امیر حاج رضایی کارشناس فوتبال فوتبال ایران برای پیشرفت نیاز به افراد کاردان، سالم و شریف دارد. موفقیت مربیان جدید و جوان در فوتبال اروپا ریشه در سازوکار حاکم بر این باشگاه‌ها دارد. در فوتبال اروپا افرادی به عنوان استعدادیاب در مجموعه باشگاه کار می‌کنند که وظیفه آنها جست‌وجو و یافتن افراد بااستعداد در همه زمینه‌ها از بازیکن گرفته تا مربی است. این مجموعه همیشه از افراد کاربلد، کاردان و البته صادق تشکیل شده که در کار خود خبره و استاد هستند و هیچ چیز از نگاه تیزبین آنها دور نمی‌ماند. در حوزه مربیگری این پروسه بسیار پیچیده است. بعد از شناسایی افراد مستعد، این چهره‌ها توسط کمیته فنی باشگاه بررسی می‌شوند. در حقیقت کمیته فنی به‌عنوان یک بازوی فکری و یک اتاق فکر قدرتمند و صاحب‌نظر در چارت باشگاه، نفرات معرفی شده را فیلترینگ کرده و در نهایت افراد برگزیده را به مدیر فنی تیم معرفی می‌کند. مدیری که البته خود از نفرات بزرگ و فنی و بسیار تاثیرگذار در امور فنی است. فرد منتخب در کمیته دو نفره متشکل از مدیر فنی و یک روانشناس حاذق و معتمد باشگاه با مربی برگزیده گزینش می‌شود و هر دو فرد در حوزه خود از منظر فنی و روحی-روانی مربی مدنظر را ارزیابی می‌کنند و در نهایت بعد از قبولی در تمام این مراحل و آزمون‌ها مربی موردنظر صلاحیت نشستن روی نیمکت مربیگری را پیدا می‌کند. خروجی چنین فیلترینگ قدرتمندی منتج به ظهور مربیانی چون یورگن کلوپ و دیگو سیمونه می‌شود که این‌گونه فوتبال اروپا را تسخیر می‌کنند. این رویه و این متد همیشه به نتیجه منجر می‌شود؛ متدی که البته در ایران کاملا معکوس دنبال می‌شود و به جای آن این رابطه و لابی است که در انتخاب‌ها نقش اصلی را ایفا می‌کند و نتیجه همان می‌شود که می‌بینیم. متاسفانه در فوتبال ایران افراد کاربلد و باشخصیت و توانمند در راس امور قرار نمی‌گیرند که قدرت تشخیص داشته باشند و از سلامت کاری برخوردار باشند و از همین رو برای حفظ موقعیت خود در انتخاب‌ها هر توصیه و پیغامی را می‌پذیرند و در نتیجه انتخاب‌ها هرگز براساس معیار فنی و توانمندی و شایسته سالاری نیست. تا زمانی که در فوتبال ما در بر این پاشنه بچرخد، فوتبال رشد نخواهد کرد و درجا می‌زند. فوتبال ایران برای پیشرفت نیاز به افراد کاردان، سالم و شریف دارد.