شرایط ناامیدکننده لژیونرهای ایران بعد از جام جهانی
مستاجرهایی بیعلاقه به خانه دار شدن!
رضا خدادادی: فوتبال ایران در آستانه ثبت رکوردی عجیب است. رکوردی البته ناامیدکننده بعد از مسابقات جام جهانی برزیل. پیش از شروع این جامجهانی بسیاری از علاقهمندان به فوتبال منتظر بودند تا بعداز بازیهای تیم ملی در برزیل باز هم شاهد حضور لژیونرهای زیادی از فوتبال ایران به لیگهای مختلف فوتبال در جهان بهخصوص در اروپا باشند چراکه پیش از این و در جامهای جهانی ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶ بازیکنانی از کشورمان به لیگهای معتبر فوتبال راهیافتند اما اینبار دروازههای فوتبال جهان به روی بازیکنانمان بسته ماند تا حسرت حضور ملیپوشانمان در لیگهای معتبر بیشتر از قبل شود.
رضا خدادادی: فوتبال ایران در آستانه ثبت رکوردی عجیب است. رکوردی البته ناامیدکننده بعد از مسابقات جام جهانی برزیل. پیش از شروع این جامجهانی بسیاری از علاقهمندان به فوتبال منتظر بودند تا بعداز بازیهای تیم ملی در برزیل باز هم شاهد حضور لژیونرهای زیادی از فوتبال ایران به لیگهای مختلف فوتبال در جهان بهخصوص در اروپا باشند چراکه پیش از این و در جامهای جهانی ۱۹۹۸ و ۲۰۰۶ بازیکنانی از کشورمان به لیگهای معتبر فوتبال راهیافتند اما اینبار دروازههای فوتبال جهان به روی بازیکنانمان بسته ماند تا حسرت حضور ملیپوشانمان در لیگهای معتبر بیشتر از قبل شود. این رکورد معکوس میگوید؛ فوتبال ایران پس از ۱۵ سال که همیشه حداقل یک نماینده در لیگهای سطح اول اروپا داشته است میرود تا تمام نمایندههای خود را از دست بدهد. اتفاقی که بیشک گواهی است بر پایین آمدن سطح کیفی ستارههای فوتبال ایران. بعد از جام جهانی ۱۹۹۸ بود که بازیکنانی نظیر مهدویکیا، منصوریان، میناوند، خاکپور، پاشازاده و... به لیگهای مختلف در نقاط مختلف جهان رفتند که این روند در جامجهانی ۲۰۰۶ هم ادامه یافت و شاهد حضور نکونام، شجاعی، کعبی و... در لیگهای معتبر بودیم، اما با اتمام جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل و در حالی که اکثر ملیپوشان از عملکرد تیمملی در این دوره از مسابقات اظهار رضایت میکردند اما متاسفانه روند تولید لژیونر کشورمان متوقف شد و دیگر ملیپوشی از فوتبال کشورمان مشتری اروپایی ندارد. هرچند که شاید عدهای علیرضا جهانبخش، سردار آزمون، علیرضاحقیقی، رضا قوچاننژاد و... را لژیونرهای ایرانی شاغل در اروپا بدانند اما اگر نگاهی واقعبینانه به این قضیه داشته باشیم باید پذیرفت که تمام این بازیکنان پیش از جامجهانی در تیمهایشان حضور داشتند و البته تیمهای آنها در سطح اول لیگهای اروپایی قرار ندارند و در ردههای پایینترجاخوش کردهاند. شاید تنها دلخوشی فوتبال ایران اشکان دژاگه بود که بعد از درخشش در فولام و جامجهانی امید میرفت سر از یکی از تیمهای سطح بالای فوتبال جهان درآورد اما نه تنها در مسیر پیشرفت قرار نگرفت که او هم به سبک ستارههای دیگر ایران راهی العربی قطر شد تا آخرین امید ما هم رنگ ببازد. انتقالی که با رقم ۵/۵میلیون پوند صورت گرفت و فولام و البته اشکان سود سرشاری از آن بردند.بازیکن دورگه ایرانی هم به آسیا آمد و امید چندانی برای راه یافتن دیگر ستارهها به اروپا وجود ندارد. حتی اگر زوج نکونام و مسعود شجاعی بار دیگر در اوساسونا شکل بگیرد این اتفاق در لیگ دسته دواسپانیا خواهد بود نه لالیگا. مرور وضعیت دیگر لژیونرهای ایرانی هم این ناامیدی را بیشتر دامن میزند. آنجا که گویی نحسی افول دامن تمام آنها را گرفته است.
گوچی هم در راه آسیاست
در حالی که هنوز یک هفته از حضور اشکان دژآگه در تیم العربی قطر نمیگذرد، رضا قوچاننژاد دیگر بازیکن تیم ملی فوتبال ایران هم که عضو تیم چارلتون انگلیس است در آستانه پیوستن به یکی از لیگهای حاشیه خلیج فارس قرار گرفته است.
قوچاننژاد از اینکه به صورت ثابت در تیمچارلتون بازی نکرده، ناراحت است. از سوی دیگر عملکرد خوب این بازیکن در جام جهانی و گلزنی مقابل بوسنی با تیم ملی ایران باعث شده تا چند تیم عربی به شدت خواهان این بازیکن شوند. به نوشته سایت News Shopper انگلیس، باب پیترز سرمربی چارلتون درباره آخرین وضعیت مهاجم ایرانیاش گفته: تنها چیزی که میتوانم در مورد رضا بگویم این است که او مشغول انجام تمرینات آمادهسازی است. نمیتوان گفت او میماند یا میرود و امکان هر اتفاقی تا ۳۱ آگوست وجود دارد.
سرمربی چارلتون ادامه داد: «رضا بازیکن خوبی است اما به زور نمیتوان او را نگه داشت. فعلا مهمترین کار ما رساندن او به مرز آمادگی مجدد است تا ببینیم بعدا چه اتفاقی رخ خواهد داد.» به نظر میرسد مذاکرات قوچاننژاد با یک باشگاه عربی به خوبی پیش رفته و به زودی قرارداد طرفین امضا خواهد شد. اتفاقی که برای فوتبال ایران چندان فرخنده نیست.
داوری دچار فراموشی شد
بد بیاریهای دنیل داوری هم در گراس هاپرز تمام شدنی است.او از بوندسلیگا که از سطح بالاترین لیگهای جهان است به این تیم سوئیسی پیوست که جایگاهی به مراتب پایین تر داشت. او در جام جهانی هم نیمکت نشین حقیقی شد تا رویایش برای انتخاب ملیت ایرانی و بازی در جام جهانی نقش برآب شود. او حالا در این لیگ هم بد میآورد.
در آخرین دیدار گراسهاپرز مقابل سیون، داوری جزو خوبهای تیمش بود تا جایی که رسانههای سوئیسی عملکرد داوری در بازی را بهعنوان بهترین نمایش دنیل با پیراهن گراس هاپرز عنوان کرده بودند با این همه در دقیقه ۸۸ اتفاقی افتاد که دروازهبان تیم ملی ایران را روانه بیمارستان کرد.
او در برخوردی که با مهاجم حریف داشت از ناحیه سر و صورت به شدت آسیب دید و مجبور شد زمین مسابقه را ترک کند. این دیدار نهایتا با نتیجه تساوی بدون گل به پایان رسید
آنطور که سایت ۲۰min سوئیس نوشته، سرمربی گراس هاپرز در مورد وضعیت داوری گفته که او به خاطر ضربهای که به سرش خورده، اتفاقات مسابقه را فراموش کرده است.
شجاعی را اوساسونا هم نمیخواهد
اوضاع و احوال مسعود شجاعی هم تعریفی ندارد. خیلیها بر این باور بودند که جامجهانی میتواند سکوی پرتابی برای مسعود شجاعی لژیونرکشورمان برای حضور در تیمهای سرشناس باشد، اما با توجه به عملکرد تقریبا معمولی این بازیکن به نظر نمیرسد پیشنهاد چندان قابل قبولی تا به امروز به او رسیده باشد و تقریبا آینده اش در هالهای از ابهام قرار دارد.
در حالی که او و عملکردش در لاسپالماس در لیگ دسته دوم اسپانیا مورد تایید هواداران این باشگاه قرار گرفته است اما به نظر میرسد او در ادامه برای فصل بعدی در جمع بازیکنان لاس پالماس حضور نداشته باشد و تقریبا باید گفت جداییاش از این تیم اسپانیایی قطعی است. طبق اعلام سایت این باشگاه اسپانیایی گویا مدیران لاس پالماس برنامهای برای تمدید قرارداد با این بازیکن ندارند و بعد پایان قرارداد او باید با لاسپالماس و هوادارانش خداحافظی کند.
در شرایطی که قرارداد این بازیکن با لاسپالماس به پایان رسیده اما باشگاه اسپانیایی برای ادامه همکاری با این بازیکن چراغ سبزی نشان نداده است و این یعنی اسپانیاییها علاقهای به ادامه همکاری با او ندارند. در شرایطی که میتوان با قاطعیت از پایان کار شجاعی با لاسپالماس سخن گفت، گفته میشود پیشنهادی از لیگ یونان به مدیر برنامههای این بازیکن رسیده است که او و شجاعی فعلا در حال بررسی آن هستند. پیشنهادی که قابل پیشبینی است که چندان دندانگیر نخواهد بود و او را از لیگهای معتبر اروپا دورتر خواهد کرد.
آنها را جایی نمیخواهد
در این میان دو نکته مطرح است اول اینکه پیشنهاد داشتن و نرفتن به تیمهای اروپایی یک بحث است و پیشنهاد نداشتن بحثی دیگر و وقتی بیشتر پیگیری میکنیم متوجه میشویم که ملیپوشان ما از تیمهای اروپایی حتی پیشنهاد هم ندارند چه برسد به اینکه بخواهند درباره آن تصمیمگیری کنند.
مَثل ملیپوشان ما مَثل مستاجری است که وقتی از صاحبخانهاش راضی است هیچگاه تلاشی برای خرید خانه نمیکند و باید این سخن قدیمیها را طلا گرفت که صاحبخانه خوب نمیگذارد مستاجر خانهدار شود. وقتی میبینیم ملیپوشان ما از شرایطشان در لیگ ایران با پولهایی که میگیرند راضی هستند پس طبیعتا تلاشی برای رسیدن به فرداهایی بهتر انجام نمیدهند. اینگونه است که پس از پایان عصر دژاگه، نکونام و شجاعی ایران نمیتواند فوتبالیستی به اروپا صادر کند.دیگر استعدادهایی مثل پژمان منتظری یا مجتبی جباری هم افق دیدشان نهایتا قطر است که در آن کمتر از ایران تمرین میکنند و بیشتر پول میگیرند.
ارسال نظر