مایلی کهن با دستوری دانستن انتخاب رییس فدراسیون فوتبال خواستار شد
کفاشیان عزیز، استعفا بده!
محمد مایلی کهن در فوتبالایران یک نمونه منحصر به فرد است. در کسوت سرمربی تیم ملی نتایج درخشان و ضعیف را توامان در کارنامه دارد؛ مقام چهارمیجهان را با تیم ملی فوتسال کسب کرده و بهار سال گذشته، سرمربیگری تیم ملی را با صدور چند بیانیه تند و عجیب از دست داد. او که همواره به سیاست علاقه خاصی داشته و تا کاندیداتوری نمایندگی مجلس هم پیش رفته، مورد توجه طیفی از سیاستمداران هم قرار دارد و هر از چند گاهی با اظهارنظرهای جنجالی خود، پرده از مسائلی مانند دوپینگ، تبانی و... برمیدارد.این مربی جنجالی و سخت گیر در مسائل اخلاقی در پایان فصلی که سایپا را در میانههای جدول لیگ برتر نگه داشت با «ایسنا» مصاحبهای کرده که گزیده آن را میخوانید:
در مدتی که در سایپا بودم نه من مشکلی با مدیران سایپا داشتم و نه آنها با من مشکلی داشتند. هیچ نگرانی بابت ماندن یا رفتن ندارم. سایپا ارث پدریام هم نیست. هر زمان بگویند برو، دستشان را میفشارم و میروم و هر موقع هم بگویند بمان، باز هم همین کار را انجام میدهم. در حال حاضر ۱۸ تیم لیگ برتری در مسابقهها حضور دارند و مثل بعضی از دوستان نیستم که میگویند از ۲۰ تیم پیشنهاد داریم!
زمانی که یک سال و نیم قبل به سایپا آمدم، سایپا در نیم فصل نخست از ۱۷ بازی ۱۶ امتیاز گرفته بود و یکی از کاندیداهای سقوط بود، اما در نیم فصل دوم که ما به سایپا آمدیم، با وجود این که کار همیشه در نیم فصل دوم سختتر است سایپا ۲۵ امتیاز گرفت و در لیگ ماند. سال قبل از حضور ما در سایپا، دوستانی که تیم را بسته بودند، دو و نیم تا سه برابر بیشتر از آن چیزی که ما در سال بعد از آن هزینه کردیم، خرج کرده بودند. ما با یک یا دو سوم هزینه آنها توانستیم سایپا را هشتم کنیم. در مجموعهای که کار کردم، احترام متقابل از پایینترین تا بالاترین سطح وجود داشت.
متاسفانه در ایران به فوتبال تنها به عنوان یک بازی نگاه میشود. بیشتر باشگاههای ما از پول دولت خرج میکنند؛ اما وقتی مدیر باشگاه دولتی ما به تلویزیون میرود و میگوید که چرا به ما حق پخش داده نمیشود این نشان دهنده ناآگاهی آن مدیر است. وقتی باشگاهی که نه دولتی است و نه صنعتی، سالی ۱۰ میلیارد تومان از سازمان تربیت بدنی میگیرد، باز هم میگوید چرا حق پخش به ما داده نمیشود.
سال قبل دو بازیکن خارجی که هماکنون در پرسپولیس هستند، از سوی یک مدیر برنامه برای حضور در سایپا به من پیشنهاد داده شد و رقم آنها بین ۱۵۰ تا ۱۷۰ هزار دلار بود، اما من گفتم که در کشورمان آنقدر بازیکن خوب وجود دارد که میتوان از آنها استفاده کرد. وجدانم اجازه نمیداد که از این بازیکنان خارجی استفاده کنم؛ در حالی که تا پایان فصل هم چهار جای خالی داشتم. ما میتوانستیم آنها را با ۱۵۰ و ۱۷۰ هزار دلار به سایپا بیاوریم، اما این کار را انجام ندادیم. پس از آن دیدیم که همین بازیکنان با ۴۰۰ هزار دلار سر از پرسپولیس درآوردند. میبینید که هیچ حساب و کتابی نیست به راحتی هم آقایان بدون اینکه بازخواست شوند، جابهجا میشوند.
مشکل ورزش و بهویژه فوتبال ما در این است که مدیر متخصص کم داریم. قسم میخورم که در رشتهای که من در آن فعالیت میکنم بیش از هر جای دیگری به متخصص نیاز دارد. سال گذشته که تمام امور سایپا از جمله بحث نقل و انتقالات در اختیار خود من بود توانستم با ابراهیم میرزاپور که سال قبل از حضور من با قرارداد ۲۴۰ میلیون تومانی به سایپا آمده بود، قراردادی ۱۶۰ میلیون تومانی ببندم. البته او به من محبت داشت و ما حرف همدیگر را میفهمیدیم. سال قبل قرارداد انصاری فرد و امین منوچهری و شیخ ویسی یک ساله بود، اما ما قرارداد آنها را یک سال دیگر تمدید کردیم. این به خاطر این است که من کارم را بلدم و نسبت به پولی که باشگاه میخواهد خرج کند احساس مسوولیت دارم. شاید اگر بخواهم برای خودم خرج کنم از این که چانهزنی کنم خجالت بکشم، اما برای باشگاه چانهزنی میکنم تا بهترین جنس را با ارزانترین قیمت بخرم.
مدیران در باشگاهها عوض میشوند و مدیر بعدی که میآید مدیر قبلی را تخطئه میکند. با رفتن یک مدیر تمامی کارمندان باشگاه عوض میشوند. آیا اینها هزینهبر نیست؟ اینها مواردی است که باعث افزایش رقم قرارداد بازیکنان و مربیان میشود. طبیعی هم است که این افزایش قیمتها به نفع برخی آقایان است. چرا ما همیشه در محکمههای بینالمللی بازنده هستیم. دلیلش این است که مدیران ما با موارد، آشنایی ندارند و برای باشگاههایشان وقت نمیگذارند. مدتها است که بحث دو شغلهها مطرح است. اما من میخواهم این را بگویم اگر همه تنها دو شغل داشتند، کسی در این مملکت بیکار نبود. ما مدیرانی را میبینیم که ده تا بیست شغل دارند و از بیشتر این پستها حقوق میگیرند. آنها مگر چقدر وقت دارند؟
کفاشیان به عنوان رییس فدراسیون فوتبال مدعی است، ناپاکی در فوتبال ایران وجود ندارد و کسانی که بحث ناپاکی را مطرح میکنند، باید ایراد را در خودشان ببینند. در کشوری مثل ژاپن وقتی مدیری متخصص بنا به دلایلی اشتباه میکند، این اشتباهش وجدان او را به درد میآورد؛ به طوری که براساس یک رسم قدیمی، آن مدیر خودکشی میکند. من در شش ماه اول حضور علی آبادی در سازمان تربیت بدنی از علی آبادی خواستم حالا که متوجه شده ورزش به مدیر آشنا و متخصص نیاز دارد، به خاطر مردم و خدمت به رییسجمهور، استعفا بدهد و برود تا این استعفا در تاریخ ماندگار شود. حالا هم خواهشم از کفاشیان این است که چنین کاری انجام بدهد. کفاشیان از بد حادثه رییس فدراسیون فوتبال شده است. در یک مقطعی به او گفتند ثبت نام کن. قرار بود علی آبادی رییس فدراسیون فوتبال شود. جزو دستور بود که کفاشیان و شهنازی کاندیدا شوند. پس از آن که فیفا به علی آبادی اجازه حضور در انتخابات را نداد، قرعه به نام کفاشیان افتاد و او از بد حادثه رییس فدراسیون شد. کفاشیان که علاقهای نداشت به فوتبال بیاید، اما قرعه به نام او افتاد. با وجود اینکه مسوولان فدراسیون فوتبال میگویند عملکرد خوبی داشتهاند و مثال میآورند که دلیل این ادعا، انتخاب به عنوان بهترین فدراسیون فوتبال آسیا بوده است، خودشان کلاهشان را قاضی کنند. کفاشیان به این سوال پاسخ بدهد که آیا انصافا حضور او در فوتبال باعث پیشرفت شده است؟ آیا باعث شده که فوتبال ما در ردههای بالای فوتبال قرار بگیرد؟ آیا فوتبال ما توانسته از نظر اقتصادی روی پای خودش بایستد؟ و آیاهای بسیار دیگری که وجود دارد. آقای کفاشیان عزیز! و ای برادری که سالها است همدیگر را میشناسیم، به خاطر مملکت، به خاطر جوان و پیر و به هر خاطر دیگری که خودت فکر میکنی، از فدراسیون فوتبال استعفا بده و برو.
اکنون بحث این است که یک درصد بودجه سازمانها به ورزش اختصاص پیدا کند. حتی صحبت از افزایش بودجه ورزش است. من یک چشمم به این قضیه خنده است و چشم دیگرم نگرانی است. نگرانی از این جهت که با این پول خرج ورزش بیخود اضافه میشود. وقتی بازیکن میگوید من ۶۰۰، ۷۰۰ میلیون تومان برای یک فصل میخواهم به این خاطر است که متوجه شده بودجه ورزش اضافه شده است. باشگاه باید از همین افزایش بودجه به این بازیکن پول بدهد. ما در ورزش کم پول نداریم و کمبود ما نیروهای متخصص دلسوز است.
ارسال نظر