برشی از مقدمه کتاب «داستانهای دیدنی»
تو جهانی بر خیالی بین روان
جواد مجابی در مقدمه کتاب «داستانهای دیدنی: طرحهای کامبیز درمبخش» مینویسد: دیرگاهی است کامبیز از دریچه آرزوی مانای بشری که عشق و مدارا و همزیستی است، به جهان آدمیان مینگرد، از ارتفاعی بلند و گسترهای فراگیر. سالهاست که دیگر به سیاق «مینیاتورهای سیاه» بیننده را به داوری تلخ و تند برنمیانگیزد، بلکه ذهنی صلحآمیز زیبا را که از لبخند شفقتآمیز زاده میشود یادآور میشود. . . این شکارچی حالات ناممکن و احتمالات رویایی، با افزودن طرحهای چربدستانه و زیبایش به میراث بشری، مانند نیای عالیقدرِ خود، جلالالدین محمد، هر چه را به پیرامون خود بدل به هنر کرده و از آن همه مفاهیم گریزنده و زیبا در دنیا، هرچه توانسته گرفته و شادخویانه به ما نمایانده است.
جواد مجابی در مقدمه کتاب «داستانهای دیدنی: طرحهای کامبیز درمبخش» مینویسد: دیرگاهی است کامبیز از دریچه آرزوی مانای بشری که عشق و مدارا و همزیستی است، به جهان آدمیان مینگرد، از ارتفاعی بلند و گسترهای فراگیر. سالهاست که دیگر به سیاق «مینیاتورهای سیاه» بیننده را به داوری تلخ و تند برنمیانگیزد، بلکه ذهنی صلحآمیز زیبا را که از لبخند شفقتآمیز زاده میشود یادآور میشود... این شکارچی حالات ناممکن و احتمالات رویایی، با افزودن طرحهای چربدستانه و زیبایش به میراث بشری، مانند نیای عالیقدرِ خود، جلالالدین محمد، هر چه را به پیرامون خود بدل به هنر کرده و از آن همه مفاهیم گریزنده و زیبا در دنیا، هرچه توانسته گرفته و شادخویانه به ما نمایانده است. او صیاد همیشگی خیالهای گریزان خندستانی است که نقد اجتماعی، لابهلای تور ظریف آثارش پیدا و پنهان است. این کتاب را انتشارات دنیای اقتصاد، آذر امسال منتشر میکند.
برگرفته از کانال تلگرام انتشارات دنیای اقتصاد: https://telegram.me/eco_philo_book
ارسال نظر