قلعه‌نویی نتیجه‌ای گرفت که استحقاقش را داشت

سایت گل در گزارشی مفصل از عملکرد امیر قلعه‌نویی و تیم‌ملی فوتبال ایران در جام ملت‌های آسیا به شدت انتقاد کرده و حذف ایران را یک فاجعه پیش‌بینی شده قلمداد کرده است.

در این گزارش که توسط «کاوه محجوب» نویسنده ایرانی سایت گل نوشته شده است: تیم‌ملی ایران در حالی از چهاردهمین جام ملت‌ها خداحافظی کرد که از اولین حضور ضعیفش مقابل ازبکستان بسیاری این فاجعه را پیش‌بینی می‌کردند. تابلوی ورزشگاه بوکیت جلیل شهر کوالالامپور پس از ۱۲۰ دقیقه بازی سنگین و ۹ ضربه پنالتی اعلام کرد که کره‌جنوبی با حساب ۴ بر ۲ مقابل ایران به برتری دست یافته است.

برای چهارمین بار پیاپی دو تیم پرافتخار آسیا در حالی در یک بازی سخت، نفس‌گیر و تنگاتنگ به مصاف هم رفتند که پیش از آن که دو تیم به زمین خیس ورزشگاه بوکیت جلیل پا بگذارند، می‌شد نتیحه آن را پیش‌بینی کرد. عملکرد ضعیف تیم‌ملی در سه بازی مرحله گروهی به وضوح از یک فاجعه در فوتبال ایران خبر می‌داد.

ایران مقابل دو تیم چین و ازبکستان در نیمه اول مسابقه بسیار بد بازی می‌کرد اما هرچند که نیمه‌های دوم به مراتب بهتر از نیمه‌های اول بود اما کلیت مسابقه و نتایج به دست آمده نشان از نمایش ضعیف تیم‌ملی بود. این نمایش ضعیف در رویارویی با مالزی، ضعیف‌ترین شرکت کننده در مسابقات، بیش از پیش نمود پیدا کرد. ایران مقابل این تیم به سختی توانست ۲ گل به ثمر برساند که یکی از آن دو گل از روی نقطه پنالتی به ثمر رسید. این اولین فاجعه تیم‌ملی بود که مهاجمانش به هیچ وجه نتواستند گلزنی کنند و قفل دروازه حریفان را بگشایند، حتی در بازی مقابل مالزی!

تیم‌ملی ایران در ۳ دوره مربیان پیشین خود، همواره از جناح راست از قدرتمندی خاصی برخوردار بود و گوش راست تیم‌ملی به عنوان یک وزنه تاکتیکی در تیم ایران به شمار می‌رفت. اما با به روی کار آمدن مربی جدید و پدیدار شدن نشانه‌های حضور وی بر چهره تیم‌ملی نه تنها این تیم به یک تیم معمولی تبدیل شد بلکه گوش راست معروف تیم‌ملی هم به یک بخش کاملا معمول مبدل گشت.

نکته دیگر آن که با وجود حضور ۸ یا ۹ لژیونر در هر بازی، تیم‌ملی ایران بدون سازمان دهی، هماهنگی و کار گروهی ظاهر می‌شد. بیشتر این بازیکنان در پست تخصصی خود حضور نداشتند و نمایش ضعیفی از خود نشان دادند. ستاره‌هایی همچون «آندرانیک تیموریان» که در بولتون انگلستان بازی می‌کند، «وحید‌هاشمیان» که در ‌هانوفر توپ می‌زند، علی کریمی‌که در طول دو فصل پیش در بایرن‌مونیخ حضور داشت و بسیاری دیگر به شکل عجیبی کم فروغ بودند.

بار مسوولیت این شکست تیم‌ملی، نخست متوجه سرمربی تیم‌ملی و کادر فنی ضعیف او است. به جرات می‌توان گفت که قلعه‌نویی به تنهایی میراثی که به او سپرده شده بود را نابود کرد. این مربی از به کار گیری بازیکنان موفق تیم‌ملی در دوره‌های پیشین به خصوص جام جهانی سرباز زد که نمونه بارز آن حسین کعبی بود.

کعبی که به تازگی به لسترسیتی انگلستان پیوسته در سلامت کامل و آمادگی کامل به سر می‌برد. ترکیب کعبی و مهدوی‌کیا در جناح راست تیم‌ملی در پنج سال اخیر تیم را در این جناح به ثبات رسانده بود. هیچ کس نتواست دلیل عدم استفاده کعبی در این مسابقات را متوجه شود. او تنها ۴۵ دقیقه مقابل چین به میدان آمد و پس از آن روی نیمکت محو شد. قلعه‌نویی به واقع مفهوم استفاده از مهره‌ها را نمی‌داند و نتیجه ای را گرفت که شیوه مربیگری او استحقاقش را داشت!

این مساله به دیگر بازیکنان جوان تیم‌ملی هم تعمیم پیدا می‌کند. بازیکنانی همچون «جواد کاظمیان»، «ایمان مبعلی» و «مسعود شجاعی» یا اصلا در زمین حضور نداشتند و یا به طور محدود از آنها استفاده شد. این درحالی است که وقتی نام مشهوری همچون علی کریمی‌ در چهار بازی متوالی نمی‌تواند نتیجه بگیرد قلعه‌نویی باید خون تازه‌ای به رگ‌های تیم تزریق کند. اما باز هم شاهد آن بودیم بازیکنانی همچون خطیبی و عنایتی که بارها و بارها ناتوان و ناموفق بوده‌اند به زمین فرستاده می‌شوند و به حضورشان تاکید می‌شود و طبیعتا ثمری هم نخواهد داشت.

ایران بازی را به دلیل بدشناسی در ضربات پنالتی به کره‌جنوبی واگذار نکرد بلکه شکست تیم‌ملی به دلیل فقدان تفکر در برنامه ریزی و عدم توانایی در این امر در بین اعضای کادرفنی حادث شد. بازی با ۳ سیستم متفاوت در چهار بازی بیان گر چیزی جز ناآمدگی بازیکنان و مربیان نیست.

پیروزی ۴ بر ۲ مقابل تیم امید غنا و برد ۸ بر یک مقابل تیم سوم جامائیکا حاشیه امنیت کاذب و اطمینان خاطر دروغین را برای کادر فنی به همراه آورد و آنها فکر می‌کردند که تیم را برای حضور در جام ملت‌ها آماده ساخته‌اند اما چگونگی حضور تیم‌ملی در مسابقات و نحوه مربیگری قلعه‌نویی چیزی کاملا متناقض با سطح آمادگی کاذب را نشان داد.

آقای قلعه‌نویی! جام ملت‌های آسیا محل کسب تجربه و پیدا کردن ترکیب و سیستم تیم‌ملی نیست. مردم ایران ۳۱ سال بود که منتظر قهرمانی تیم‌ملی کشورشان در آسیا بودند ولی بار دیگر از دست یابی به آن باز ماندند.

آقایان مسوول فوتبال در ایران! اکنون زنگ‌ها برای شما به صدا درآمده. وقت آن است که بیدار شوید و اصلاحات بنیادین در فوتبال ایران را آغاز کنید. بازی‌های انتخابی جام جهانی در پیش است و زنگ‌ها با صدای بلند به گوش می‌رسد. آقایان وقت آن است که بیدار شوید!