وقتی فقط برای دربی ورزشگاه پر میشود
ریزش عشاق!
گروه ورزش: حالا دیگر اصلا نمیتوان این مساله را شوخی گرفت. کاهش تعداد تماشاگران در فوتبال ایران نهتنها یک مساله بسیار «جدی» است، بلکه متاسفانه حالت تشدیدشونده دارد و هر روز بدتر از قبل میشود. در شرایطی که پیش از این مثلا برای برخی مسابقات مهم ملی یا بازیهای پرسپولیس و استقلال ورزشگاه از ساعتها قبل از بازی مملو از تماشاگر میشد، حالا دیگر خبری از این افسانهها نیست. امروز ما ثابت کردیم میتوانیم بازی ایران و ژاپن را با ۱۵ هزار تماشاگر برگزار کنیم و ترتیبی بدهیم که برخی مواقع حتی روز دربی هم سکوهای استادیوم پر نشود.
گروه ورزش: حالا دیگر اصلا نمیتوان این مساله را شوخی گرفت. کاهش تعداد تماشاگران در فوتبال ایران نهتنها یک مساله بسیار «جدی» است، بلکه متاسفانه حالت تشدیدشونده دارد و هر روز بدتر از قبل میشود. در شرایطی که پیش از این مثلا برای برخی مسابقات مهم ملی یا بازیهای پرسپولیس و استقلال ورزشگاه از ساعتها قبل از بازی مملو از تماشاگر میشد، حالا دیگر خبری از این افسانهها نیست. امروز ما ثابت کردیم میتوانیم بازی ایران و ژاپن را با ۱۵ هزار تماشاگر برگزار کنیم و ترتیبی بدهیم که برخی مواقع حتی روز دربی هم سکوهای استادیوم پر نشود.
از مدیریت غلط تا امکانات ضعیف
قطعا فرضیه قدیمی بهرهمندی فوتبال ایران از «بهترین» تماشاگران دنیا، چیزی بیشتر از یک قصه بیهوده نیست، اما شاید در عوض بشود ادعا کرد کشورما بخشی از رنجدیدهترین و ستمبردهترین تماشاگران جهان را در اختیار دارد! بدون هیچ تردیدی یکی از عواملی که باعث کاهش استقبال تماشاگران ایرانی از مسابقات میشود، بینظمیهای مدیریتی و کمبودهای سختافزاری است. وقتی خیلی از هواداران برای دیدن یک مسابقه فوتبال از ساعتها قبل به ورزشگاه مراجعه میکنند یا حتی گاهی شب را در مقابل استادیوم به صبح میرسانند، وقتی در بیشتر مواقع برخوردهای مطلوبی از سوی دستاندرکاران برگزاری مسابقات با آنها نمیشود و هرکدامشان برای ورود به ورزشگاه چندین مرتبه بازرسی بدنی میشوند، وقتی طی ساعات طولانی حضورشان در ورزشگاه از کمترین امکانات رفاهی بیبهره هستند و وقتی بعضا نمیتوانند از بیم به اشغال در آمدن صندلیشان حتی برای رفع سادهترین نیازها هم اقدام کنند، طبیعی است که نمیشود از آنها انتظار داشت همچنان حضور پررنگی در ورزشگاهها داشته باشند و مثل تماشاگران استاندارد رفتار کنند. همین دیروز و ساعتی قبل از دربی تهران تصاویر چکه کردن آب از دیوارهای ورزشگاه آزادی -که تازه بهترین استادیوم ایران است- روی خروجی خبرگزاریها رفت که واقعا آزاردهنده بود. مهدوی مهدویکیا معتقد است استادیوم رفتن برای هواداران اروپایی مثل حضور در مراسم عروسی است و همان حس و حال را دارد. اما آیا در ایران هم وضع همینطور است؟
سطح کیفی پایین
بدون شک یکی از بزرگترین عذابهای هواداران فوتبال در ایران این است که باید با کلی خرج و مخارج خودشان را به استادیوم برسانند تا در اغلب موارد یک بازی ضعیف تماشا کنند. کاهش سطح کیفی فوتبال کشورمان مدتها است که موجب دلسردی هواداران شده است. گریزی از پذیرش این واقعیت نیست که حرارت و هیجان موجود در زمین فوتبال نقش موثری در گرم شدن فضای روی سکوها دارد. وقتی زمین مسابقه از ستارهها و افتخارات تهی میشود، هیچ چیز عجیبی نیست که کمکم اقبال تماشاچیان به حضور در استادیومها هم کمتر شود و به دنبال آن ذوق و حال کمتری نیز برای حمایت از تیمها باقی بماند. این مساله، ظرف سالهای اخیر یکی از مهمترین معضلات فوتبال ایران بوده است؛ بهطوری که پس از وداع ستارههای سرشناس کشورمان، در مقطعی تعداد تماشاگران مسابقات پرسپولیس، استقلال و تیم ملی، حتی تا پنج هزار نفر هم کاهش پیدا کرد. باید توجه کرد که این فرمول فقط مخصوص فوتبال ایران نیست و گرایش هواداران به ستارههای تاثیرگذار، تقریبا در همه جای جهان وجود دارد. بهعنوان نمونه هماکنون در ایتالیا بیشتر مسابقات سریآ در ورزشگاههای نیمهخالی برگزار میشوند و به نظر میرسد تهی شدن کالچو از سوپراستارهای همیشگی و نیز شکستهای پیاپی باشگاهی و ملی ایتالیا، نقش مهمی در رخت بربستن هیجان و نشاط از ورزشگاههای این کشور داشته است.
نگاه غلط به هواداران
یک مساله چالشبرانگیز در فوتبال ایران به نوع نگاه و طرز نگرش مسوولان به تماشاگران مربوط میشود. واقعیت آن است که در بسیاری از کشورهای دنیا، تماشاگران بهصورت بالقوه عناصر ناهنجاری تلقی نمیشوند و اتفاقا خیلی از مواقع از آنها بهعنوان کسانی که با تماشای مسابقات ورزشی مختلف، یک اقدام اجتماعی مثبت انجام میدهند یاد میشود. با وجود این موضوع در ایران از قرار دیگری است و متاسفانه انگار از نظر بعضی از دوستان همه تماشاگران گناهکارند، مگر آنکه خلافش ثابت شود! شاید به همین دلیل هم باشد که در کشور ما اکثر ورزشگاهها با فاصلهای زیاد در بیرون از شهر ساخته میشوند و تماشاگران نیز بیشترین فاصله ممکن را با زمین دارند و البته جلوی چشمشان فنسهای طولانی کشیده شده است. بدون شک همین رفتارها نقش موثری در دلسرد شدن هواداران فوتبال دارد و باعث میشود آنها انرژی و انگیزه کمتری برای حمایت از تیمهای خودشان داشته باشند. این موضوع را با کشورهای دیگر مقایسه کنید و ببینید آیا تماشاگران خارجی که مدام مورد توجه مثبت رسانهها هستند و دوربینهای تلویزیونی پیاپی تصویر عدهای از آنان را روی آنتن میبرند، نباید شور و حال بیشتری برای تشویق کردن تیمهای خودشان داشته باشند؟
تنشهای اضافی روی سکوها
شاید یکی از بزرگترین مشکلات هواداران فوتبال در ایران برای حضور در استادیومها، وجود لیدرهای خودخوانده باشد. با یک بار حضور در هر یک از ورزشگاههای کشورمان و بهویژه استادیوم آزادی درخواهید یافت که افراد مدعی هدایت تماشاگران، حضور پررنگی در این فضاها دارند و موجب آزار هواداران میشوند. فعالیت گسترده این قبیل افراد که متاسفانه اغلب شرایط فرهنگی مناسبی هم ندارند، نه تنها باعث میشود بسیاری از تماشاگران از حضور در ورزشگاهها صرفنظر کنند، بلکه اتحاد و شور و شوق بقیه هواداران را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. معمولا بخش بزرگی از انرژی تماشاگران صرف اصطکاک و مناقشه با همین گروه میشود. تجربه نشان داده برخی از این لیدرها استعداد انجام هرگونه معاملهای را بر سر حنجره خودشان دارند و به این ترتیب زمانی که منافع آنها در تعارض با خواستههای واقعی تماشاگران قرار میگیرد، شدیدترین چالشها روی سکوها رخ میدهد.
عجله کنید لطفا!
بدون شک فوتبال بدون هوادار، فوتبالی مرده و ساکن است که دیر یا زود باید بساطش برچیده شود. گفتن ندارد که امروز فوتبال ایران از این نظر گرفتار مخمصه بدی شده و به هر علت، حضور هواداران کنار این رشته ورزشی در سیری نزولی افتاده است. بنابراین شاید اولویت اول مسوولان فوتبال کشور و حتی اهالی رسانهها باید این باشد که بتوانند موانع را از سر راه حضور تماشاگران در ورزشگاه بردارند. یادمان باشد که هر چقدر دیرتر برای انجام این کار اقدام کنیم، حل مساله سختتر خواهد شد؛ چرا که تماشاگران خیلی جدیتر به عدم حضور در استادیومها عادت میکنند.
ارسال نظر