لزوم تشکیل کمیته گردشگری مسوولانه

گروه گردشگری- پرستو فخاریان: رشد توریسم همچون یک شمشیر دو لبه است که از یک سو به گسترش مشاغل، افزایش درآمد و رشد اقتصادی می‌انجامد و از سوی دیگر روند تغییرات فرهنگی و طبیعی و همچنین تخریب محیط را تسریع می‌بخشد. برخی متخصصان بر این باورند که جهانگردی افسار گسیخته یا بدون کنترل، در خود بذر تخریب پنهان کرده است. از این رو برای آنکه بتوان بر لبه این شمشیر حرکت کرد، باید هم به پیشرفت اقتصادی قائل بود و هم به ممانعت از این تخریب. در همین راستا از دهه ۸۰ وفق دادن گردشگری با محیط مطرح شد که متعاقب آن اقبال عمومی نیز نسبت به اکوتوریسم افزایش یافت و سعی در به حداقل رساندن اثرات منفی صورت گرفت. «گردشگری مسوولانه» نیز برخاسته از لزوم پایداری توریسم بود؛ عنوانی که ذیل آن گردشگران و برگزارکنندگان تورها ملزم به رعایت برخی ملاحظات زیست محیطی و فرهنگی می‌شدند. در اواخر قرن بیستم، یعنی در سال ۱۹۹۷، کنفرانسی در مالدیو برگزار شد که طی آن وزرای جهانگردی کشورهای آسیایی حوزه اقیانوس آرام بیانیه‌ای را به امضا رساندند و در آن اعلام کردند که متوجه اهمیت پایداری جهانگردی شده‌اند و سیاست‌هایی را تشویق و حمایت می‌کنند که موجب پایداری این صنعت شود. سال ۲۰۰۲ نیز در جریان اجلاس جهانی توسعه پایدار ریودوژانیرو اعلامیه گردشگری مسوولانه صادر شد و پس از آن نهاد بین‌المللی گردشگری مسوولانه (WTM) شکل گرفت. به دنبال آن کشورهایی نظیر هند، انگلستان، ایالات متحده، آفریقای جنوبی، گامبیا و سریلانکا تمرین گردشگری مسوولانه را در پیش گرفتند. این نهاد بین‌المللی، فعالیت‌های گسترده‌ای با هدف تعریف مسوولیت‌های یک گردشگر برای داشتن یک سفر مسوولانه انجام می‌دهد که از آن جمله‌اند: آموزش‌های گسترده، همکاری با اپراتورها و تورهای گردشگری و نهادهای غیرانتفاعی و پیدا کردن اهرم‌های اجرایی در بین نهادهای دولتی تاثیرگذار. این امر تا جایی مورد توجه قرار گرفت که ششم نوامبر به عنوان «روز جهانی گردشگری مسوولانه» نام‌گذاری شد. کمیته گردشگری مسوولانه با وجود این یقینا بحث گردشگری مسوولانه تنها دربرگیرنده گردشگران نیست و نهادها و موسسات ارائه‌دهنده این خدمات را نیز دربرمی‌گیرد. اما به نظر می‌رسد امروز و در ایران، یا هنوز به اهمیت این موضوع پی نبرده‌ایم یا همچنان برنامه مدونی در راستای حفظ پایداری توریسم نداریم. در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری فقدان یک کمیته گردشگری مسوولانه احساس می‌شود؛ کمیته‌ای که در آن عملکرد آژانس‌ها، هتل‌ها، رستوران‌ها و دیگر تاسیسات گردشگری مورد ارزیابی قرار گیرد و فعالیت‌های آنها رصد شود. چنین کمیته‌ای می‌تواند متشکل از متخصصان در امور مختلف و مرتبط باشد که با تعریف اساسنامه و استانداردهای پایداری گردشگری، بر کار تمام تاسیسات و موسسات مرتبط با سفر و توریسم نظارت کند و این استانداردها را به مثابه متری برای اندازه‌گیری میزان پایبندی به حفظ محیط و فرهنگ جامعه محلی به کار بگیرد. کمیته‌ای با محوریت گردشگری مسوولانه خواهد توانست با درنظر گرفتن جوایزی برای آن دسته از آژانس‌ها و تاسیساتی که مولفه‌های پایداری زیست محیطی و فرهنگی جامعه مقصد را رعایت می‌کنند، هم عاملی تشویقی برای پایبندی به اصول پایداری و هم نقش سلبی داشته باشد؛ گرچه این موضوع قابلیت پرداختن بیشتری نیز دارد. علاوه بر بخش دولتی که باید نقش عمده‌ای در توسعه توریسم پایدار ایفا کند، بخش خصوصی نیز باید در این عرصه به شکل پویا و با قدرت ورود داشته باشد. در همین راستا، شایسته است اصناف مختلف در حوزه گردشگری نیز برای آنکه بتوانند این مدعا را به اثبات برسانند که در امر پایداری توریسم دغدغه دارند، نظیر کمیته‌ای که پیش از این اشاره کردیم تشکیل دهند و با دقتی هرچه تمام‌تر بر مسوولیت اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی صنف خود اهتمام داشته باشند. واضح است به همان میزان که گردشگری می‌تواند موجب رونق اقتصادی هر کسب و کاری شود، توانایی این را نیز دارد که با استفاده و تمام کردن همه پتانسیل‌ها، هیچ ظرفیتی برای آینده باقی نگذارد. اینجا است که امکان به دست آوردن سود اقتصادی نیز به زودی از بین خواهد رفت، چرا که جاذبه گردشگری‌ای باقی نمانده است. دشواری مسوول بودن! گرچه رعایت برخی از مسائل که به پایداری محیط و گردشگری می‌انجامد، دشوار به نظر می‌رسد اما در اصل اگر چنین آموزه‌هایی میان گردشگران و فعالان صنعت درونی شود، به زودی لذت رعایت آن جایگزین احساس سخت بودن خواهد شد. گردشگران باید بدانند که سفر، گرچه فرصتی برای رها شدن از قید و بندهای زندگی روزمره است، اما رعایت برخی امور باعث خواهد شد آنها بازهم بتوانند به مقصد مورد نظر خود بروند و از آن لذت ببرند. اگر هر گردشگر در جریان سفر خود، به ویژه در سفرهایی به جاذبه‌های طبیعی، کمتر زباله‌های بازیافت نشدنی تولید و در مصرف منابعی نظیر آب صرفه‌جویی کنند، به تدریج این نوع فرهنگ مصرف در بین گردشگران نهادینه خواهد شد. با این حال روی دیگر سکه هم تاسیسات و ارائه‌کنندگان خدمات گردشگری هستند. اگر آژانس‌ها حین انتخاب هتل‌های طرف قرارداد، نکاتی نظیر اینکه هتل مورد نظر استانداردهای زیست محیطی را رعایت می‌کند یاخیر (مثلا آیا از تکنولوژی‌های نو در سیستم آب‌رسانی و برق‌رسانی خود استفاده کرده یا آیا تاسیس آن تاثیر منفی بر محیط نگذاشته است؟) درنظر بگیرند، به تدریج هتل‌هایی که به این موارد پایبند نیستند به حاشیه رانده خواهند شد و این انگیزه در آنها شکل خواهد گرفت که اصول پایداری را مدنظر خود قرار دهد. به علاوه باز هم چنانچه آژانس‌ها برای برگزاری تورهای خود از وسایل نقلیه‌ای بهره بگیرند که کمترین آلودگی را به محیط وارد کند، می‌توانند نقش عمده‌ای در از رده خارج شدن وسایل حمل و نقل آلاینده داشته باشند. البته نباید از آموزش‌هایی که تورگردانان به گردشگران خود در راستای رعایت مسائل محیطی و فرهنگی می‌دهند نیز غافل شد. با این همه دور از ذهن نیست که چنین مواردی انتزاعی و غیرعملی پنداشته شود اما درنظر گرفتن آن به مرور زمان می‌تواند تاثیر عمده‌ای بر پایداری توریسم در کشور عزیزمان داشته باشد.