نشریه‌ای در دل یک روزنامه

محسن ایلچی * فارغ از زحمت یکا‌یک بچه‌های تحریریه، در کنار بخش‌های فنی در تولید یک محصول رسانه‌ای، دو فرآورده در روزنامه «دنیای اقتصاد» از اهمیت بالایی برخوردار هستند: نخست، شمار زیادی از سرمقاله‌های این روزنامه که سبب ساخت گفتمان در میان نخبگان، جامعه مدنی و سیاست‌سازان می‌شود؛ به‌طوری‌که ندیدن و نخواندن هر روز آن، باعث جاماندگی از جریان اصلی گفتار روز اقتصادی کشور می‌شود. دوم، صفحه اندیشه اقتصادی است که توانسته به‌عنوان بخش پشتیبانی (Logestic Desk) تحلیل‌ها، تفسیرها و نیز نظرها (VIEW)، جای خود را در میان مخاطبان باز کند.

البته بخشی از جایگاه امروز این صفحه، مرهون تلاش و انگیزه بنیان‌گذاران آن است (تحلیل‌ها و ترجمه‌های موشکافانه نویسندگان سابق این صفحه به ویژه در برهه بحران مالی غرب در سال ۲۰۰۸، هیچ‌گاه از اذهان فراموش‌شدنی نیست) و اکنون مخاطبان شاهد استمرار تلاش فراوان تحلیلگران و نویسندگان صفحه است.

در سالی که گذشت، از بعد تاکتیکی و سیاست‌گذاری، مسوولان این صفحه به‌صورت هوشمندانه تغییرات قابل توجهی را در شیوه ارائه و پرداخت مطالب داشته‌اند که به نظرم از نگاه مخاطب دور نمانده است:

اول: توجه به سوژه‌های کاربردی به‌جای پرداختن به تئوری‌های محض که البته این مساله به معنی خبرگرا شدن صفحه نیست.

دوم: اجازه ورود دیدگاه اقتصادی نزدیک به اقتصاد متمرکز و تحمل نقد دیدگاه‌های کلاسیک‌ها.

سوم: درهم‌آمیزی و پیوند رویدادها به فرآیندها و روندها.

چهارم: دعوت به اجتماعی‌خوانی، یعنی توجه به پیامدهای فرهنگی و اجتماعی ناشی از سیاست‌ها و تصمیمات اقتصادی.

پنجم: توجه به نقش صدای اقلیت‌ها و گروه‌های فاقد تریبون همانند اقتصاد مشارکت زنان، اقتصاد کشاورزی (که من اثری از آن در روزنامه از ابتدا تاکنون ندیدم)، اقتصاد روستاییان، خیریه‌ها و امثالهم.

ششم: پوشش تطبیقی و رویکرد مقایسه‌ای به مسائل امروز ایران و امروز جهان.

هفتم: توجه و واکنش به مناسبت‌ها و رویدادهای خاص.

هشتم: تلنگر به سیاست بدون ایجاد حساسیت

نهم: متنوع بودن فرآورده‌ها در یک فرمت دو صفحه‌ای (داشتن گزارش،چکیده یا اشاره تحلیلی، یادداشت، مصاحبه و مقاله تحلیلی).

دهم: وجود خط و ربط یا خط داستانی در چیدمان محتوایی و شکلی صفحه (معرفی، روند موجود، روند مطلوب، تبعات و راهکارها و چشم‌انداز).

یازدهم: چند موضوعی شدن صفحه (غیر از پرونده‌ای شدن صفحه).

در کنار اینها، ممکن است که بسیاری از روزنامه‌نگاران با انتشار مطالب مطول در یک فرمت دو صفحه‌ای وسط روزنامه (Double Page) مخالف باشند؛ اما این دوصفحه، برای کارشناسانی که عادت به آسان‌خوانی نداشته؛ اما از سویی، حتی فرصت مطالعه کتاب‌های کوچک را هم پیدا نمی‌کنند، جذابیت دارد. این دوصفحه، به روزنامه وجهه (prestige) علمی و هویت (Identification) تخصصی داده است. این ویژگی جزو عناصر هویتی برند دنیای اقتصاد شده است.

ظاهرا از ابتدا سیاست‌گذاران روزنامه با اختصاص این دوصفحه، به دنبال گسترش آموزش غیرمستقیم اندیشه و درس‌های اقتصادی برای مخاطبان عام روزنامه نبودند و اقناع مخاطبان کیفی (نخبگان) روزنامه را مورد توجه قرار داده بودند. تحقق این هدف، با توجه به مصاحبه‌هایی که به تازگی درخصوص دیدگاه‌ها و جریان‌های فکری در همین صفحه منتشر می‌شود، توانسته است میزان «ایست چشمی» و توقف مخاطب روی یک بسته رسانه‌‌ای (مدیریت ناخودآگاه و ناخواسته زمان مخاطب) را افزایش دهد.

خلاصه که به نظرم، هر روز «مجله‌ای در دل یک روزنامه» منتشر می‌شود.

* مدرس روزنامه‌نگاری