زنان و رشد اقتصادی - ۶ دی ۹۵
بررسی رابطه تبعیض جنسیتی با رشد اقتصادی در کشورهای فقیر
سپیده کاوه
دستیابی به رشد اقتصادی و افزایش سطح زندگی و رفاه عمومی همواره جزو اهدافی است که دولتهای مختلف جهان به دنبال نیل به آن هستند و شناسایی عواملی که رسیدن به این اهداف را تسهیل میکند، در مطالعات اقتصادی نقش بسزایی دارد. این کتاب میتواند منبع مناسبی برای آشنایی با تاریخچه الگوهای رشد، آشنایی با مدلهای مختلف رشد و مطالعه سیر تحول و تغییرات مدلها از ابتدا تاکنون باشد. آشنایی با نحوه اثرگذاری پارامترهای مرتبط با جنسیت روی رشد اقتصادی نیز از طریق این کتاب امکانپذیر است.
بررسی رابطه تبعیض جنسیتی با رشد اقتصادی در کشورهای فقیر
سپیده کاوه
دستیابی به رشد اقتصادی و افزایش سطح زندگی و رفاه عمومی همواره جزو اهدافی است که دولتهای مختلف جهان به دنبال نیل به آن هستند و شناسایی عواملی که رسیدن به این اهداف را تسهیل میکند، در مطالعات اقتصادی نقش بسزایی دارد. این کتاب میتواند منبع مناسبی برای آشنایی با تاریخچه الگوهای رشد، آشنایی با مدلهای مختلف رشد و مطالعه سیر تحول و تغییرات مدلها از ابتدا تاکنون باشد. آشنایی با نحوه اثرگذاری پارامترهای مرتبط با جنسیت روی رشد اقتصادی نیز از طریق این کتاب امکانپذیر است. سوال بحث برانگیزی که سبب اختلاف نظر اقتصاددانان است و در این کتاب به آن پرداخته شده این است که «آیا نابرابری جنسیتی سبب کاهش رشد و توسعه اقتصادی میشود؟» و اینکه «آیا مساله جنسیت عامل مهمی در اقتصاد کلان و اثرگذار بر رشد و توسعه کشورها است؟»
در این کتاب ابتدا ارائه شرح مختصری از تاریخچه اصول رشد اقتصادی در مکاتب مختلف صورت گرفته است. سپس ضمن بیان تعریف تبعیض جنسیتی، رویکردهای مختلف به این مساله بیان شده و به دلایل اثرگذاری این ساختار اجتماعی روی رشد اقتصادی کشورها پرداخته شده است. در ادامه مطالعات تجربی صورت گرفته از سوی اقتصاددانان نامآور در اقتصاد جنسیتی آورده شده است. در فصل آخر، نمونهای شامل ٨۴ کشور منتخب از دو گروه درآمدی پایین (طبق تقسیم بندی بانک جهانی) در دوره زمانی ٢٠١١-١٩٩٠، رابطه بین رشد اقتصادی و تبعیض جنسیتی آزمون شده است. به لحاظ اهمیت مساله برابری جنسیتی مجمع جهانی اقتصاد آن را به عنوان یکی از ١٠ چالش جهانی معرفی کرده و ازسال٢٠١٢ کارگروههایی باهدف جلب مشارکت دولتها و واحدهای خصوصی برای رسیدن به برابری جنسیتی تعریف شده است. سازمان ملل متحد نیز سال ٢٠٣٠ را بهعنوان سال هدف برای برچیده شدن هر نوع تبعیض جنسیتی تعریف کرده است.
با پذیرش این فرض که توزیع استعداد و تواناییها در زنان و مردان به صورت یکسان است و مردان هیچ برتری به لحاظ هوش و استعداد نسبت به زنان ندارند، اگر محدودیت خاصی در انتخابها اعمال نشود و تنها شایستگی معیار گزینش باشد، بهترینهای هر دو دسته انتخاب شده و متوسط سطح استعداد افراد منتخب در این حالت در بالاترین مقدار است. حال اگریک محدودیت جنسیتی در انتخابها گنجانده شود(تعداد مردان بیشتری در مجموعه انتخاب گنجانده شوند)، دراینصورت متوسط استعداد مجموعه کلی انتخابشده با لحاظ محدودیت جنسیتی، پایینتر از متوسط مجموعه انتخاب بدون محدودیت میشود. پایین آمدن متوسط استعداد و توانایی، سبب کاهش متوسط سرمایه انسانی جامعه میشود. کاهش سرمایه انسانی نیز بالطبع سبب کاهش رشد اقتصادی و کند شدن فرآیند توسعه یافتگی در کشوراست. از طرفی دیگر قدرت رقابتپذیری ملتها بستگی فراوان به نحوه آموزش و استفاده بهینه از سرمایههای اجتماعی زنان و مردانش دارد. بهصورت مشابه شرکتهایی که بهصورت موفق از پتانسیل زنان استفاده میکنند میتوانند سود بیشتری را از مجرای تنوع استعدادها کسب کنند. کشورهایی که در آنها زنان بیشتری آموزش یابند و وارد نیروی کار شوند، دارای رشد و قابلیت رقابتپذیری بیشتر در اقتصاد و انسجام بیشتر در جامعه هستند. به هر صورت باید پذیرفت که زنان نیمی از جمعیت را تشکیل داده و میتوانند کلید رشد اقتصادی و توسعه باشد.
نابرابری جنسیتی مسالهای حاد و پایدار در برخی کشورها خصوصا کشورهای در حال توسعه است. در ایران به علت ساختار سنتی پدرسالاری تبعیض منفی علیه زنان وجود داشته و ماندگار و مستحکم است. برای مشخص شدن وضعیت نابرابری در ایران از شاخصهای سازمان ملل متحد در اینجا استفاده میشود. سازمان ملل متحد وضعیت تبعیض جنسیتی کشورها را سالانه از سوی شاخصهای مربوطه، (GII,GDI) پایش میکند و عدد شاخص که عددی بین صفر و یک است برای هر کشور محاسبه شده و بر اساس امتیاز کسب شده کشورها رتبهبندی میشوند. ایران طبق آخرین گزارش منتشره سال ۲۰۱۵ در بین ۱۵۵ کشوری که دارای آمار هستند، رتبه ۱۱۰ را کسب کرده است.
ارسال نظر