ملاحظه مهم باید صورت گیرد. اول اینکه، شرکت‌های عرضه‌کننده باید مقدار کافی منابع و عوامل یدکی برای تولید داشته باشند. دوم اینکه برخی اعتقاد دارند که اثر القایی در گردشگری با سایر بخش‌ها تفاوت دارد. رفتار مصرف‌کنندگان گردشگری نمی‌توانند به اندازه مصرف‌کنندگان صنایع نساجی یا دیگر بخش‌های اقتصادی متفاوت باشند.
*nikoueimahdi@gmail.com