این بلیت استادیوم است یا هواپیما؟

گروه ورزش- رسول بهروش: هفته گذشته مطلبی با تیتر «ریزش اینترنتی» در صفحه ورزش روزنامه «دنیای اقتصاد» به چاپ رسید. این گزارش که با محوریت تاثیر بلیت‌فروشی الکترونیک و حذف بلیت‌فروشی دستی در کاهش نرخ تماشاگران تنظیم شده بود، مورد توجه حسن ضیاءآذری قرار گرفت؛ به طوری که مدیر سابق استادیوم آزادی ضمن تماس با روزنامه برای بحث و گفت‌وگو در این مورد ابراز آمادگی کرد. این بی‌تردید فرصتی مغتنم برای ما بود تا از تجارب طولانی آذری در حوزه مدیریت اماکن ورزشی به ویژه در استادیوم‌های تختی و آزادی استفاده کنیم و دیدگاه‌های او را در مورد یکی از بزرگ‌ترین مصیبت‌های معاصر فوتبال ایران یعنی سیر نزولی حضور تماشاگران در ورزشگاه‌ها جویا شویم. ضیاءآذری که بعد از تحویل دادن سمتش در ورزشگاه آزادی کاملا سکوت کرده بود، این بار صرفا به‌عنوان یک «کارشناس» با ما همراه شد و در بحث مهم «دنیای اقتصاد» شرکت کرد. بدیهی است که روزنامه از پیوستن سایر منتقدان و صاحب‌منصبان به این بحث استقبال می‌کند. گفت‌وگو را با طرح نکته کلیدی گزارش هفته گذشته آغاز می‌کنیم. به نظر می‌رسد حذف دفعی و کامل بلیت‌فروشی دستی در استادیوم آزادی، یکی از عوامل اصلی کاهش تعداد تماشاگران بوده است. آیا شما با این فرضیه موافقید؟

مسلما بله. ببینید بلیت‌فروشی الکترونیکی به هیچ وجه اتفاق بدی نیست و باید در همه ورزشگاه‌های کشور انجام بگیرد، اما نکته اصلی به شیوه اجرای این طرح مربوط می‌شود. این‌جور تصمیم‌ها را نمی‌شود در اتاق‌های دربسته و بدون انجام کار کارشناسی اتخاذ کرد. دوستان حتما اگر پیش از اجرای این طرح مطالعه بیشتری انجام می‌دادند، به خروجی‌ها و نتایج متفاوتی دست پیدا می‌کردند. در بسیاری از لیگ‌های معتبر اروپایی بلیت‌فروشی مکانیزه رواج یافته است، اما در کدام یک از آنها به صورت فوری و ناگهانی ارائه بلیت در محل را قدغن کرده‌اند؟ بالاخره ما باید از این قبیل کشورها الگو بگیریم.

این یعنی شما موافق شیوه فعلی نیستید؟

همین‌طور است. ما مدام از مردم و تماشاگران به‌عنوان سرمایه‌های اصلی فوتبال یاد می‌کنیم، اما اگر واقعا به این مساله اعتقاد داریم باید کمی در قبال آنها با انعطاف بیشتر رفتار کنیم. اینکه بلیت‌فروشی در محل را به‌طور کامل حذف کنیم، چه کمکی به تکریم تماشاگر و جذب هواداران می‌کند؟ این وسط انگار دارد یک مغالطه بزرگ صورت می‌گیرد. ما با منحصر کردن ارائه بلیت به پیش‌فروش اینترنتی، انگار داریم تماشای فوتبال را با پدیده‌ای مثل مسافرت با هواپیما مقایسه می‌کنیم؛ در حالی که چنین قیاسی هرگز درست نیست. من می‌خواهم بپرسم چند درصد از مردم ما از یک ماه یا حتی یک هفته قبل اطمینان دارند که می‌خواهند برای تماشای یک مسابقه به استادیوم بروند؟ ممکن است من و شما یک روز که با دوستان‌مان دور هم جمع شده‌ایم و داریم گپ می‌زنیم، ناگهان هوس کنیم به تماشای مسابقه‌ای که دو ساعت دیگر قرار است برگزار شود برویم. آیا سیستم نباید برای رفع نیاز ما راهکاری داشته باشد؟ این در حالی است که اگر بلیت‌فروشی به شکل توامان، یعنی هم به صورت مکانیزه و هم به صورت دستی وجود داشته باشد، می‌تواند گروه‌های مختلف هواداران را از جنس‌ها و سلیقه‌های گوناگون جذب خودش کند. یادمان باشد اولویت با کشاندن مردم به استادیوم‌ها است. ورزشگاه باید بتواند حتی برای جذب کسانی که در خیابان ناگهان تصمیم می‌گیرند فوتبال ببینند هم برنامه داشته باشد. حالا بگذریم از این بحث مفصل که اساسا نرخ و فرهنگ استفاده از اینترنت بین هواداران فوتبال چقدر است.

مساله دیگر به امکانات موجود مربوط می‌شود. آیا واقعا وضع ورزشگاه‌های ما طوری هست که مردم را برای راه دادن به آنها، ناچار به استفاده از اینترنت کنیم؟

مطمئنا این هم یک نکته مهم دیگر است. سال‌ها پیش که امکانات ورزشگاه‌های ما تناسب بیشتری با استانداردهای آن زمان داشت، مردم به راحتی می‌توانستند وارد استادیوم شوند، اما حالا که موجودی این ورزشگاه‌ها در مقایسه با معیارهای روز تنزل پیدا کرده، برای راه دادن مردم به همان استادیوم‌ها ناچارشان می‌کنیم فقط از طریق اینترنت عمل کنند! واقعا ما در این سال‌ها چقدر به بهبود وضعیت این ورزشگاه‌ها کمک کرده‌ایم؟ چقدر امکانات رفاهی و بهداشتی را برای مردم افزایش داده‌ایم که حالا می‌گوییم کسی حق ندارد با خرید بلیت در محل وارد استادیوم شود؟

حالا که بحث امکانات شد، انتقادی هم وجود دارد که بخشی از ریشه‌اش به دوران مدیریت خود شما مربوط می‌شود. در حال حاضر به نظر می‌رسد استادیوم آزادی از نظر تعدد موانع دید، تبدیل به یکی از بدترین ورزشگاه‌های جهان شده است؛ طوری که به خاطر تعداد زیاد پایه‌های دوربین مداربسته و بلندگو و سکوهای محل استقرار فیلمبرداران، هیچ کجای طبقه اول نمی‌شود زمین را به صورت کامل دید. انگار در این بخش تامین اهداف مدیران ورزشگاه، مهم‌تر از رفاه حال تماشاگران بوده است.

این مساله را به این شکلی که شما می‌گویید قبول ندارم. موانعی هست، اما نه آنقدر که برای تماشاچی دردسر درست کند. در حقیقت در این بخش اشکالات قابل اغماضی وجود دارد.

به شما قول می‌دهیم که اشکالات بیشتر از این حرف‌هاست. یک روز باید با هم به ورزشگاه برویم و از نزدیک ببینیم دیدن زمین مسابقه به طور کامل چقدر برای تماشاگران سخت است!

من آمادگی‌ام را اعلام می‌کنم و امیدوارم این اتفاق رخ بدهد.

بگذریم، یکی از مسوولان سازمان لیگ مدعی شده بود مردم همان‌طور که به استفاده از کارت سوخت عادت کردند، به بلیت‌فروشی الکترونیکی در ورزشگاه هم عادت می‌کنند. این موضوع را چقدر قبول دارید؟

این هم از همان قیاس‌های نادرست است. نباید فراموش کنیم اینجا مساله عرضه و تقاضا مطرح است. در حقیقت مردم برای کار و زندگی‌شان به بنزین نیاز دارند و طبیعتا به قواعد تهیه آن تن می‌دهند، اما آیا وضعیت ما در استادیوم‌های فوتبال هم به همین شکل است؟ همین امسال در بازی‌های لیگ، ورزشگاه آزادی میزبان ۱۰ یا حداکثر ۱۵ هزار تماشاگر بوده است. در حقیقت ما یک سفره صد هزار نفری داشته‌ایم که ۱۰ هزار نفر بر سر آن نشسته‌اند و این یعنی عرضه، ۱۰ برابر از تقاضا بیشتر بوده است. آیا در این وضعیت می‌توان باز برای مردم شرط و شروط و محدودیت‌های جدید تعیین کرد؟ کاش این همه قید و بند را زمانی به کار می‌گرفتیم که برای ورود به استادیوم آزادی، ۱۱۰ هزار داوطلب وجود ‌‌داشت، نه حالا که اغلب بازی‌ها در محاصره سکوهای کاملا خالی برگزار می‌شود.

نه به‌عنوان رئیس سابق استادیوم آزادی، بلکه به‌عنوان یک کارشناس اگر همین امروز می‌خواستید ترتیبی بدهید که سیر نزولی حضور مردم در ورزشگاه‌ها متوقف شود چه می‌کردید؟

سعی می‌کردم به هر ترتیبی که شده جذابیت‌های حضور در استادیوم را برای مردم افزایش بدهم. من شخصا خیلی موافق این نیستم که کیفیت فنی مسابقات در ایران مثلا نسبت به ۱۰ سال قبل آنقدر کاهش پیدا کرده که باید شاهد این حجم از ریزش تماشاگران باشیم. در حقیقت امروز فرآیند رسیدن به ورزشگاه سخت‌تر شده است. شاید ۱۰ یا ۱۵ سال پیش می‌شد از هر نقطه‌ای در تهران ظرف حداکثر نیم ساعت به ورزشگاه آزادی رسید، اما امروز چنین نیست. شما تحقیق کنید و ببینید در حال حاضر نسبت به یک دهه قبل چند درصد اتومبیل بیشتر در خیابان‌های پایتخت تردد می‌کند؟ ترافیک بیشتر و هزینه‌های بالاتر میل به حضور در ورزشگاه را بین مردم کمتر می‌کند و راه مقابله با این وضعیت آن است که جذابیت‌های رفتن به استادیوم را افزایش بدهیم. من به شما اطمینان می‌دهم تلاش برای بالا بردن رفاه و آرامش خاطر تماشاگران و سهولت در دسترسی به سکو می‌تواند بیشترین نقش را در بازگرداندن مردم به ورزشگاه‌ها داشته باشد و این گزینه، در نظرسنجی هر برنامه پرمخاطبی می‌تواند با اقبال افکار عمومی مواجه شود. در حال حاضر متاسفانه شاهد این رویکرد نیستیم و حذف بلیت‌فروشی در محل هم یکی از جدیدترین موانعی است که بین تماشاگر و سکو قرار گرفته است.