از روزهایی که انسان برای نخستین بار متوجه شد که باید برای برآوردن برخی از نیازهایش و دوری از برخی خطرها سفر کند، حالا هزاران سال می‌گذرد. زمانی که دولت‌ها شکل گرفتند و برای برقراری ارتباط با هم و باج و خراج گرفتن از ملل تابع خود، نمایندگانی را به این سو و آن سو فرستاند، شاید نمی‌دانستند در اصل در حال شکل‌دهی به تاریخ یکی از بزرگ‌ترین صنایع قرن ۲۱میلادی هستند! بنابر تعریف سازمان جهانی جهانگردی (WTO) مسافرت هر فرد به مکانی خارج از محیط زندگی‌اش، برای مدتی کمتر از یک سال و بیشتر از ۲۴ساعت جهت تفریح، تجارت و دیگر اهداف، «جهانگردی» عنوان می‌گیرد. چنین تعریفی، اما سابقه دور و درازی ندارد. بشر از دوران باستان به سفر می‌پرداخته بی‌آنکه به این تعاریف وابسته باشد.اما یونانیان شاید یکی از اولین مللی بودند که در توسعه گردشگری گام‌های ناخواسته، اما موثری برداشتند. «چاک وای.گی» در کتاب جهانگردی در چشم‌انداز جامع، ضرب سکه در یونان و گسترش زبان یونانی در سراسر مدیترانه را عواملی برای توسعه روابط بین‌المللی می‌داند. به‌علاوه شاید بتوان گفت خدمت یونان به گردشگری در این خلاصه نشده؛ آنها به نوعی اولین کشوری بودند که گردشگری مناسبتی را به واسطه برگزاری مسابقات المپیک بر فراز کوه آلمپ پایه گذاشتند. اما تنها آنها نبودند که خواسته و ناخواسته به گردشگری شکل دادند. مصر نیز در روزگار باستان مقصد رومیان بوده است؛ جایی که اهرام ثلاثه و ابوالهول آن از همان ابتدا محلی برای جذب افراد از نقاط مختلف بود. در ایران باستان نیز بر اساس آنچه از متون داستانی و ادبی قابل استخراج است، سفرها به منظورهای مختلفی صورت می‌گرفت که تنها یکی از آنها تجارت بود. نخستین سفر جمعی، اما به نقل از وای.گی مربوط به کاروانی است که از ونیز به سمت بیت‌المقدس راهی شد؛ شکلی از اشکال مشخص شده امروزی گردشگری یعنی گردشگری مذهبی. در قرون وسطی سفرهای مذهبی رواج بیشتری داشت و مسیحیان اولویت سفرها و بازدیدهایشان، کلیساها و صومعه‌ها بودند. به مرور زمان و با گذشتن قرون وسطی و رسیدن به رنسانس، اشکال سفر و مقاصد افراد از آن نیز تغییر کرد. سفرهایی با مقاصد علم‌اندوزی یکی از اشکال مسافرت دوره رنسانس بود و درست در همین دوره بود که گردشگری تنها به اقشار بالای جامعه اختصاص یافت. اما پس از انقلاب صنعتی، کارگران نیز به سفر می‌پرداختند و هدف از گردشگری به سمت رهایی از آلودگی شهری و استرس‌های روزانه حرکت کرد؛ قصدی که همچنان در اولویت‌های سفر افراد قرار می‌گیرد. درواقع از زمان انقلاب صنعتی، شکل کنونی گردشگری به وجود آمد. با همین نگاه اجمالی نیز به نیکی می‌توان دریافت که گردشگری یکی از شئون زندگی اجتماعی افراد بوده و هست. حالا و در دنیای معاصر گردشگری کدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری یافته و مقید به قیدها و شاخص‌های مختلفی شده است. کشورها به اهمیت توسعه گردشگری پی برده‌اند و می‌رود که گردشگری به صنعت اول دنیا تبدیل شود؛ گرچه هم‌اکنون در کشورهای بسیاری این صنعت محل اصلی درآمد آنها محسوب می‌شود. ایران نیز باوجود سرمایه‌های تاریخی و طبیعی خود هنوز نتوانسته از اقتصاد نفتی به اقتصاد گردشگری پیش برود. بی‌شک می‌توان با سرمایه‌گذاری‌های بجا و به موقع از گردشگری به عنوان خون جاری در رگ‌های اقصادی کشور بهره برد.