سیستان و بلوچستان؛ گردشگری و توسعه
توریسم طبیعی و گسترش و بهسازی راهها، این سرزمین اساطیری را از فقر و خشونت رها خواهد کرد
احسان امینایی چترودی* ده سال از آخرین سفرم به سیستان و بلوچستان میگذرد، اما حلاوت این سفر همچنان در من باقی مانده است. به اکثر نقاط ایران سفر کردهام، اما این سرزمین جاذبههایمنحصربه فردی دارد. زیبایی و جاذبههایش از یک سو و مردمان به غایت میهماننواز، بیآلایش و خونگرمش از سوی دیگر انسان را شیفته خود میکند. تمام این خاطرات اما این روزها به نحوی تلخ برایم تداعی میشود.
مدتی است که استان اساطیری ایران دوباره درگیر خشونت شده است. شهادت 14 تن از مرزبانان ایران و نام این استان پهناور و مستعد توسعه را بار دیگر بر سر زبانها انداخته است. سیستان و بلوچستان متاسفانه از دیرباز درگیر قاچاق سوخت و مواد مخدر، آدم ربایی، شرارت و ترور بوده و همچنان از محرومترین استانهای کشور است؛ استانی که با وجود جاذبههای بیشمار توریستی و گردشگری کمتر مورد توجه هموطنان قرار گرفته.
براساس آخرین دادههای مرکز آمار ایران، این استان بیشترین آمار بیسوادی و بعد از استانهای کهکیلویه و بویراحمد، لرستان و خوزستان با حدود ۱۴ درصد بیشترین آمار بیکاری را نیز به خود اختصاص داده است. صنایعی چون شیلات در این استان با وجود مرز آبی گسترده با دریای عمان، یا کشاورزی با زمینهای حاصلخیز و منابع آب نسبتا مناسب بهویژه در حوزه جازموریان و ایرانشهر، نتوانسته است پاسخگوی قشر جوان این پهناورترین استان ایران باشد. هر ساله شاهد کوچ جوانان جویای کار این ناحیه به استانهای اطراف هستیم. نمونه بارز آن سفر کارجویان این خطه در شهریور و مهر ماه برای برداشت پسته به استان کرمان است که در نهایت اغلب آنها به مشاغل کاذب رو میآورند. حالا هم بعید به نظر میرسد خط لوله گاز نیمه کاره صلح (ایران - پاکستان) اشتغالزایی قابل توجه و راهگشایی برای این منطقه داشته باشد.
نقش راهها در توسعه گردشگری
سیستان و بلوچستان دارای ۱۱۰۰ کیلومتر مرز با کشورهای پاکستان و افغانستان، به انضمام ۳۰۰ کیلومتر مرز آبی با دریای نیلگون عمان است و به دلیل قرار گرفتن در موقعیت راهبردی و ترانزیتی از اهمیت فراوانی برخوردار است. اما متاسفانه این شاهراهها، بیش از هر چیز تبدیل به ترانزیت مواد مخدر شده است. به تحقیق و بدون شک، شاه کلید توسعه و امنیت پایدار برای سیستان و بلوچستان، رونق صنعت گردشگری می باشد؛ صنعتی اشتغالزا که میتواند بسیاری از معضلات این منطقه را حل کند و از آوارگی و ترک سرزمین مادری کمتراکمترین استان ایران به کلان شهرهای آشفتهای چون تهران جلوگیری نماید.
اولین گام در این مسیر، گسترش و بازسازی راههای ارتباطی زمینی، هوایی و دریایی است. جادهها در این استان همچون بسیاری از نقاط دیگر کشور نیازمند بازسازی، بهسازی و اتوبانکشی هستند.
با این همه ناگفته پیدا است که دولت به تنهایی از عهده این مهم برنخواهد آمد و باید همچون کشورهای موفق در زمینه گردشگری مانند تایلند و مالزی، در ساخت جادهها بخش خصوصی را وارد میدان کرد. درمورد اشتغالزایی بخش راهسازی همین بس که دکتر «شاخت»، اقتصاددان آلمانی، در دهه ۳۰ میلادی توانست جمعیت کثیری از ۶ میلیون بیکار را در پروژههای سراسری راهسازی آلمان بهکار گیرد. راه آهن سراسری ایران بعد از وقفه طولانی مدت، از مسیر کرمان- بم به زاهدان رسیده و شرق و شمال غربی کشور را به هم متصل کرده است. با به راه افتادن خط آهن استراتژیک چابهار به مشهد هم تا حدودی رویای پتر کبیر تحقق خواهد یافت؛ البته این بار به سود ایران و به بهای توسعه اقتصادی استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان. با این خط آهن مهم میتوان کشورهای محصور در خشکی آسیای میانه را به دریای عمان، اقیانوس هند و آبهای آزاد متصل کرد.
چابهار و بسترهای توسعه
در میان دول آسیای میانه یا همان ماوراءالنهر قدیم، کشورهایی چون تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان با ایران پیوند تاریخی و فرهنگی دارند و بعضی از آنها همچون قزاقستان، ترکمنستان و ازبکستان به برکت منابع زیرزمینی نفت و گاز به ثروتی کلان دست یافتهاند و با درآمد سرانه بالایی که مردمان این کشورها دارند، میتوانیم در سواحل رویایی دریای عمان پذیرای این همسایگان عزیز باشیم.
از سوی دیگر ما میتوانیم همان نقشی را که شهرهای ساحلی «باتومی» برای گرجستان، «آنتالیا» برای ترکیه یا «پاتایا» برای تایلند با گردشگران ثروتمند اروپایی ایفا میکنند، به نحوی واقعبینانه و با توجه به محدودیتها بر عهده چابهار بگذاریم. بندر چابهار و کنارک به عنوان تنها بنادر اقیانوسی کشور به تنهایی میتوانند موتور محرک این استان و حتی کل کشور در ایجاد فرصتهای شغلی باشند.
بندر زیبای چابهار هم عرض جغرافیایی بندر میامی در شبه جزیره فلوریدای آمریکا و دارای شرایط آب و هوایی مشابه آن بندر است. این بندر در 2286 کیلومتری پایتخت قرار گرفته است. خلیج چابهار با بریدگی طبیعی و استثنایی خود و همچنین غروبهای چشمنواز، بزرگترین خلیج ایران پیرامون سواحل دریای عمان به شمار میرود و نزدیکترین آبراهه به اقیانوس، با توان پهلوگیری کشتیهای اقیانوس پیماست. شبه قاره هند و جبهههای استوایی موجب شده که دارای آب و هوایی گرمسیری معتدل با رطوبت نسبی باشد. این منطقه گرمترین نقطه کشور در زمستان و خنکترین بندر جنوبی ایران در تابستان است؛ بهنحوی که هوای آن در تابستان از تهران خنکتر است!
بهشت گردشگران طبیعی
این استان با آثار زمینشناسی فراوان میتواند مورد توجه دانش پژوهان جغرافیا و علاقهمندان زمینشناسی قرار گیرد. به عنوان مثال یکی از آثار شگفتانگیز و کمیاب این منطقه پدیده «گل افشان» است که هر گردشگر علاقهمندی را با وجود همه نگرانیهای بیمورد امنیتی و هشدارهای اطرافیان، به سفر به این دیار کهن تشویق میکند. در میان دشت کهیر و تنگ در ۲۰ کیلومتری روستای کهیر در مسیر تنگ -گالک، به فاصله چند کیلومتر سه تپه گل افشان به ارتفاع ۱۰تا۲۰ متر وجود دارد که بهرغم غیرفعال بودن، منظرهای بسیار جالب ایجاد کردهاند. به دلیل نبود وسیله نقلیه عمومی و جادههای اغلب نیمه آسفالته، دیدار از این جاذبه طبیعی، قدری با دشواری همراه خواهد بود.
کوههای مریخی نیز که به موازات ساحل از منطقه گچو تا خلیج گواتر کشیده شدهاند و ازدیگر پدیدههای ژئومورفولوژی این ناحیه است. کوه آتشفشانی نیمه فعال تفتان با ارتفاع ۴۰۰۰ متری که همچنان از آن گاز گوگرد متصاعد میشود، از جاذبههای تاثیرگذار زمینشناسی استان است که در مسیر خاش به زاهدان قرار دارد. در کنار آن، چشمههای آب گرم متعدد این استان همچون بزمان در نزدیکی ایرانشهر نیز میتواند جوابگوی دانشآموختگان و علاقهمندان علوم طبیعی کشور باشد و راه آهن زاهدان -تهران نیز امکان دسترسی ارزان به این مکان را فراهم کرده است. در مراحل بعدی همین منطقه میتواند محلی برای محققان از کشورهای منطقه بخصوص از کشور روسیه باشد که از بنیانگذاران علم نوپای
زمین شناسی هستند.
دوستداران حیات وحش هم امکان بازدید از بزرگترین خزنده ایران یعنی تمساح پوزه کوتاه یا به قول محلیها «گاندو» را در رودخانه سرباز دارند. در میان این پدیدهها دریاچه «هامون» تاریخی هم قرار دارد که متاسفانه هم اکنون سرنوشت حزنآلودی چون دریاچه ارومیه پیدا کرده است. با آمدن کارشناسان و صاحب نظران میتوان به رایزنیها و یافتن راهحل مشکلات این دریاچه زیبا امیدوار بود. شهر سوخته و قلعههای بسیار این استان هم جاذبهای برای دوستداران تاریخ است.
فرصت کلیدی!
با همه این توصیفات واضح است که این فرصت طلایی را نباید از دست داد. چه بسیار کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه که رویای داشتن چنین سرزمین سوق الجیشی و ارزشمندی را دارند تا خیل عظیم گردشگران را به کشور خود دعوت کنند؛ گردشگری که به همراه خود اشتغالزایی، تبادل فرهنگی، امنیت و توسعه میآورد.
استان سیستان و بلوچستان در انتخابات اخیر حضوری موثر و مردمان محروم این دیار با ۷۳ درصد رای، بیشترین اعتماد را به دولت منتخب داشتهاند. جا دارد مسوولان محترم نگاهی عمیق و راهبردی به مشکلات این مرزداران برومند بیاندازند؛ به نیروها و مدیریت محلی این خطه فارغ از دین و مذهب بیش از پیش اطمینان پیدا کنند، پروژههای نیمهکارهای چون خط آهن چابهار را به پایان برسانند و در جهت تبدیل تنها ساحل اقیانوسی کشور حداقل به مناطقی چون کیش و قشم جدیت و شتاب به خرج دهند. به گفته گاندی «فقر بالاترین خشونتهاست»؛ پس شایسته است با توسعه گردشگری، از چهره سیستان و بلوچستان فقرزدایی کنیم و زمینه فعالیت گروههای تروریستی، خشونتطلب و حامیان مغرض آنها را به حداقل برسانیم. سرزمین اساطیری رستم، زال و سردار ایران «یعقوب لیث صفاری» را دریابیم.
*دانش آموخته جغرافیا و مدیریت اجرایی
Ehsan_ac۲۰۰۲@yahoo.com
ارسال نظر