سهم انرژی‌های پاک در حل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی
سیامک خرمی* «ترکمنستان ‏صدور گاز خود را به ایران از روز شنبه به نصف رساند و از روز دوشنبه کاملا قطع کرد.
میزان گاز وارداتی ‏از کشور ترکمنستان - روزانه بین20 تا 23 میلیون مترمکعب از گاز مصرفی کشور را تشکیل می‌دهد.»‏
شاید کمتر کسی جملات فوق را از زبان معاونت وقت شرکت ملی گاز در سال ۱۳۸۶ به یاد داشته باشد. زمستانی سرد که در روزهایی با قطعی گاز همراه شد و سردی آن خاطره تلخی را برای بسیاری از خانواده‌های ایرانی بر جای گذاشت. هیچ تضمینی نیست در آینده نزدیک شاهد قطعی گاز یا برق گسترده‌تر در کشور نباشیم و دلیل آن افزایش سرسام‌آور مصرف انرژی در کشور و پیشی گرفتن آن از عرضه است. در پاسخ به این روند، دولت همواره به ساخت نیروگاه و پالایشگاه و احداث خطوط انتقال گاز و برق پرداخته اما در این امر موفق نبوده است. راهبردهای مختلفی چون ذخیره‌سازی انرژی، بهینه سازی مصرف انرژی و استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر برای جلوگیری از تکرار چنین بحران‌هایی و گسترده‌تر شدن آن وجود دارد. در کشور ما متاسفانه به دلایل مختلف و به‌ویژه دلایل اقتصادی، حمایت جدی از چنین راهبردهای صورت نگرفته است.
علاوه بر فواید زیست‌محیطی استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر و کاهش گازهای گلخانه‌ای و آلودگی هوا، بهره‌برداری از این نوع انرژی به امنیت انرژی در کشور کمک شایانی می‌کند. در هر صورت جمعیت کشور در حال افزایش و اقتصاد کشور در حال رشد است و اقدامات بهینه‌سازی مصرف انرژی یا ذخیره‌سازی نیز تا حدی می‌تواند پاسخگوی چالش تامین انرژی باشد. با روند فعلی افزایش مصرف، عمده تولید نفت و گاز ایران، باید به مصرف داخلی برسد و از قدرت صادراتی انرژی کشور به‌شدت کاسته می‌شود. نیک می‌دانیم، میزان قدرت صادراتی انرژی ایران نقش موثری در امنیت انرژی و امنیت سیاسی و اجتماعی کشور در عرصه داخلی و بین‌الملل دارد. چاه‌های نفتی را که عمدتا از نیمه عمر گذشته تا ابد نمی‌توان با شیوه‌های ازدیاد برداشت چشم امید به آن بست. از طرفی سوال‌های جدی در برنامه‌های فعلی توسعه انرژی مطرح است. آیا هزینه تاسیس یک نیروگاه جدید (و احداث خطوط انتقال و توزیع) یا هزینه‌های صرف شده برای اکتشاف و برداشت چاه‌های جدید برای افزایش عرضه انرژی قابل مقایسه با احداث نیروگاه بادی نیست؟ آیا نباید در بررسی اقتصادی استفاده از انواع انرژی خورشیدی در کشور میزان تاثیرگذاری بر قدرت صادرات انرژی، میزان کاهش سرمایه مورد نیاز برای تاسیس و توسعه زیر ساخت‌های انرژی مانند نیروگاه و پالایشگاه و... را در نظر گرفت؟ همچنین نباید دید بلندمدت‌تری نسبت به پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر نسبت به سایر انواع انرژی داشت؟ آیا نباید از فرصت‌های سرمایه‌گذاری منتج از بازار کربن برای تامین سرمایه‌های پروژه انرژی تجدیدپذیر بهره برد؟ زمانی در همین کشور اجرای بسیاری از پروژه‌های عمرانی در گام اول و در دید کوتاه مدت به نظر غیر اقتصادی می‌رسیده است، اما نسل امروز که از منافع آن پروژه‌ها بهره می‌برد شکرگزار تدبیر نسل‌های قبلی برای طرح‌ریزی و اجرای چنین پروژه‌های است. دلایل مختلف وجود دارد که اگر پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر با عزم جدی در کشور آغاز شوند، نه‌تنها نسل آینده که نسل امروز خود در چند سال آینده از هوشمندی و آینده‌نگری فعلی‌اش تقدیر خواهد کرد.
۱- انرژی تجدیدپذیر دیگر افسانه نیست: از سال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۱۱، سرمایه‌گذاری سالانه روی انرژی‌های پاک در جهان از ۵۴ میلیارد دلار به ۳۰۲ میلیارد دلار رسیده است یا به عبارت دیگر نزدیک به ۵۰۰درصد افزایش داشته است. توجه کنید که این رقم سالانه است و نه جمع سرمایه‌گذاری کل سال‌ها. افزایش خیره‌کننده سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌ها و پروژه‌‌های انرژی پاک، موجب شده است تا هزینه واحد تولید انرژی از این فناوری‌ها در ۱۰ سال گذشته چندین بار کاهش یابد.
۲- مسائل زیست محیطی و دغدغه‌های تغییرات آب و هوایی «جدی» و «واقعی» است: نگارش این مقاله همزمان با نشست ورشو شده است. اگر ۲۰ سال پیش دانشمندان، تغییرات آب و هوایی و افزایش دما و اثرات مخرب آن بر اکوسیستم و زندگی بشری را یک تهدید بالقوه می‌دانستند، امروز هر چه بیشتر علائم آن را در دنیای واقعی درک می‌کنیم و گزارشات اخیر علمی نیز با اطمینان بیشتری تاثیرگذاری فعالیت‌های انسانی بر تغییرات آب و هوایی را تایید می‌کند. انرژی‌های تجدیدپذیر در کنار فناوری‌های مدیریت کربن (Carbon Capture and Storage Technology) تنها راهکارهای موثر برای کاهش قابل ملاحظه گاز‌های گلخانه‌ای هستند.
۳- نیاز مبرم به تراز مثبت انرژی: بنا به دلایل مختلف، قدرت صادراتی نفت ایران کم شده است و تمرکز وزارت نفت در برهه فعلی بر بازیابی توان صادراتی صنعت نفت و افزایش ظرفیت صادرات گاز است. با توجه به رویه سرسام‌آور افزایش مصرف انرژی در کشور، رسیدن به تراز مثبت انرژی قابل ملاحظه که صادرات انرژی را پشتیبانی کند نیازمند سرمایه‌گذاری بسیار در بخش عرضه و توزیع است. سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی‌های تجدیدپذیر چه به منظور کاهش مصرف انرژی فسیلی در زنجیره عرضه (که زنجیره عرضه انرژی خود یکی از مصرف‌کنندگان بزرگ انرژی در کشور است) و چه به منظور تامین بخشی از تقاضای انرژی به مثبت نگه داشتن تراز انرژی فسیلی و افزایش توان صادرات نفتی و گازی کشور چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت کمک خواهد کرد.
۴- توسعه انرژی در مناطق روستایی: از پروژه‌های بزرگ انرژی تجدیدپذیر در مقیاس نیروگاهی که بگذریم، فرصت بی نظیر استفاده از این نوع انرژی‌ها را در مناطق روستایی و دورافتاده نباید فراموش کرد. هزینه انتقال انرژی به این مناطق بسیار زیاد است و در زمان‌های اوج مصرف هزینه بسیار زیادی به شبکه انرژی کشور وارد می‌کند. چنین مناطقی پتانسیل‌های بسیاری چون تولید انرژی از زباله‌های روستایی/شهری، تولید انرژی از ضایعات حیوانی، استفاده از انرژی بادی/خورشیدی یا آبی و مانند آن دارند. پروژه‌های بسیاری با حمایت و پیگیری سازمان‌های مردم نهاد در سرتاسر کشور انجام پذیرفته که می‌توان از آنها برای توسعه و گسترش پروژه‌های در مناطق دیگر بسیار آموخت.

۵- از برنامه نسبتا شکست‌خورده حمایت از پروژه‌های تولید همزمان برق و حرارت درس بگیریم: تولید همزمان برق و حرارت یکی از روش‌های بسیار به‌صرفه و سازگار محیط زیست برای پاسخ به چالش‌های انرژی است.
اگرچه ۵ سال پیش برنامه‌ای در دولت برای حمایت از توسعه این پروژه‌ها در کشور آغاز شد، اما به دلیل عدم هماهنگی مناسب بین دستگاه‌های مختلف دولتی به‌ویژه در زمینه فراهم کردن منابع مالی مناسب برای بخش خصوصی و در نتیجه بالا بردن ریسک سرمایه‌گذاری در این حوزه، با شکست مواجه شد. مسلما، به دلیل عدم برنامه‌ریزی‌ها و عدم تحلیل ریسک مناسب، آغاز تحریم‌ها و تاثیر بر افزایش هزینه واردات موتور‌ها یا توربین‌های مورد نیاز چنین پروژه‌هایی، مزید علت شد. اگر دولت زمانی عزم جدی برای حمایت گسترده از انرژی تجدیدپذیر در کشور بگیرد، صد البته به مشارکت سرمایه‌گذار خصوصی و اقبال مصرف‌کننده نهایی به این پروژه‌ها نیازمند است. سیاست‌ها و بسته‌های تشویقی و کمپین‌های تبلیغاتی باید به گونه‌ای منسجم و هدفمند طراحی شوند تا هم ریسک مالی برای سرمایه‌گذار خصوصی کاهش یابد و هم برای مصرف‌کننده نهایی.
در سال ۲۰۱۰ شرکت BP، این غول نفتی دنیا، به دلیل یک اشتباه فنی در زمینه سیستم‌های ایمنی در سایت نفتی خلیج مکزیکو شاهد یک انفجار مهیب در یکی از مخازنش در این منطقه بود که تقریبا به بزرگترین فاجعه نفتی چه از بعد زیست محیطی، چه از بعد جانی و چه از بعد اقتصادی تبدیل شد. شرکت BP می‌توانست با صرف چند صد میلیون دلار جلوی این فاجعه را بگیرد، اما مدیرانش در تحلیل اقتصادی عواقب هزینه نکردن این چند صد میلیون دلار را برای افزایش ایمنی سایت نفتی در نظر نگرفتند. نتیجه آنکه براساس گزارش‌های مختلف، تخمین‌زده می‌شود خسارت این شرکت در اثر این سهل‌انگاری تاکنون مبلغی در حدود ۶۰تا ۹۵ میلیارد دلار است و ممکن است بیشتر نیز بشود، فاجعه ما را خبر نمی‌کند. از بحران انرژی در سال ۱۳۸۶ درس بگیریم.
بحران‌های دیگر انرژی و به‌ویژه در زمینه توان صادراتی انرژی فسیلی را پیش‌بینی کنیم. در تحلیل‌های اقتصادی خود برای پروژه‌های انرژی تجدیدپذیر هزینه‌های ناشی از این پروژه‌ها را حتما در نظر بگیریم. توجه کنیم که امروز بیش از ۵۰ کشور هدف مشخص و «الزامی» برای افزایش سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در سبد انرژی کشور دارند، ایران هنوز جزو آنها نیست.
* کارشناس توسعه پایدار
s.khorrami@gmail.com