یک رئیس سازمان موفق می‌تواند با تعامل موثر با نهادهای اقتصادی کلان مانند وزارت امور اقتصادی و دارایی، بانک‌مرکزی و وزارت صنعت، معدن و تجارت، بر تصمیم‌گیری‌های آنها تاثیر گذاشته و منافع بازار سرمایه را درنظر بگیرد. این تعامل دوطرفه می‌تواند به ایجاد هماهنگی بیشتر در سیاستگذاری‌های اقتصادی منجر شده و به ثبات و پیش‌بینی‌‌‌‌‌‌‌‌پذیر‌شدن بازار کمک کند. علاوه‌بر این، ایجاد شفافیت اطلاعاتی و تقارن  اطلاعاتی میان بازیگران مختلف بازار، یکی از مهم‌ترین وظایف رئیس سازمان است. کاهش اطلاعات نامتقارن و رانت اطلاعاتی، به افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران و کاهش ریسک سرمایه‌گذاری کمک شایانی خواهد کرد. حاکمیت قانون و برخورد قاطع با تخلفات، از دیگر الزامات یک بازار سرمایه سالم است.

 رئیس سازمان باید با اعمال قوانین موجود و برخورد جدی با متخلفان، به تقویت اعتماد سرمایه‌گذاران کمک کند، همچنین جلوگیری از تصمیم‌گیری‌های خلق‌الساعه و اعمال آنها در ساعات غیر‌اداری که در سال‌های گذشته به بازار سرمایه آسیب‌های جدی وارد کرده‌است، از دیگر اقدامات ضروری برای بهبود وضعیت بازار است.

 ملزومات بازار سرمایه پررونق؛ توسعه ابزارهای مالی

مورد دیگری که رئیس سازمان بورس می‌تواند در دوره مسوولیت خود به آن توجه جدی داشته‌باشد، توسعه ابزارها و محصولات مالی متنوع در بازار سرمایه است. منظور از بازار سرمایه، صرفا بازار سهام نیست؛ بلکه بازار بدهی، ابزارهای مدیریت ریسک و سایر ابزارهای سرمایه‌گذاری نیز جزئی از آن محسوب می‌شوند. گسترش و تنوع‌‌‌‌‌‌‌‌بخشی به این ابزارها، به‌همراه اطلاع‌‌‌‌‌‌‌‌رسانی شفاف و مناسب به عموم مردم، می‌تواند به رونق بازار سرمایه و افزایش مشارکت سرمایه‌گذاران منجر شود.

به‌این‌ترتیب، سرمایه‌گذاران در هر شرایط اقتصادی، امکان انتخاب ابزارهای مناسب با اهداف و ریسک‌‌‌‌‌‌‌‌پذیری خود را خواهند داشت. برای مثال، در دوره‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که ابزارهای سرمایه‌گذاری در اوراق با درآمد ثابت جذابیت بیشتری دارند، سرمایه‌گذاران می‌توانند سبد سرمایه‌گذاری خود را با این اوراق تقویت کنند یا در دوره‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که نیاز به ابزارهای اختیار معامله احساس می‌شود، گزینه‌‌‌‌‌‌‌‌های متنوعی پیش‌روی آنها قرار خواهدداشت. از سوی دیگر، بهبود و تسهیل فرآیند صدور مجوز برای نهادهای مالی، یکی دیگر از اولویت‌های مهم ریاست سازمان بورس و اوراق‌بهادار است.

در حال‌حاضر، برخی از نهادهای مالی برای دریافت مجوز و احراز صلاحیت جهت ارائه خدمات مالی، با روندهای طولانی و پیچیده‌‌‌‌‌‌‌‌ای مواجه هستند. تسریع و ساده‌‌‌‌‌‌‌‌سازی این فرآیندها، می‌تواند به افزایش رقابت در بازار مالی، بهبود کیفیت خدمات و در نهایت، افزایش اعتماد سرمایه‌گذاران منجر شود. علاوه‌بر این، تسهیل فعالیت نهادهای مالی، به بهبود تامین مالی بخش واقعی اقتصاد نیز کمک شایانی خواهدکرد.